همدلان کابل ناتهـ


دریچهء تماس

 

Deutsch

دروازهً کابل

 

 

 

 

به لیلا صراحت روشنی

شبگیر پولادیان

 

تصویر ویران

 

ای سر آویخته از داربست آیینه

های ای تصویرویران در شکست آیینه

 

در جنون آباد دریا موج در موج آرزو

آمده زاقصای مستی مست مست آیینه

 

میرسی با صورت کوبیده از مشت قرون

محوونا پیدا کنون از دور دست آیینه

 

تا همیشه عشق را در چهرهً خوب تو دید

آن همیشه عاشق زیبا پرست آیینه

 

ای بیابانگرد لیلایی که مجنونی نماند

تاستاند داد عشق از ضرب شست آیینه

 

خاور خونین آعاق خدا را آفتاب

چشمه سار نور جاری در نعشت آیینه

 

مریمی از واژه های قدسی شعرو شعور

پرنیانی از حریر بی گست آیینه

 

بیکرانی را کردن جاودان پر زدن

جاودانی را جهان بود و هست آیینه

 

برتن از درد رهایی درد و داغ زیستن

ای رها از چار چوب بندوبست آیینه

 

اختر افشاند ره دامانت سیاهی های شب

صد چراغ آرد به دیدار تو دست آیینه

دروازهً کابل

سال اول                   شمارهً نهم             جولای/ اگست   2005