کابل ناتهـ، Kabulnath


 

































 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
 

 

 
 
ضايعه ی بزرگ علمی
مرحوم پوهاند داکتر رجب علی طاهری

 
 

  

 ولد ميرزا عبدالرزاق خان ولد ميرزا عبدالخالق خان ولد ميرزا عبدالرحيم خان ولد ميرزا محمد حسين خان ولد ميرزا محمد صادق خان کيانئ ده افغانی معروف عهد شاه زمان سدوزئی، چنانچه گفته اند؛
 


دولت شاه زمان شد به سه کس ارزانی
جان نثار و حسن و صادق ده افغانی


 

بيانيهء پوهاند دکتور حبيب دل در مراسم خاک سپاری

مختصر سوانح مرحوم پوهاند داکتر رجب علی طاهری
 

 


خوهران و برادران ارجمند
امروز ما و شما در مراسم خاکسپاری يک مرد فرهيخته و خدمتگذار افغانستان جمع گرديده ايم که دارای اوصاف بزرگ انسانی و علمی بود.
مرحوم پوهاند طاهری يک انسان مومن، يک فرد وطن پرست، انسان شريف، مودب و مردمدار، يک دانشمند فاضل، يک معلم لايق، يک طبيب نامدارِ افغانستان، يک پدر خوب و يک شوهر مهربان بود که اينجانب افتخارِ شاگردی شانرا در فاکولتهء طب پوهنتون کابل داشتم. اين مرد بزرگ در طول ۳۲ سال خدمت مسلکئ خود، هزاران مريض چشم و نا بينايان را علاج و در هنگام شيوع و بروز امراض ساری مانند کولرا (وبا)، ملاريا و تراخوم ِ چشم با قبول مشکلات سفر های طاقت فرسای آنزمان در اکناف وطن، به داد مردم خود رسيد و از هر نوع کمک و خودگذری شانه خالی نکرد.


مرحومی ۹۶ سال قبل ار امروز در سال ۱۲۹۰ شمسی در گذر علی رضا خان ِ شهر کابل در يک فاميل سرشناس و علم دوست متولد شد. خواندن و نوشتن را نزد آخوند محلی کسب نموده (البته که در آنزمان معارف بشکل کنونی در کابل وجود نداشت) و متعاقبأ در زمان شاه امان الئه به مکتب ابتدائی صداقت داخل و دورهء تعليم رشديه را در ليسهء حبيبيه در سال ۱۳۱۲ شمسی تکميل نموده و در سال ۱۳۱۳ نظر به علاقهء مفرطی که برای خدمت به مردم از طريق طب و طبابت داشتند، به فاکولتهء جديدالتأسيس طب داخل شده و در سال ۱۳۱۸ شمسی به حيث شاگرد نمره اول سند دکتورای طب را حاصل نمودند. 

درين سال که مرض وبا (کولرا) در افغانستان شيوع يافته بود، مرحوم طاهری همراه با تنی چند از هم مسلکان ِ خود، برای مجادلهء اين مرض ساری به ولايات جنوب و غرب منجمله به قندهار، هرات و فراه سفر نمود.

در سال ۱۳۲۰ به حيث مدير صحيه و سرطبيب ولايت قطغن و بدخشان موظف گرديد. در سال ۱۳۲۱ برای مجادله با مرض مدهش ملاريا در ولايات شمال تعين گرديد.

در سال ۱۳۲۵ با شيوع مرض تراخم چشم عازم ولايت هرات گرديد و بالاخره به سال ۱۳۲۶ به فاکولتهء طب به شعبهء امراض چشم، بعد از گذشتاندن موفقانهء کانکور به حيث شف کلينيک ارتقأ نمود.

مرحوم طاهری برای تحصيلات عالی به يونيورستئ هاروارد (
HARVARD) واقع در ايالت ِ ماساچوستِ امريکا در سال های ۱۹۵۲ و ۱۹۵۳ اعزام و بعد از ختم موفقانه به وطن بازگشت و به حيث پوهاند در کدر علمئ فاکولتهء طب ارتقأ نمود.

در سال ۱۳۴۸ به حيث رئيس انتخابئ موسسات صحئ پوهنتون کابل انتخاب شدند که مسؤليت شفاخانه های علی آباد، مستورات و شفاخانهء مرکزی را به عهده گرفتند و بلأخره در سال ۱۳۵۰ شمسی بعد از مدت ۳۲ سال خدمت صادقانه به تقاعد سوق داده شدند.

در طول خدمت، مرحومی برای پنج سال عضو شورای عالئ پوهنتون بودند و هم در طول خدمت به وطن، مرحومی به اخذ تقدير نامه ها، مدال معارف و مدال رشتين ِ مطلا گرديدند. مرحومی در کنفرانس های ملی و بين المللئ ايران، فرانسه و هند اشتراک نمودند.

مرحوم پوهاند طاهری چندين کتاب درسی در رشتهء امراض چشم برای محصلان طب نوشته اند.

متعاقب تقاعد مرحومی به حيث مشاور صحی و اداری در سره مياشت به خدمت رضاکارانه دوام دادند. مرحومی دو بار به زيارت حرمين شريفين مشرف گرديدند.

پوهاند طاهری مانند ساير دانشمندان افغانستان در سال ۱۹۸۸ مجبور به ترک وطن شده اولأ به هندوستان و بلاخره در سال ۱۹۹۰ به ايالت کليفورنيا در شهر سانی ويل مهاجر شدند.

 مرحوم بساعت ۶ شام روز جمعه چهارم جنوری ۲۰۰۸ در شفاخانهء  ويل از اثر يک حملهء قلبی به رحمت حق پيوست
انأللئه و انا اليه راجعون
 


زندهء جاويد ماند هرکه نکو نام زيست
کز عقبش ذکر خير زنده کند نام او

 


از پوهاند طاهری چهار پسر، سه دختر و شش نواسه باقيماند است. يک پسر جوانش حين تحصيل در فرانسه وفات نموده است.
 در اخير کلام از خداوند متعال روح آن مرحوم را شاد و جنت برين را برايش استدعا می نمائيم و برای بازماندگانش صبر جميل مسئلت ميداريم.

 

 

 بيانيهء داکتر فرهاد لطيفی
 


سفر جاودان و بی برگشت استاد بزرگوار مرحوم پوهاند داکتر رجب علی طاهری به سوی حق و ابديت ماتمی است بس بزرگ برای فاميل، بازمندگان و دوستان، ضايعهء است جبران نا پذير برای طبابت افغانستان، و داغيست سخت سوزنده و دردناک برائ هم مسلکان و بالخصوص برای شاگردان اين راد مردِ بزرگ.

حضرت محمد مصطفی (ص) که خود بهترين و کامل ترين استاد، مربی، معلم و رهنمای عالم بشريت بودند و هستند فرموده اند: من علمی حرفأ فهؤ مولائی.

مرحوم پوهاند طاهری در طول سالها خدمت مقدس به حيث داکتر طب و استاد پوهنتون کابل حرفی نه بلکه حرف ها، جمله ها، فصل ها، مباحث علمی و کتاب ها به شاگردان آموخته و صد ها شاگرد طبی به حيث داکتر طب تقديم جامعهء افغانی نمودند.
مرحوم پوهاند داکتر طاهری بيش از پنجاه سال عمر عزيز خود را در خدمت طبابت و تداوئ مريضان وطن و تربيهء شاگردان فاکولته های طب، کابل و جلال آباد، وطن عزيز سپری نمودند.
مرحوم پوهان طاهری عضؤی از سلالهء خانوادهء طاهری يا خانوادهء علم، فضل و دانش مخصوصأ در ساحهء مسلک مقدس طبی وطن عزيز ما بودند. چنانچه مرحوم داکتر محمد اسمعيل طاهری، برادرش ارشدش، يکی از فارغ التحصيلان اولين دورهء فاکولتهء طب کابل و برادر کوچکترش مرحوم شهيد داکتر محمد رسول طاهری از همين خانوادهء پر افتخار علم و دانش بودند. مرحوم پوهاند طاهری و خانواده اش هر يک در رشته های مختلف طبابت برای هموطنان مريض و رنجور خود خدمت شايان نموده اند. چنانچه شخص مرحوم پوهاند رجب علی طاهری چشم بصيرت صد ها شاگرد خود را به نور علم و دانش روشن ساخته و چشمان نابينا، مريض، عليل و کم بين هزاران هموطن را معالجه و تداوی نمودند.

داکتر محمد رسول هزاران مادر حاملهء افغان را تداوی نموده و با دستان زرين خود هزاران نوزاد پاک و معصوم را بدنيا آوردند. و سر انجام محترمه دکتور کامله طاهری صبيهء اين استاد بزرگوارِ روزگار معالج هزاران طفل مريض افغانستان بودند که به درد ها و گريه های مبهم کودکان معصوم آرامش ميبخشيدند و هم اکنون در عالم غربت و هجرت بحيث يک داکتر مجرب افغان در امريکا ايفای وظيفه مينمايند.

اگر چند من خود را خيلی کوچکتر و پائنتر از آن ميدانم که اجازهء شايستگئ ذکر افتخارات علمی، طبی، اخلاقی، انسانی و ملئ استاد بزرگوار را داشته باشم، ولی به ناچار به حکم وجدان و احساس قلبی و درونئ خود بحيث يکی از شاگردان استاد بزرگوار به نمايندگئ هم قطاران خود در همه کجائی که هستند شمهء از گفتنی ها و ياد و بود استاد بزرگوار را بنام ادائ حرمت درين آخرين لحظات وداع ابدی با مولا و مربی خود اظهار نمايم. به نمايندگی از سائر شاگردان استاد بزرگوار چه در داخل وطن عزيز و چه از آوارگان و مهاجران در سر تا سر جهان، از خداوند بزرگ به استاد بزرگوار طلب مغفرت می نمايم. به يقين که به پاس آن همه زخم هائ مرحم يافته بدست مرحوم طاهری، به حرمت شب زنده داری هائ زمان خدمت در شفاخانه ها، به قدسيت تعليمات طبی که به شاگردان خود تدريس کردند، به برکت تعليم اخلاق و تربيهء مسلکی که به شاگردان خود آموختند، به دعائ هزران هم وطن رنجور و مريض که از فيض علم و دانش استاد بزرگوار شفا ياب شده اند جای اين استاد بزرگوار در قطار صالحين در بهشت برين خواهد بود.
استاد بزرگوار شاگردان تو به هر کجائی که هستند، امروز سوگوار و غم شريک باز ماندگان تو هستند و همچون دختران و پسرانت، شاگردانت نيز به ماتم يتمی شان گريه می کنند.

اللهم أغفرله و نورله قبره، اللهم أرحمه و ارحم لنا برحمتک يا أرحم الراحمين.

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٦۷                          سال سوم                          فیبروری 2008