کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

۱

 

 

 

۲

 
 

   

شمس الدین متین سلجوقی

    

 
جنگ افغان - روس

 

 

 

 

 

یکی از همراهان امان الله خان از سفر او در اروپا طی سال ۱۹۲۸ اظهار میداشت که که امیر ضمن بازدید از انگلستان از طرف چرچیل عضو پارلمان بود پذیرائی گرم شد  چرچیل به امیر گفت که دولت انگلستان به مسافرت وبازدید شما از روسیه موافقت ندارد چه دوستی شما با روسیه به ضرر کشور افغانستان تمام میشود وکشور انگلستان هم اطلاع دارد که مردم مسلمان افغانستان با مسافرت شما درروسیه راضی نمی باشند وافغان ها روس ها را بنام ملحد می شناسند ولی امیر کمتر شنید . فردای آن روز که قرار بود امیر امان الله خان با مهماندار خود از یک فابریکه بازدید نماید  مهماندار که جرچیل بود آهسته قدم بر میداشت واز امیر امان الله خان دنبال میرفت تا آنکه امیر تنها ماند سپس امیر متوجه شد که تنها مانده است در همین اثنا چرچیل تیز رفت و پهلوی امیر توقف کرد و به شوخی برایش گفت که : اعلیحضرتا! اگر ما انگلیس ها ترا تنها بگذاریم تو بمقابل روس بی یار ومددگار خواهی بودو بعد ها معلوم شد که پیش بینی هایش صحت بود. از آنزمان تااکنون استعمار به شکل های گوناگون تبارز نموده است

 

استعمار روس ها با انگلیس ها فرق دارد چه اکنون معلوم شد که استعمار روسها اشغال را دربر دارد و روس ها هرجائی را که تسخیر کرده اند تمام مفکوره های آزادیخواهی را از مردم قلع وقمع نموده و خاک و به استرداد سرزمین هایشان نپرداختند وا« سرزمین را جز امپراطوری خود ساختند.ولی انگلیس پس از مستعمره نمودن  به شکلی کشور استعمار شده را رها نمودند.

 

 امان الله خان در روسیه  بر خلاف موافقت مردم سفر نموده بود تا از سرزمین روسیه بازدید نماید که از چگونگی بازدید او اطلاعی دردست نیست همین قدر معلوم است که روسیه به تعداد ۱۴ دختر جوان را به امیر امان الله خان تحفه دادند باورود این دختر ها زمینه جاسوسی برای شوروی مهیا شد و همچنان یک تعداد دختران افغانی غرض تحصیل به ترکیه اعزام شدند که برداشتن حجاب انها موجب خشم مردم گردید در ولایات غزنی و قندهار مردم به شورش ها پرداختند. او هر قدر توانست با بیانیه هایش از شورش مردم جلو گیری نماید ولی جبران نشد و روسها هم برایش هیچ نوع مساعدتی کرده نتوانستند روی این ملحوظ ناگذیر مایوسانه از را ه کندهار از کشور خارج شده و به ایتالیا پناهنده شد که از طرز زندگی اش در ایتالیا معلوماتی دردسترس نمی باشد. ولی باید متذکر شد که امیر امان الله خان در طول زمامداری خود در ساحهء معارف کشور سعی زیادی نمود واز خطابه هایش جنین استنباط می شد که او میخواست افغانستان را به تمدن سوق دهد چنانچه وی در افتتاح مکاتب عصری تمدید راه آهن اقداماتی را بعمل آورد که قابل ستایش است.

 

بعداز رفتن امیر امان الله خان امیر حبیب لله بچهء سقاء در کلکان علیه امان الله خان با عدهء طرفداران خود قیام نموده و به اثر کمک عدهء از صاحب نفوذان کابل با طرفدارانش داخل شهر کابل شد ودر سال ۱۹۲۸ اعلان پادشاهی کرد و در مورد آزادی بخارا از چنگال روسها سخنانی بمیان آورد و ی بی سواد بوده و همکارانش نیز داستان عامیانه داشتند ادارهء این چنین حکومتی که بین دو قدرت روسیه و انگلستان موقعیت داشت در مقدور آنها نبوده از آن رو پادشاهی اش بیش از نه ماه دوام نکرد و متعاقب آن محمد نادر خان سفیر افغانستان در خارج از راه پکتیا وارد افغانستان شد و بر تخت پادشاهی نشست .

 

محمد نادر خان مدت چهار سال در افغانستان پادشاهی کرد ودر سال ۱۹۳۲ قرادا های را پیرامون تیلی کمونیکشن یا مخابرات  وکمیساری سرحدی با روسیه به امضائ رسانید وبتاریخ ۱۶ عقرب ۱۳۱۲ هجری شمسی مطابق نوامبر ۱۹۳۳ عیسوی بوسیله ئ عبدالخالق متعلم لیسه ء نجات به ضرب گلوله کشته شدو در همین سال بود که برادران محمد نادر خان هر یک محمد هاشم خان و شاه محمود خان- شاه ولیخان  محمد ظاهر فرزند محمد نادر را به عنوان پادشاه بمردم افغانستان معرفی کردند.

 

 

 

  با زمامداری محمد ظاهر شاه استالین زمامدار شوروی و لینین در سال ۱۹۲۴ در یک حمله زخم برداشته ومرده بود . استالین برای تحکیم پایه های کمونیزم شوروی از هیچ نوع کشتار خودداری نکرد حتی بسیاری از مخالفین او که در افغانستان فرار می نمودند با قراداد منعقده واپس به شوروی مستر د شده واز طرف استالین اعدام میگردیدند. استالین باساس سیستم اقتصادی بارتری اقتصاد مملکت مارا تعقیب نموده و کشور افغانستان را مورد استثمار اقتصادی قرارداد. با زمامداری ستالین تجارت افغانستان باروسیه توسعه نمود و روسیه به افغانستان  صدور مواد نفتی قند شکررا موافقت نمود در صورتیکه افغانستان  بخواهد که مواد نفتی خام خودرا با کشور خارجی قراداد نماید بائیست به شوروی قراداد نماید. اطاق های تجارت مکلف بود تا در عوض مواد نفتی قند وشکر مواد نفتی خام خودرا به روسیه صادر کند وقیمت اموال صادراتی طبق میل روسها تعین می شد.مالهای صادراتی افغانی که از طریق روسیه وارد اروپا می شد از لحاظ ترانزیتی و تعین قیمت روسیه حاکم و افغانستان باید هرگونه خسارتی را متحمل می شد . در سرحدات افغانستان روسیه کمیساران افغانی را به جلسات خود دعوت نموده و به بهانهء اینکه ملخ ها و امراض حیوانی از خاک افغانستان بخاک شوروی انتقال نموده و حاصلات شوروی را به خطر مواجه نموده به آنها اخطار میدادند وبه بهانهء اینکه اموال صادراتی افغانستان مطابق نورم بین المللی نمی باشد با کسر خساره بالای تاجران تحمیل نموده و آنها مجبور می پذیرفتند ودر بعضی مواقع به بهانهء اینکه مواشی افغانی بمرز های ما تجاوز نموده گله ها ورمه هارازنده با خود میبردند وچرا خارجی ها در آن طرف سرحدات گشت وگذار می نمایند آنها از سرحدات شوروی نقشه برداری می کنند .

 

بر همگان مبرهن است که دریای آمو بین افغانستان و روسیه شوروی بحیث سرحدات طرفین تعین شده و این دریای مشترک است ولی بد بختانه ما حق کشتنی رانی را در آن نداریم وروس ها اموال افغانی را به هر قیمتی میخواستند خریداری نموده و با کشتی های خود ازین دریا حمل می نمودند و کرایه را به دالر از جانب افغانی اخذ میکردند. روس ها سواحل سمت خودرا مستحکم نموده و سراشیبی آنرا بسمت افغانستان تا حین طغیان آب میلان آن بطرف افغانستان گرددکه این عمل باعث شد که همواره سواحل را آب برده است که ساله هزاران جریب زمین زراعتی  افغانستان بداخل دریا میرود باز هم نیمهء آن جزء خاک شوروی میگردد که بیشتر این اراضی در ولایات تخار – قندوز سمنگان و بلخ موقعیت دارد باآنهم اکنون روسها در نظر داشتند در نواحی شاه روان ولایت تخار بند برق را به نفع خود اعمار نمایند.

 

هر قرادادی را که روس ها با جانب افغانی بسته اند به ضرر کشور بوده و بلاک شرق ازین ضرر رسانی روس ها اطلاع دارند که قرارداد ها بزور یا دادن رشوه غرض استعمار شوم شان بالای افغانستان تحمیل شده است که بادریافت از منابع مختلفه بعض از قرارداد های مذکور حسب آتی تذکر داده میشود:

 

۱ – موافقت پستی و تلگرافی مورخهء شش ثور ۱۳۱۱ هجری شمسی مطابق اپریل ۱۹۳۲ عیسوی.

۲ – موافقتنامه ء کمیساران شوروی مورخهء ۲۷ سنبله ۱۳۱۱ هجری شمسی مطابق اپریل ۱۹۳۲ عیسوی.

۳ – معاهدهء بیطرفی و عدم تجاوز به خاک افغانستان ۱۶ سنبله ۱۳۱۵ هجری شمسی مطابق ۱۹۳۶ عیسوی.

۴ – قرارداد مجادله علیه ملخ وآفات زراعتی ۲۶ میزان ۱۳۱۶ هجری شمسی مطابق ۱۹ اکتوبر سال ۱۹۳۷ عیسوی.

۵ – قرارداد تاسیس نمایندگی خبری روزنامهء تاس شوروی در افغانستان مورخهء ۲۱ سرطان ۱۳۳۱ هجری شمسی مطابق ۱۴ جولای ۱۹۵۲ عیسوی و تقرر ملحد مشرک نورمحمد تره  کی بحیث مدیر عمومی آزانس باختر که این موضوع در شماره ء ۲۶ اسد ۱۹۵۲ عیسوی در صفحهء اول روزنامهء اصلاح با طمطراق درج شده و روس ها نورمحمد خائن ملی و جاسوس روسیه را از همین زمان بالوسیله زمامداران خود در حساس ترین شبکه نصب و خوددستگاه جاسوسی خودرا بنام آزانس تاس در کشور مسلمان افغانستان تاسیس کردند که این خود مداخله واضح وعلنی را میرساند. واین قراداد در عصر شاه محمود خان صدراعظم افغانستان بین افغانستان وروسیه عقد شده وتقرر نورمحمد ترهکی سفارشی بوده است

 

۶ – امضائ پروتوکول تبادلهء اموال تجارتی بین افغانستان و شوروی ۱۳ عقرب ۱۳۳۱ هجری شمسی برابر به پنجم نوامبر ۱۹۵۲ عیسو.ی

 

متن قرارداد های یاد شده با ده ها قراداد دیگر در جراید و روزنامه های افغانستان به نشر رسیده ام تمام قراداد ها قرضه های ننگین سیاسی و عسکری و خریداری اسلحه بطور مرموزانه ذریعه شوروی با افغانستان در کریملین عقد شده و از انظار ملت پوشیده نگه داشته شده است و معلوم نیست که متن این قراداد ها در کجا قید و محفوظ بوده است . نگارنده توانست برای مدت کوتاهی قراداد ترانزیتی اموال را که از طرف وزارت تجارت افغانستان نشر شده بود مرور نماید که عقد همچو قراداد ها همواره یک جانبه بوده وتسوید و پاکنویس آن توسط ترجمانان روسی و تاجیکی در خود شوروی صورت گرفته است و صرف برای امضای جانب افغانی سفید نگهداشته شده است. تا جائیکه ذریعه ء اشخاص با صلاحیت افغانی امضاء شده کوچکترین اصلاحاتی از طرف وزارت تجارت افغانستان در این قراداد ها پیرامون مفقودی – فاسد شدن و سایر خسارات در خاک شوروی هیچ نکتهء تذکر داده نشده که به همین اساس اموال افغانی در خاک شوروی همواری مفقود یا تلف شده است. تا جائیکه اطلاع دردست است امضای این قراداد ها همه تحمیلی بوده اگر کدام مامور وطنخواهی از امضا ی همچو قراداد ها سرکشی می نمود با هدایت روسها مامور مذکور از وظیفه سبکدوش – متقاعد یا کشته می شد. چنانچه علی احمد خرم وزیر پلان افغانسستان را خودروس ها در اثر پافشاری او در قراداد های افغان شوروی در دفتر کارش کشته وبر مرگ او هیچ ماتمی نشد و برمرگ میر اکبر خیبر مدیر روزنانهء پرچم  نشریهء کمونیستی چه هیاهوئی را بر پا کردند وتابوت او را غرق گل نمودند.

اگر قراداد های را که افغانستان با شوروی وقت عقد نموده مورد تحلیل وارزیابی اقتصادی قرا داده شود از آن رسالهء  باارزشی تدوین خواهد شد وآن اثر نشاندهندهء آن خواهد بود که روسها چگونه چرخ های اقتصادی – کلتوری وسیاسی افغانستان را به نفع خود چرخانیده اند که نگارنده امیدوار است تا دراین امر مبادرت نماید. باید علاوه نمود در صورتیکه ما دارای مطبوعات آزاد می بودیم و مدیران جراید ما به مرگ تهدید نمی شدند تا اندازهء کشور ما از نفوذ خارجی ها در امان میبود.

بااعلان آزادی مطبوعات طی سال ۱۹۶۴ که حدودی در آن تعین نشده بود کمونیست واحزاب چپی چون احزاب خلق – پرچم و شعلهء جاوید توانستند با استفاده از فرصت نظریات کارل مارکس در جامعه افغانستان ترویج نمایند و کسی حاضر نبود تا از این فعالیت های منفی آنها جلوگیری بعمل آورد. آنها با داشتن حق مظاهره با اجرای مظاهرات خود با قطع لین ها – حریق نمودن اماکن – تعطیل مکاتب لت وکوب نمودن استادان و غیره به دارائی های عامه صدمه رسانیده و اذهان شاگردان مسلمان را تغیر دهند که این همه تخطی ها و تعدی ها موجب اتلاف قوای بشری و مادی و معنوی کشور گردید.

منهاج الدین مدیر روزنامهء کهیح که یک مسلمان بود بااستفاده از همین دموکراسی دروزنامه اش مقالاتی را علیه مشرکان و کمونست ها اشاعه نمود با تاسف موصوف توسط یکی از عمال سفارت شوروی در کابل مرموزانه شهید شد و کسی به دستگیری و محاکمه قاتلان او اقدام ننمود.

 

 

ادامه دارد

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل    ۲۳۲                          سال دهم                          جدی/دلو          ۱۳۹۳ هجری  خورشیدی          ۱۶ جنوری      ۲۰۱۵