کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به قلم علامه محمود طرزی

وطن عزیزم، افغانستان

 

و برادران دینم، افغانیان را خطاب

 

 

[قسمت اول]

 

                  [قسمت دوم]

                                                                              بخش فرجامین

 

ژاپان، چه بود و چه شد

 

حالا یکقدری از حال و احوال (ژاپون؛ ژاپونیان [جاپان] )که در اقصای بلاد شرقیه اند نیز از برای احذ عبرت و کسب سرمشق سعی و همت شما درینجا حکایه نموده ختم کلام می نمایم:

ژاپون، چه بود و چه شد

ژاپان مملکتی است در شرق اقصی و عبارت است از بعضی جزایر مجتمهء مرکبه که در (بحر محیط کبیر شرق) و منتهاهی شرق (بر عتیق) افتاده. قبال از چهل سال نامی و نشانی از این مملکت بجز در صحایف بعضی تواریخ، و در اوراق بعضی کتب جغرافی موجود نبود. اهالی این مملکت با دد و دیو همخو، و از منهج تمدن یکباره بیکسو بودند. در حین جلوس پادشاه کنونی (میکادو موتسوهیتو) بجز معدودی چند در تمام مملکت کسی بکتابت و قرائت آشنا نبود. عرابه و آلات نقلیه بجز عرابه های بارکش گاوی در آن ممالک وسیع پیدا نمیشد. خوراک اهالی اکثرأ از جیفه بودی، و مدرسه ها عبارت از مدرسه های کهنه فرسودهء بود که تعلیم در آنها بجز از خصایص دین بت پرستی دگر چیزی نبود. کشتی های آنان از ساقه درختان بزرگ جوف شانرا کاویده بودند و در نهدرهاف و سواحل های دریا که آبش کم بودی در گشت و گذار بودندی، کار و مشغولیت شان بجز سفک دماء همدیگر و غصب ولهب مال دیگران دگر چیزی نبود.

ولی پس از جلوس این پادشاه کنونی (میکادو موتسوهیتو) بدو سه سال بناگهان از خواب غفلت بیدار شدند و بلاد خود را از چهار سو در میان دشمن به احاطه دیدند و پادشاه عاقل این نکته مهم را درک نمودنه و در صدد اصلاح حال و ملک و ملت خویشتن برآمده. اول مجلس بسیار بزرگی از جمیع طبقات ملت خود منعقد ساخت و خطابه بسیار موثری بر آنان بخواند و احتیاجات و لوازمات ملک و ملت را یکان یکان برای شان بنمود حتی در اثنای خطابه از شدت تاثیر کثرت تحسر گلو گیر شده بگریست. حضار مجلس نیز متأثر شده بنای گریستن گذاشتند و هم در ان مجلس همه بیکبارگی در خصوص پیشرفت علوم و فنون و صنایع مابین خود با آیین و دین خویشتن سوگند یاد کردند و از آنوقت تاکنون که همه از سی سال پیش نیست به جد وجهد هرچه تمامتر بر آبادی ملک خویش کوشیدند، و در فراهم آوردن اسباب ترقی و تمدن و عمران بلدان خویش لحظه کوتاهی نکردند.

تا آنکه امروز با دول متعدنهء فرنگستان بنای رقابت و همچشمی گذاشتند و بلکه بر آنها تفوق و برتری هم جستند و از همه صنایع فرنگستان بی نیاز آمدند و کشتی های جنگی مانند کشتی های جنگی انگلیسی آماده ساختند و سی وپنجهزار باب مدرسه برای آموختن فنون مختلفه باز کردند که پیوسته در آن دوملیون شاگرد برای آموختن موجودند. در صنایع و دقت کار از همه فرنکان گوی سبقت ربودند.

هفت سال قبل ازین حکم دولتی صادر گردید که تا پنج سال همه گی باید نوشتن و خواندن را بیاموزند و هر کسیکه نوشتن و خواندن نیاموزد از جمیع حقوق بلاد محروم خواهند ماند، پس همه بیکبار بتدریس و تعلم همت گماریده که اکنون در تمام ژاپان عدد مردمان بی سواد نسبت شش در صد رسیده است.

یکماه قبل ازین امیتازات دولیه را بالکلیه از بیخ برکنده همه بیکانک (بانک ها) را تابع قانون مملکت خود نمودند و دولت(ایتالی) [ایتالیا] در خصوص هرچه احتجاج نمود بجایی نرسید. واردات شان امسال به چهل میلون لیرای انگلیسی بالغ گردید. جمیع بلاد شان بواسطه راه آهن به همدیگر پیوستند و لشکر شان نظام و تربیت با سپاه بهترین دولی از فرنگستان پهلو به پهلو زده در میدان جنگ چابکی و چالاکی شان را به تصدیق علمای فن حرب فرنگستان بر جهانیان آشکارا ساختند. پارسال [1306 هجری] چهل و هشت هزار کتاب در علوم و فنون و صنایع وغیره متطیع ساختند. علاوه برسد احتیاجات داخلیه مملکت اکثر ممالک فرنک اکنون به امتعه و صنایع ایشان محتاج میباشند. دین شان چون کیش بت پرستی بود دیدند که این دین بکار شان نمی آید بلکه مایهء معطلی و مستوجب عدم ترقی شانست لاجرم علمای افاضل بهر دیاری فسرستاده کتب ادیان موجود از تمام ملل روی زمین گرد آوردند و اکنون نزدیکست که یک شریعت مفتحی برای خود شان اتمام نمایند. زبان شان چون خیلی ثقیل و مانند لسان ثگ لگ بود دیدند که این نیز سبب تعطیل ترقی و تقدم شانست لهذا علمای لغت شناس برای جمع لغات با کناف و اطراف عالم فرستاده لغت هرقوم و هرگروهی را بدست آوردند و لغتی را از آنمیان برگزیدند که دارای جمیع لغات متمدنه میباشد و بواسطه آن از نوشتن و نقل کردن جمیع لغات از هر زبانیکه باشد با مراعات حدود و قواطع و مخارج عاجز نخواهند شد. رخت ولباس خود شان را منافی آداب تمدن یافتند اشکال رخت و البسه جمیع ملل را جمع کرده از آنها طرز مخصوصی را برگزیدند.

آداب و اخلاق خود شان را نپسندیدند. پس از قواعد مخصوصی برای معاشرت یگانه و بیگانه برای خود میها نمودند که کسی را با اختلاف مشرب و مذهب از خود آزرده نکنند.

عدد روزنامه های سیاسی و اخبار شان دوهزار و دوصد عدد، جریده های علمی و فنی آنان هشتصد عدد و چاپخانه و مطبعه سی دو هزار عدد اطبای قانونی شهادت نامه دار هفتاد و دوهزار، عدد دایه و حکیمه سی ونه هزار عدد کشتی های جنگی وغیره چارصدوسی، عدد لشکر منتظم و افسران نهصد هزار و در وقت جنگ هرآنچه لازم باشد، چه همه لشکر اند و همه آموخته اند و همه آزموده اند. باری اگر مفردات ترقی وتمدن این ملت کوشش مند خرد پسند را خواهیم که بنگاریم بخوبی دانیم که نتوانیم. آفرین برین سعی و غیرت و شادباشد برین همت و حب وطنیت.

پس اینست که ما این نکته بسیار باریک و مسأله خیلی مهم را که درینجا از برای سرمشق، عبرت و تشویق سعی و همت انبای وطن از روی بعضی جراید و اخبار معتبر عرضه نمودیم تا آنکه قبل از آنکه اینمصرع ( الآن قدندمت و لاینقع الندم) ورد زبان شان گردد یک چاره کار خود شان را بی اندیشند. و یک علاج محافظه وطن و ناموس ملت خود شان را بجویند. اگرچه ازینگونه مثالهای عبرت، و درسهای همت خیلی موجود است ولی ما بهمین قدر اکتفا نمودیم.

اگر چه خیلی آرزو داشتم که ازینگونه بعضی ملاحظات عاجزانه ام ار بسوی وطن و هموطنان عزیزم بنگارم ولی چه سود ه موانعات بیشماری سد راه این افکارم افتاده است.

باقی در همه حال مؤفقیت، و ترقی و تمدن و محافظه وطن عزیز و هموطنان اعزم را از جناب حافظ حقیقی همیشه خواهانیم.

 پایان

                                 

                                                                                                  ***********

بالا

 

دروازهً کابل

سال اول            شمارهً پانزده                اکتوبر /نومبر  2005