کابل ناتهـ، احسان ناجی، در جستجوی صلح

کابل ناتهـ   kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نویسنده : احسان ناجی

در جستجوی   صلح

 
 
 

برادرمحترم ایشرداس عزیز:

سلام برشما. به مناسبت 21 سپتمبر روز صلح افغانستان ، نامه یی را به شکل سمبولیک به آدرس مهتاب عنوان کردم. شاید غیر معمول باشد.اما به وقایع سه دهه اخیر اشاره شده است. حتما کاستی های دارد .آرزو می برم بر من خرده نگیرید.این نبشته در روزنامه  8 صبح چاپ شده است .حادثه دیروز در روبروی سینمای بهارستان که قریب 50 کشته وزخمی بجا گذاشت ، همه شهروندان کابل به ویژه باشندگان کارته پروان را جاییکه 40 سا ل  است در این جا زندگی می نمایم تکان داد .این حادثه، مرا واداشت تا این نبشته را برای شما که سالهایپیش در این ناحیه زندگی می نمودید، سالهای که انسان ها یک دیگر خود را دوست داشتند وهمدیگر شان را احترام می نمودند ویکدیگر شان را تحمل می نمودند ،ارسال نمایم. یادش بخیر بادا.

به آرزوی روزی که در کشورما صدای فیر گلوله خواب اطفال ما را پریشان نسارد.

در صورتیکه نبشته زیر قابلیت نشر را داشته باشد شما در زمینه نشر آن اختیار دارید.

 با عرض حرمت

ناجی

 

به مناسبت 21سپتمبر2007          

                                                 

مهتاب عزیز!

دیریست مردم افغانستان ، که جنگ سیما ی کشورشان را تغییر داده است وهزاران دست نابکار، شهر ها ، روستاها ها وکوچه های آن را غربا ل نموده است، در پی صلح سرگردان می باشند. گاهی به ژینو می روند وگاهی هم اتاق های آسمان خراش مجمع عمومی ملل متحد را در نیویارک جستجو می نمایند. باور کنید قصر شا یلو، خیابان 16 لیزه، پوتسدام وبرلین را نیر گشتند ولی اورا نیافتند. حتا کتابخانه های بزرگ جهان نیر از نظرشان بدورنماند، به تصور اینکه ، شاید در ازدحام قراردادها ، پیمان ها ، تعهدات بین المللی ، اعلامیه ها ومیثاق های بین المللی، گیر مانده  باشد. اما پیدایش نکردند.

مهتاب عزیز! توکه هر شب از گریبان تیره  پنجره  کلبه های بی چراغ ، بی زحمت ،وارد هزاران خانه هموطن ما می شوی ، مفت ورایگان روشنایی می بخشی ونور آفتاب را تا اعماق دره ها وجنگل ها انعکاس می دهی، اگر صلح را در کدام گوشه از دهکده جهان دیدی لطفاً ما را خبر کن. زیرا کشور ما نسبت به  همه کشورهای جهان ، به صلح نیاز دارد. تو خود گواهی که طی قریب سه دهه ، عفریت جنگ ، چگونه انتقام سیاهی اش را از سپیدی در کشور عزیز ما گرفت.راستش صلح از  استعمال این همه جنگ افزار های کشتارجمعی در افغانستان ، ترسید ورنگش پک پرید. باید کمی انصاف داشته باشیم . ببین، انفجارات مهیب نیپال،سکارت ، اورگان،سیستم های بی ام،موزایل ،بمب های خوشه یی و هاوان صلح چه، بلکه هفت پشتش راهم لرزاند .

باور داشته باش  که انواع مختلف سلاحهای که پس ازدهه70 درافغانستان استعمال گردید، ما در گذشته با آن آشنا نبودیم .مردم  ما در قدیم  ها از خودشان ووطن شان، به وسیله تیر وکمان که ساخته دست خودشان بود آرش وار ورستم گونه دفاع می نمودند . پس از سال 1919که افغانستان اعلان استقلال نمودبه هیچ بلاک نظامی نپیوست.همواره اصل بیطرفی را رعایت واز نهضت عدم انسلاک جانبداری می نمود. اما آنگاهی که دولت مردان وقت گرایش به بلاک های نظامی پیدا نمودند،به اصل بی طرفی وعدم انسلاک نقطه پایان گذاشته شد که تراژیدی افغانستان را بار آورد.

  آخرگناه مردم ما چیست؟

 ژیوپولتیک کشورما به گونه یی است که همواره آماج تهاجم قرارگرفته است.

 جهان کشا اسکندر مقدونی به این کشور هجوم آورد،زمانی هم انگلیسها با فارورد پالیسی خویش میل این دیار کردند و در پایان دهه هفتاد ، روس ها به این کشور تاختند.در دهه 90 وقتی کشور کامالا قوت نظامی خود را ازدست داد،طالبان وتروریست ها با دستیاران منطقوی شان که بیشتر از پنجاب سرباز گیری شده  بود در تبانی با مافیای بین المللی به قصابی مردم بی چاره ما پرداختند.کشت کوکنار رسمیت پیدا نمود. اما تصویر برداری وشنیدن موسیقی جرم خوانده شد ،حتا تندیس بودا که نمادی از دیرینه تاریخ این مرز وبوم بود ودیگردر مقام پرستش هم قرار نداشت ، نیز آماج خشم این گروه متحجر قرار گرفت.جنگ طی این دوره ابعاد گسترده به خود کسب نمود وخصلت پاکسازی قومی آن برجسته گردید. بار دیگرفرزندان کاوه در برابرضحاکان قرن  قرار گرفتند.

کوتاه سخن ،طی سه دهه جنگ در وطن ما،شهر ها به اثر انفجار های مهیب بالای شهروندان ما فروریخت وآروزهای هزاران انسان در زیر خاک فرومرد. توخوب دیدی که چگونه ظالمان که از تبار بشر هم بودند، بنده گان خدا را که در برابر دستگاه های جوروستم قد خم نکردند، در روی زمین خدا بنام « مخالفین » دسته دسته، سرزدند.حتا تعلقیت به زبان ،ملیت وسمت از روی تذکره تابعت سند محکومیت پنداشته میشد.  به یاد داری که در وحشت انگیزترین شبها ،در فاصله مرگ وزندگی ،آنها بسوی تونگاه میکردند وتورا شاهدگرفتند، بسیاری از آنها دسته جمعی زیر خاک گردیدند. امروز مادر داغدیده افغان، در انبوه جمجمه های درهم شکسته کاکل پسرجوانش را بروی کدامین جمجمه سراغ گیرد ، تا با پنجه های مهر بانش آنرا شانه زند؟ آخر آن مادر به سر کدام گور دسته جمعی اشک ریزد؟

 توخوب دیدی که کی ها ،  چه ها کردند؟

میدانی همین اکنون ، قریب به سه ملیون آواره افغان در کشور های همسایه که از درد بی وطنی رنج می برند، بار محنت بیگانگان را هرروز به مشکل بدوش می کشند، از برگشت به وطن به سبب تداوم جنگ وعدم ثبات، بیم دارند. جنگ درکشورما تا کنون جان قریب به دوملیون انسان را بی رحمانه گرفت واز بهشت خانواده بسوی مرگ کشانید وهنوز که هنوز است پاین نیافته است. روح دوملیون افغان که قربانی جنگ درافغانستان شدند در بیکران آسمان کران ناپدید، درکنار 55 ملیون قربانیان جنگ دوم جهانی سرگردانند. من به آیشیمن وشرکای جرمش کاری ندارم ولطفا توهم کاری نداشته باش زیرا میدانم که چکش اتهامات انکار ناپذیر دادگاه تاریخ سالها پیش مغز دیوانه آنها را درهم کوبیده است. دیوانگانی که تشنه خون انسان ها بودند در روی زمین خدا هرچه دلشان خواست که باید نمی کردند در حق بنده گان خدا ،کردند. جغرافیای کشورها را تغییر دادند وحالا می ترسم نوبت نقشه کشی آسمانها رسیده باشد.

اما در کشور من ،شلیک یک توپ پایان یک زندگی است وحمله انتحاری آغاز یک تراژیدیست. جنگ ارزش های دموکراسی نوپای ما را که محصول توفقات بن وتشکیل اداره موقت در افغانستان است از بین می برد وحقوق بشر را پایمال می سازد. امنیت را که پیش شرطی برای انکشاف بشری است به چالش می کشاند. مانع روند بازسازی در این خراب خانه می شود.پرواضح است افغانستان در نتیجه تداوم جنگ، از رشد طبیعی خود باز مانده است. میدانی، به اساس گزارش جهانی انکشاف بشری سال 2004 ، افغانستان در زیر جدول رده بندی 177 کشور کمترین رشد یافته جهان قرار گرفته است. فقط با لا تر از بورکینا فاسو، نایجر، سیرالیون، بوروندی ومالی است. (1) سوگمندانه باید یاد آورشد که قریب نیم نفوس افغانستان زیر خط فقر قرار دارد. تبعیض بر ضد زن کماکان جریان دارد، شیوع امراض، جان صدهاکودک ومادر را می گیرد و...و...

خشکسالی های ناشی از گرمای جهانی ،اقتصاد روستا ها را تهدیدمی نماید.. قبول باید کنی که مردم ما در زمینه تولید گاز های گلخانه یی هیچ نقشی ندارند. توخوب می دانی که آلودگی ناشی از استفاده از سوخت های فسیلی عامل اصلی ایجاد گازکاربن دای اوکساید وگرمایش آب وهوای زمین می گردد. اگر باور ندارید مجله Nature را ببینید او نیز تأئید می نماید  که پخش گاز های ناشی از سوخت فسیلی مانند مواد نفتی ، گاز و ذغال سنگ درفضا، سبب می گردد تا لایه ای اطراف کره زمین را فرا بگیرد. با حبس گرما در داخل جو ، عملاً شرایطی شبه گلخانه را ایجاد می کند.تنها ایالات متحده امریکا 22 درصد، کشورهای اتحادیه اروپا حدود 13 در صدوکشور چین12 درصد از مجموع گاز های گلخانه ای در جهانی را تولید می نمایند. (2) به این گونه گرمای جهانی کتله  بشری رادر روی زمین تهدید می نماید.

مردم ما آرزو می برند که گروه هشت در همسویی با پیمان کیوتو که هدفش کاهش گاز های گلخانه می باشد به خاطر مردم جهان، گام عملی بردارند.

مهتاب عزیز!

چشمت روشن ، از همین جاپان که در شهر کیتوی آن ، کنوانیسیون سازمان ملل متحد در مورد تغییر آب وهوا به تصویب نماینده گان کشور های جهانی رسید، چند روز پیش سفینه فضایی بسوی توپرتاب شده ومسیر تورا در پیش گرفته است.شاید ویزای ورودبه قلمروتو را از کدام مرجع معتبر گرفته باشد. باورکنید من همانطوریکه به ماموریت های فضایی گاگارین روسی وآرمسترانگ امریکای هیچ کاری نداشتم با ماموریت کنونی این سفینه فضایی جاپان نیز هیچ کاری ندارم، اما علاقمندم بدانم ، اگر صلح از ترس جنگ در روی زمین، به مهتاب پناهنده شده باشد لطف نموده بخاطر مردم افغانستان وتحکیم صلح، اورا بسوی افغانستان بر گردانید.زیرا بدون صلح ،زندگی هر شهروند مابه خطر مواجه است .

مردم ما صلح پایدار ،امنیت ومصونیت می خواهند.میدانی؟! صلحی می خواهند که در فضای آن بتوانند بدون هراس به اعمار این خراب خانه بپردازند.چنان امنیت ومصونیت می خواهند که وقتی نان آور خانواده ها به غرض انجام کار ویاپسر ودختر شان بخاطرمکتب،خارج منزل می روند، امید برگشت سالم شان از سوی خانواده های شان متصور باشد.نه اینکه جسد خون الود شان خلاف انتظار خانواده به منزل آورده شود ویا ازاختطاف، پسر ویا دختر شان خبر دهند.راستش ما از جنگ خیلی خسته شدیم فقط صلح میخواهیم وبس.

موخذ ارقام :

1- گزارش انکشاف بشری2004

2- سایت BBC

**********

دروازهً کابل

 

سال سوم                  شمارهً ۵۷       اکتوبر       2007