همدلان کابل ناتهـ


دریچهء تماس

 

Deutsch

دروازهً کابل

 

 

 

 

به نام ما نه!

(ندای وجدان)

 

برگردان: صبورالله سیاه سنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

نگذاريم بگويند هنگامي كه حكومت ايالات متحده فرمان جنگ ياغي را بر زبان راند و گامهاي سركوبگرانه را در پيش گرفت، مردم اين كشور واكنشي نشان ندادند.

 

 

امضأ ‌كنندگان اين بياننامه مردم ايالات متحده را فرا ميخوانند تا عليه سياستهايي كه پس از يازدۀ سپتمبر 2001 پديدار گرديده و جهانيان را با خطرات مرگبار رويارو ساخته، مقاومت كنند.

 

مــا برين باوريم كه مــردمان و ملتها، آزاد از فشـار نظامي ابرقدرتها، ‌حق تعيين سـرنوشت خويش را دارند. ما برين باوريم كه بازداشت‌ شـدگان و آناني كه از سـوي ايالات متحــده آزار ميبينند بايد حق بايسـته و يكســان [دفاع از خود] داشته باشند. ما برين باوريم كه پرسش، انتقاد و ديدگاه دگرگونه را بايد ارج گذاشت و پاسداري كرد. ميدانيم كه حقوق و ارزشهايي ازين دست همواره پذيرفته نميشوند و بايد براي آنها رزميد.

 

مــا برين باوريم كه مــردمــان با وجدان بايد در برابر كاركـردهاي فرمانروايان شـان احساس مسووليت كنند؛ ما بايد پيش از همه در برابر بيعدالتيهايي كه به نام خود ما به راه انداخته ميشود،‌ ايستادگي كنيم. از همين رو، همه امريكاييها را فرا ميخوانيم تا در برابر جنگ و ستمي كه ادارۀ بوش بر جهان پذيرانده است،‌ مقاومت كنند. اين جنگ زورمندانه، پليد و غيرقانوني است. ما ايستادن در كنار مردم را برميگزينيم.

 

ما نيز رويدادهاي تكاندهندۀ يازدهم سپتمبر را با دلهره تماشا كرديم. ما نيز در سوگ مرگ هزاران بيگناه نشستيم و با ديدن آنهمه تباهي دهشتبار اندوهگين شديم؛ درست همانگونه كه رخدادهاي همگون در بغداد، پاناما سيتي،‌ و چند دهه پيش در ويتنام را به ياد مي آورديم. و ما نيز پيوستيم به ماتم مليونها امريكايي كه غمگينانه ميپرسند: چرا چنين شد.

 

سـوگمندي تازه آغاز شـده بود كه بلند ‌پايه ‌‌‌ترين رهبران اين كشـور روح انتقام را رها سـاختند. آنها نسخهء ســاده‌ انگارانه "فرشــته در برابر ديو" را پيش كشيدند و به دهان رســانه‌ هاي هراسان و سست باور دادند. به ما گفته شد پرس ‌و ‌جو در پيرامون چون‌ و ‌چراي اين رويدادها گرايشي است به سوي خيانت. گفتگو درين باره اجازه نبود. پرسش سياسي يا اخلاقي اعتبار نداشت. يگانه پاسخ اين بود: جنگ در هر گوشهء جهان و سركوب در ميان كشور.

 

به نام ما، ادارۀ بوش با پشتوانهء كانگرس، نه تنها بر افغانستان يورش برد بلكه فراتر از آن به خود و يارانش بيباكانه حق داد تا نيروهاي نظامي شان را مانند باران، هر دمي كه بخواهند، بر هر سرزميني فرود آورند. تأثيرات اين ددمنشي از فليپين تا فلسطين، كه در آن تانكها و بلدوزرهاي اسراييلي تنها مرگ و ويراني از خود به جا گذاشته اند،‌ پيداست. اينك حكومت براي نبرد نهايي با عراق كه پيوندي با فاجعهء يازدهم سپتمبر ندارد،‌ آشكارا آمادگي ميگيرد. از جهاني كه حاكميت ايالات متحده در آن چك سپيد داشته باشد تا هر‌ جايي كه بخواهد كماندوها،‌ آدمكشها و بمهايش را از آسمان فرو آورد، چه ساخته خواهد شد؟

 

حاكميت به نام ما دو لايه از مردم را در ميان كشور پديد آورده است: آناني كه حقوق بنيادين در چهارچوب دستگاه قانوني ايالات متحده دستكم از دور به روي شان سو‌سو ميزند، و آنهايي كه ديگر اصلاً حقي ندارند. حكومت بيش از هزار تن از مهاجرين را بازداشت كرده و آنها را بی ‌سرنوشت در پنهانگاهها افگنده است؛ صدها تن واپس به كشورها شان فرستاده شده و صدهاي ديگر هنوز در پشت ميله‌ ها زنداني اند. اين يادآور اردوگاههاي رسواي بازداشت امريكاييهاي جاپاني‌ تبار در جنگ دوم جهاني است. پس از دهها سال، بار نخست است كه با برخي از مليتهاي نشاني شده در روند مهاجرت برخورد ناهمسان ميشود.

 

به نام ما، حكومت بر جامعه سوگيانه‌ يي از ستم پوشانده است. سخنگوي رييس جمهور به مردم هشدار ميدهد: "زبانها تان را لگام بزنيد". هنرمندان، روشنفكران و پروفيسورهاي آزاد انديش ميبينند كه چگونه ديدگاهها شان به لجن كشيده شده و لگد مال و سركوب ميشوند. و اين گويا "اقدام ميهندوستانه" و تدابير همانند آن در سطح كشور، به پوليس نيروي گستردۀ نويني براي جستجو و بازداشت ميدهد، كه اگر نظارتي هم پيش از دادگاه پنهان در كار باشد،‌ نهاني خواهد بود.

 

به نام ما، نيروي اجراييه نقش و كاركرد بخشهاي ديگر حكومت را نيز پيوسته قاپيده ميرود. دادگاههاي نظامي با قانونهاي بي بند‌و‌‌‌بار، كه حق بازنگري درخواست به دادگاههاي ديگر را به كسي نميدهند، به دستور نيروي اجراييه برپا شده اند. گروهها با يك چرخش قلم رييس جمهور، "تروريست" خوانده ميشوند.

 

بايد بالانشينان اين سرزمين را، هنگامي كه ميگويند اين جنگ يك نسل دنباله خواهد داشت، و هنگامي كه از نظم نوين ميان خانه سخن ميگويند، جدي بگيريم. ما با سياستي رويارو استيم كه در برونمرزها آشكارا امپراتوري است و در درونمرزها هراس ‌افگن و وهم ‌گستر تا حقوق ريشه ‌كن شوند.

 

راهكــورۀ مـرگباري كه به رويدادهـاي چند ماه گذشـته ميرسـد، بايد همانگونه كه هسـت ديده شــود. بايد در برابر اين مسير ايستاد. مردم بارها در تاريخ آنقدر شكيبايي پيشه كرده اند كه ديگر براي مقاومت دير شده است.

 

رييس جمهور بوش گفته است: « شما يا در كنار ما ايستاده ايد يا در برابر ما ». پاسخ ما اين است: ما به تو اجازه نميدهيم به جاي همه امريكاييها سخن بگويي.  ما از حق خود براي «پرسيدن» باز نمي ‌ايستيم.  وجدان خود را به خاطر وعدۀ ميان ‌تهي «تأمين امنيت» زير پا نميكنيم.  به آواز بلند ميگوييم: به نام ما نه. نميخواهيم يكي از پره‌ ها درين جنگها باشيم، و بر روي هر مداخله ‌يي كه به نام ما يا براي بهبودي ما رويدست گرفته شود، چليپا ميكشيم. ما به سوي آناني دست دراز ميكنيم كه در چهار گوشهء جهان ازين سياستها رنج كشيده اند؛ همبستگي مان را در گفتار و كردار به آنها نشان خواهيم داد.

 

ما امضأ كنندگان بياننامهء دسـتداشته، از همه امريكاييها ميخواهيم تا در راه اين آرمان به‌هم بپيوندند و به پا خيزند. ما از پرسشها و واخواستهايي كه هم اكنون  جاري اند، با ستايش فراوان پاسداري ميكنيم و حتا ميدانيم كه براي جلوگيري واقعي اين هيولا به تلاشهاي بيشتر و بيشتري نياز خواهد بود.

 

ما الهام ‌پذير سربازان اسراييلي استيم كه خطرهاي بزرگي را به جان خريدند، فرياد زدند «هر چيز مـرز دارد» و از خدمت در مناطق اشغالي كرانه باختري و غزه سرپيچي كردند. به همينگونه، ما الهام ‌پذير نمونه‌ هاي زيادي از ايستادگي و وجدان در گذشتهء ايالات متحده امريكا استيم: از آناني كه با شورشها و شبكه هاي پنهاني با برده‌ داري رزميدند. از آنهايي كه از فرمان سنگر‌گيري و جنگ با ويتنام رو گرداندند و با همبستگي در كنار آزاديخواهان ايستادند.

 

نگذاريم جهان تماشاگر، از خموشي و كوتهي ما به نوميدي نشيند. باري جهان بايد اينچنين پيماني از ما بشنود: در برابر ماشين جنگ و سركوب ايستادگي خواهيم كرد و به ديگران نيز دل آن خواهيم داد كه براي جلوگيري آن هرچه ميتوانند، بكنند."

 

شنبه، اول جون 2002 (هفتادوهفت امضأ)  

 

اشـاره ها

- اين بياننامه كه نوام چامسكي،‌ مارتين لوتر كينگ سوم، ادوارد سعيد،‌ لوري اندرسن و جين فوندا از نخستين امضأ كنندگان آن اند،‌ نخستين بار در شمارۀ چهاردهم جون 2002 هفته نامهء گاردين (انگلستان) چاپ شد. پس از چندي روزنامهء نيويارك تايمز پذيرفت كه آن را به قيمت 38000 دالر به صورت آگهي (اعلان) پخش كند.

 

- در پرتو افزايش چشمگير شمار پذيرندگان (سه امضأ در هر دقيقه) پيشبيني شده است كه تا جنوري 2003، پنجاه هزار امضأ در پاي اين بياننامه ديده خواهد شد.

 

- در پاراگراف چهاردهم متن انگليسي، "ميگوييم: به نام ما نه" با حروف بزرگ نوشته شده بود كه براي احتياط و امانت چنين برگردانده شد: به آواز بلند ميگوييم: به نام ما نه.

 

- براي دست يافتن به متن اصلي بياننامه،‌ افزودن نام، دانستن شمار امضأ كنندگان در هر روز، شرايط ترجمهء اين سند و آگاهي بيشتر ميتوان به اين نشانيها رو آورد:

 www.nion.us  &  www.notinourname.net

 

 

دروازهً کابل

سال اول                   شمارهً هشتم             جولای   2005