|
تقدیرمن ای زنده گی تجدید نظرکن
تصویر من از برکهء آیینه بدر کن
اوراق کتابم ببر افسانه ز سر کن
یا دفتر و دیوان مرا زیر و زبر کن
دستت بده بر دستم ازینجا ببر ام دور
با بخت بلا برده ام آهنگ سفر کن
زنجیر غم از پای دل غمزده وا کن
بر تیر خطا رفته من سینه سپر کن
تا کَی خبر از مرگ پرستو و قناری؟
در بزم نشاطت دَمَکی مارا خبر کن
خَیرست اگرم سهمی ز انبار تو کم بود
بارِ دگرم خواهی اگر ،خون جگر کن!!!
ایما
۰۳/۱۰/۲۰۱۶
|