کابل ناتهـ، محقق اسدالله پرفیض، یادی از بالاحصار کابل

کابل ناتهـ   kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محقق اسدالله پرفیض (کابل)

 

یادی از بالاحصار کابل

 

 

جوانان عزيز آيا ميدانيد بالا حصار كابل چه وقت آباد شده و چه رويداد هاي در آن در طول زمانه  ها به وقوع پيوسته است؟ در اين مقاله به صورت مختصر و فشرده به اين پرسش ها پاسخ ارائه مي شود.

 

بالا حصار كابل يكي از قلعه هاي مستحكمي بوده كه در گذشته عظمت و شكوه آن از مقام و موقعيت سوق الجيشي خاصي برخور دار بود. بالا حصار كابل با ديوار هاي پر خم و پيچ _ اش روي در  امتداد جناح شرقي ديوار هاي شير دروازه و نا رسيده به شهداي صالحين قرار دارد موجوديت قلعه و بقاياي ويران آن و بر جها و بارهء ديوار هاي آن از قدامت شهر و اهميت سوق الجيشي آن حكايت مي نمايد. اين قلعه نظامي كه فعلاً‌در نقطه وسطي شهر قرار داشته و موجديت ديوار هاي در قلعهء كوه شير دروازه نمايانگر موجوديت قلعه نظامي و استحكامات مربوط به آن است. كه ديوار ها چه مفهومي را مي تواند در ذهن بينندگان ارايه نمايد.

 

تاريخ اعمار ديوار ها و قلعه نظامي (بالا حصار) به قرن پنجم ميلادي زمان حكمروائي يفتلي ها مي رسد. يفتلي ها به شهادت تاريخ در نواحي زابل و غزنه و كابل حكمراني داشتند، مردمان جنگجو و سلحشور بودند به احتمال قوي موقعيت حساس سوق الجيشي كابل مفكوره اعمار كوه  ها و برج و بارهء آن را در ذهن شاهان يفتلي القا كرده باشد تا جلو حملات احتمالي مهاجمان و متجاوزان را گرفته باشند.  بالا حصار نظر به موقعيت حساسش به عقيده مورخين و باستان شناسان ساحه و محل معبد بودائي بوده در كتب تاريخ قديم ذكري از حصار دژ قلعه قهندژ كابل، شده است. در منابع ياد شده اين قلعه به استواري، استحكام «حصين» توصيف شده است. بالا حصار كابل نقطه مستحكمي بود كه قعله قديمي روي آن اعمار شده بود.

 

در زمان تخليه سپاه عربي به سر كردگي عبدالرحمن به اشعث از كابل و برگشت دوباره رتبيل شاه از گرديز، برج و بارهء بالا حصار مجدداً استحكام يافت. بعد ها در عهد خلفاي اموي چندين بار به كابل قشون كشي شد ولابد تخريباتي به بالاحصار و ديوار هاي اطراف آن وارد گرديد، ولي هر بار كابلشاهان به مرمت كاري و تحكيم استحاكامت برج و بارة بالا حصار و كوه اطراف «شير دروازه و آسمايي» پرداختند. بالا حصار و برج و بارهء آن حدود دو صد سال مقاومت شديدي از خود نشان داد در طول اين دو قرن بييشترين حصص ديوار هاي شير دروازه و كنگره هاي بالا حصار رخنه برداشت ديوار ها از هم شكست و ريخت تا اينكه در زمان يعقوب ليث صفار مسلمان بر كابل و بالا حصار آن مسلط شدند.

 

بعداً نوبت به لاويك ها رسيد كه در زابل و غزنه و كابل حكومت داشتند درين دور هنوز بالا حصار به حيث يك قلعه مستحكم نظامي پا برجا بود، اما در سه قرن بعد پس از صاعقه چنگيز و طي اين دوره اطلاعات در مورد سرنوشت بالا حصار كابل در دست نيست.

 

در دوران تميور گورگاني بالا حصار كابل به زور فتح و توسط قواي تيمور مدافعان آن «پولادبوقا و آق بوقا» به اسارت در آمدند. اين جنگ بيانگر آنست كه بالا حصار كابل حدود شش صد سال قبل هنوز مستحكم و پا بر جا بوده است.

 

بالا حصار كابل در طول تاريخ محل اقامت شاهان و شهزادگان بوده و پير محمد جهانگير پسر تيمور گورگاني در بالا حصار كابل مي زيسته است. در هنگام رسيدن بابر در كابل با لا حصار كابل با ارگ و برج و باره و دروازه و خندق و خاك ريز به حيث مركز اداري و نظامي وجود داشته و مقر حكمرانان بوده است. بالا حصار كابل در زلزله سال 911 هجري كه در كابل اتفاق افتاد اكثر حصص آن ويران و تخريب شد. اما به امر بابر شاه در مدت يك ماه دو باره مرمت و باز سازي شد.

گذشته از اينها بابر در سال 913 هجري قمري در ارگ بالا حصار اعلان پادشاهي كرد. و همچنين بيشترين فرزندان بابر در ارگ بالا حصار كابل متولد شده اند. از جمله همايون متولد سال 913 هـ ق است.

 

پس از بابر نوبت اولاده اش رسيد و در كشمكش هاي همايون و كامران پسران بابر در بالا حصارهمايون بر كامران تفوق يافت و كارمران با استفاده از تاريكي شب از راه دروازه دهلي (دروازه لاهوري) از جناح شرقي ارگ بالاحصار به بدخشان فرار كرد.

 

همچنان جلال الدين اكبر پادشاهي مغلي هند در بالا حصار كابل نزد استادان كابلي درس خواند. در زمان شاه جهان بالا حصار كابل بيشتر مركز فعاليت هاي نظامي بود مورد توجه قرار گرفت و عمراناتي در آن توسط دو تن از صوبه داران كابل سعيد محمد خان و عليمردان خان بوجود آمد. به امر شاه جهان تعمير دولت خانه هاي عام و خاص در آن اضافه شد و در سفر هاي در كابل انجام ميداد در دولت خانه مذكور اقامت مينمود.

 

در سال 1151 هـ = 1736 م بالا حصار كابل بدست گماشتگان نادر قلي افشار تركمان افتاد. پس از نادر افشار احمد شاه دراني در سال 1747 م = 1160 هـ ق در قندهار به پادشاهي رسيد او به تعقيب ناصر خان صوبه دار كابل پرداخته وارد كابل شد و در ارگ بالا حصار ترميم گرديد، تيمور شاه پسر احمد شاه دراني در سال 1186 پايتخت از قندهار به كابل و در بالا حصار و اطراف آن انتقال داد. بالا حصار و عمارات و باغ هاي اطراف به شمول قلعه ارگ كانون اداري، ملكي و نظامي به حساب آمد. تيمور شاه نيز تغييراتي جديدي در آن اضافه نمود. وي در بالا حصار كابل مجالس بحث و مناظره داير مي نمود و با علما محشور بود.

 

از بالا حصار كابل در زمانه هاي بعدي از زمان شاه گرفته تا شاه محمود شاه شجاع و امير دوست محمد و امير شير عليخان و امير محمد يعقوب خان، به حيث پايتخت شاهان مذكور مورد استفاده قرار داشته است.

در زمان امير دوست محمد خان هيئت انگليسي به سركردگي برنس و هيات روسي به سر كردگي كپتان ويكوويچ در بالا حصار كابل اقامت گزيدند.

همچنان قواي انگليس به رهبر مكناتن وارد بالا حصار كابل شده و كرنيل ويني قسمتي از بالا حصار در سال 1838 انتقال نمود.

محمد يعقبوب خان پسر امير شير علي خان مدت هشت سال در محلي بنام سراچه خاص در بالا حصار كابل زنداني بود.

 

به تعقيب دومين حمله و تجاوز قواي انگليس در افغانستان بالا حصار كابل در قيام تاريخي 3 سپتمبر 1879 م كه مردم كابل، كيوناري راپس از يك ماه و چند روز حكمراني در كابل به قتل رساندند. به دنبال اين حادثه قواي انگليس به رهبري جنرال را برتس وارد كابل شده و در انتقام جويي از كيوناري بالا حصار كابل را به تاريخ 16 اكتوبر 1879 طعمه حريق نموده و عمارات آن توسط ضرب گلوله هاي توپ ويران گرديد.

 

در زمان محمد نادر خان بالا حصار بار ديگر باز سازي شد و مكتب نظامي در آن ايجاد گرديد (1312 ش 1934 م) اما بعد ها در سال 1370 كه قطعة نظامي بنام گارد در آن اقامت داشت بالا حصار شب هنگام طعمة حريق گرديد و تا امروز به حالت زار و ويران باقي مانده است.

 

در اخير ميخواهم دروازه هاي مربوط به بالا حصار كابل را به شما معرفي كنم كه عبارت بودند از: دروازه چرمگران در سمت مشرقي بالا حصار كه بعد ها بنام دروازة شاه شهيد شهرت يافت. در سمت غربي بالا حصار دروازه نقاره خانه و جود داشت كه از آن نقاره يا دهل در اوقات معينه نواخته مي شد. و دروازة ديگري كه آنهم در سمت شرقي بالا حصار بود بنام دروازه كاشي بود، دروازه چوبي كه كوچكتر بود به سوي شير دروازه موقعيت داشت. دروازه ديگر به طرف گذر گاه بود كه به همان نام شهرت داشت و دروازه قندهار كه در ساحه دهمزنگ موقعيت داشت.

 

در آخر مي خواهم بگويم كه مسؤولان دولت و بخصوص رياست حفظ و حراست از آبدات تاريخي در امر احياي مجدد اين قلعه تاريخي اهتمام بخرچ دهند تا باشد كه اين حصار تاريخي بكلي نيست نابود نگردد.

 

**********

دروازهً کابل

 

سال سوم                  شمارهً ۵٦       سپتمبر       2007