کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   

            شبگیر پولادیان

                                      دکتوراســدالله شعور

                                                       کارشناس جلوه های گوناگون فرهنگ مردم

 
 

   بانام اسدالله سعور به وسیلۀ کتاب جالبی به نام «  ترانه های کهسار» آشنا شدم.

ترانه های کهسار مجموعۀ نفیسی از دوبیتی های اصیل ادب شفاهی فارسی دری که میان مردم ما، به ویژه در سرودهای خنیاگران مردمی ساری و جاری بود. ترانه های این کتاب همیشه مرا به یاد دوبیتی های عاشقانه داستان« نجمای خاکی»  می انداخت که در سالهای دوران مکتب ابتدایی بارها آن راخوانده بودم.

   شعوررا بعدها دردانشگاه کابل به صورت جوان فعال وپرازنیرودر صدرتشکیلات پیشاهنگان دانشگاه (پالندویان) ازنزیک دیدم. بیدار، پویا وپژوهشگر. نوشته ها وسرودهایش در نشریات آن دوره به چشم می خورد. به ویژه نوشته های کارشناسانه اش در زمینۀ جلوه های گوناگون فرهنگ مردم .

 

   بعدها درگیرودار سال های مرگ و وحشتت دولت کودتا از شعور،که پیوسته جویای دانش وپژوهش بود خبری نشنیدم ؛ تا اینکه در سالهای نیمۀ دوم دهۀ شصت خورشیدی چشمم به دیدارش در اکادمی علوم افغانستان روشن شد. او به تازه گی از سفر" قلعۀ نای" برگشته بود ودرمرکز زبان ها وادبیات اکادمی قصد همکاری داشت. در آن روزها من به حیث عضو بخش زبان وادبیات دری در آن مرکز مدت کوتاهی دستیارو دبیر اداری شادروان پوهاند رحیم الهام رئیس مرکز زبان ها وادبیات اکادمی علوم بودم . در آن دفتر بخشی ازکتاب های چاپ ناشدۀ شعوررادرزمینۀ فرهنگ مردم دیدم. آثار ارزشمندی که هرکدام  به تنهایی میتوانست ، پایان نامه ( تزس) دکتورای مردم شناسی باشد. از همان روز باورم شد که او پژوهشگر وفرهنگ پژوهی است خسته گی ناپذیر وکارا که در هیچ شرایطی از پای نمی نشیند. عرصۀ دست واندیشه پویای او را حتا دیوارهای مرگبار زندان نیز نمی تواند ببندد.

  به نظرمن دکتور اسدالله شعور درمیان پژوهشگران و دانشمندان کنونی کشور مانمونه والگو است. نمونه یی که باید از او آموخت والگوی رفتار، بینش ومنش والا اش را به ویژه در تلاش هاوبرآمد هایش درعرصۀ پژوهش وکارعلمی سرمشق قرار داد. در جامعه یی که تا هم اکنو ن کارشناسی وتخصص در آن جانیافتاده است ودرآشفته بازاری که هر نویسنده و دانشمندی خود را درهمه زمینه ها جامع الکمالات می شمارد، وپراکنده کاری، کلی بافی وسطحی نگری برای نان ونام سکه های رایج بازارند؛ تمرکز شعوردرعرصۀ جمع آوری، شناخت وتحلیل فرهنگ مردم، چنان برجسته وچشمگیر است که بدون شک او را باید از زمرۀ برجسته ترین کارشناسان مطرح وارجناک ادب شفاهی (فولکلور) شناخت.

شعورپربارترین سالهای عمرش را تپنده وبیدریغ درکارکاوش وپژوهش وشناسایی فرهنگ فراموش شده واز نظر افتادۀ مردم ما گذاشته وتوا نمند و نستوه با وجود دشواری های توانفرسای دوری ازمیهن ومردم اش، تاهمین اکنون کارمیکند  وقلم می فرساید.

   مردم شناسی  و به ویژه ادب شفاهی کشورما وامدار کارها وفراورده های پربار وارجناک اوست . او گنجینه ها وبازمانده های فراموش شدۀ فراوانی را از مهلکۀ فراموشی ونابودی نجات داده وبه ما عرضه کرده است. کاری که تنها ازیک عاشق صادق میهن ومیراث های فرهنگی اش ساخته است.

  بیگمان پژوهشگران ساحۀ مردم شناسی وادبیات مردمی ما درآینده ها نیز با گذشتن ازسرپـُل های با اعتبار وماندنی پژوهش های او بهره ها خواهند برد.

  دکتورشعورنام آشنا، جاودانه وستودنی در عرصۀ فرهنگ است وخواهد بود.

  سپاس وآفرین بر ایشورداس عزیز که به چنین زحمات قدرشناسانه می پردازد و سپاس وآفرین قدرشناسانه مردم ما بدرقۀ راه افتخار آفرین دکتورشعور باد. تداوم آفرینش هایش را تا بادوهست، گسترده، پویا وپایا می خواهم .

هامبورگ/ دسامبر٢٠۱٠

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۱۳۶       سال شـــشم           جــــدی ۱۳۸٩  خورشیدی        جنوری ٢٠۱۱