کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

همدلان کابل ناتهـ


دريچهء تماس

 

Deutsch

دروازهً کابل

 

 

 

درود به اهالی کابل ناتهـ. از ارتباط با شما خوشحالم. چراغ کابل بدون شک در میان نشریات انترنیتی از بارور ترین ها شده است. دوست دارم در جمع شما باشم . دوتازه از من را خواستم باهم بخوانیم :

الهام غرجی

 

 

شب و اشتهای فریاد

 

دل من زمعنی آخر نفسم به چامه کوچک

شب و اشتهای فریاد و به سر فضای خالی

نشکسته . نی . شکسته. خم غم تراکم غم ( بجای کامه نقطه گذاشته ام )

 به سرم که گفته رفته زخود عقده های خالی

همه اش خراب گفتم به شب ستاره نوشی

نه خراب شد مهستان  نه مهی ز جای خالی

نه قشنگ من "قشنگ " است  نه عروس قریه ما خوب

و نه " هیچ " می تواند شود انتهای " خالی "

نه "من" است در منی که به من است نی "تویی" تو

من و تو دو  واژه  واژه ؟ رقم صدای خالی

به زبان شعر گویم به زیان شعر گویم

که مرا رها کن از خود سری× واژه های خالی

× سری= مشتی

 

پرواز

 

 

پرپر چیچک چچک بر و پر باز می کند

شک می کنم که سایره پرواز می کند

من بالهای سایره را می شکسته ام

من سالهای سایره را می شکسته ام

من استخوان بی نفس اش را شکسته ام

من کشته ام به سر قفس اش را شکسته ام

سنگی به مغز سایره پرتاب کرده ام

بر مغز نغز سایره پرتاب کرده ام

پر پر چیچک چچک بر و پر باز می کند

شک می کنم که سایره پرواز می کند

از دریافت نامه مطمیین ام سازید

 

                      **************

 بالا

دروازهً کابل

سال اول          شمارهً شانزده         نومبر  2005