کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   

ادب شفاهی زبانهای ترکی
و کار های داکتر شعور درین زمینه

داکتر فیض الله ایماق

 
 

             نمیدانم این حرف پر از حکمت که از چندین دهۀ پیش در حافظه ام نقش بسته است گفتۀ کدام دانشمند است که می گوید : ملت های زنده از زندگان خود قدردانی میکند. و این حرف کاملاً بجاست. طی سه دهۀ اخیر که در های همه جهان به روی ملت ما باز شده  و امروز در هیچ یکی از قاره های پنجگانۀ جهان نیست که عده یی از مردم ما زیست نداشته باشند، و این امر در پهلوی عناصر منفی چیز های مثبتی نیز داشته است و در پرتو همین عناصر مثبت است که با فرهنگ دیگران نیز آشنایی حاصل کرده و می بینیم که به درستی ملت های زنده از زندگان خود قدر می کنند تا بین آنانی که جز خورد و خواب هدفی دیگر ندارند و آنانی با تلاش پیگیر در صدد بالا بردن آگاهی جامعۀ خویش در ساحات گوناگون زندگی اند، فرقی نهاده باشند.  پس عزیزانی را که با تدویر محفل امروز در پی تعمیم دادن این اصل نیکو در جامعۀ ما برآمده اند، سپاس باید گذاشت و تهنیت باید گفت.

            صاحب جشن امشب را از سال ۱۳۴۳بدینسو می شناسم، در آن هنگام که نگارنده تازه تعلمیات خویش را در دارالمعلمین کابل به پایان رسانده و برای نخستین بار در  لیسۀ جدیدالتشکیل نادریه به حیث استاد زبان و ادبیات دری مقرر گردیده بود، نگرانی یکی از صنوف هفتم را نیز به عهده داشت که شاگردان لایق و بیداری در آن گرد آورده شده بودند که در سالهای بعدی شخصیت های ناموری از میان شان تبارز کرد. یکی از شاگردانی که بیشتر از دیگران فعال بود و مسؤولیت جریدۀ دیواری صنفش را نیز به عهده داشت و در پهلوی آن به صورت پیگیر با صفحات اطفال روزنامۀ انیس که تحت نظر مرحوم غلام عمر شاکر هر جمعه زیر عنوان د وړو انیس به نشر می رسید و همچنان با مجلۀ د کوچنیانو ژغ یعنی آواز اطفال همکاری قلمی داشت اسدالله نام داشت که ابتدأ شهیر تخلص می کرد و بعد آنرا شعور ساخت. این جوان سه چهار سال بعد با جراید ملی همکار شد و پس از ورود به فاکولتۀ ادبیات و علوم بشری هر چند مانند این قلم رشتۀ ژورنالیزم را بر گزید ولی به مجلات علمی و اکادمیک کشور راه باز کرده به نشر نوشته های پژوهشی در زمینۀ فرهنگ مردم پرداخت که تا آن زمان برای بسیار از روشنفکران ما ناشناخته بود.

            در سال ١٣٥٥ نگارندۀ این سطور مدیریت برنامه های محلی رادیو را به عهده داشت و داکتر شعور نیز بعد از اخذ لیسانس در رشتۀ ژورنالیزم تازه به عنوان ادیتر اخبار رادیو مقرر شده بود که روزی دانشمند بزرگ کشور جناب داکتر روان فرهادی که هفتۀ یکی دوبار به رادیو می آمد و برخی از برنامه های رادیو را می نوشت ضمن صحبت در مورد کتاب دردانه های خلق که زیر کار داشتم گفتند که یکی از جوانان شعبۀ اخبار رادیو مواد زیادی از ادب شفاهی زبان ازبکی را گرد آورده است و در تدوین آنها به همکاری ضرورت دارد؛ زیرا به صورت کامل با زبان اوزبیکی آشنا نیست؛ چون شنیدند که او شاگرد من بوده، گفتند پس در ترجمۀ این مواد اورا کمک کنم که با وجود نا آشنایی با زبان ازبکی آثار زیادی ثبت و گردآوری کرده است. و از آن روز به بعد، روزهای جمعه که هم محیط رادیو خلوت تر از روزهای دیگر بود و هم فشار کار زیاد نبود، از ساعت نه صبح تا یک بعد از ظهر می نشستیم و مواد گردآوردهء او می خوانیدم و من ترجمه دری آنهارا برایش می گفتم و او نیز برای سرعت در کار گفته های مرا روی نوار تیپ شعبه ی اخبار ثبت می کرد و بعد هرگاه فرصت می یافت آنها به روی کاغذ انتقال می داد و با جمع و جور کردن جملات شان اوراق تایپ شده را از نظر من می گذراند تا در پس و پیش ساختن جملات در معنای آنها تغییری نیامده باشد. چندین ماه گذشت و بالآخره کتاب ترانه هایی از کرانه های آمو شکل گرفت که با تشبث شعور و همکاری حبیب الله رفیع و داکتر عنایت الله محرابی به پشتو انگلیسی نیز ترجمه شد و کتاب کاملی به دست آمد و دریغا که تا کنون نیز چاپ نشده باقی مانده که این امر نیز قصهء درازی دارد.

     آثار داکتر شعور در مورد زبانهای محلی کشور و منطقۀ ما در سه مورد خلاصه می شود : آثارش در مورد زبان ازبکی، زبانهای کم نفوس افغانستان و زبان ترکی آذری.

            آثار او در مورد ادب شفاهی ازبکان افغانستان سه کتاب اند : ترانه هایی از کرانه های آمو، نمونه های ادب شفاهی ازبکان افغانستان و تابتی متل لر یا چیستان ها.

            کتاب آمو بویی لر دن قوشیق لری یا ترانه هایی از کرانه آمو که مجموعه دو نوع شعر شفاهی اوزبکان کشور است صرف سوزوان ها یا دوبیتی های زنانه و قوشیق یا توره را در بر می گیرد که عمدتاَ نظم مردان است. مواد این کتاب در سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳٥٥ توسط داکتر شعور از شمال کشور ثبت و گردآورده شده و در هیأت کتابی تدوین یافته است. برای فایدۀ هر چی بیشتر این مجموعه مواد و مطالب کتاب توسط اینجانب به زبان دری، توسط حبیب الله رفیع به زبان پشتو و به وسیلۀ داکتر عنایت الله محرابی و انجینر محسن عابدی به زبان انگلیسی نیز ترجمه گردیده است. بخش نخست این کتاب حاوی ۲۳۳ قطعه سوزوان است که با مقایسه و مقابله در ۱۰۶ نمود یا تیپ خلاصه ساخته شده اند و در بخش دوم ۲۲۳ قوشیق مردانه در ۱۰۶ نمود مقابله گردیده اند.

            این قطعات که عمدتاً از چهار منطقۀ شبرغان، اندخوی، جمعه بازار شیرین تگاب و میمنۀ ولایات جوزجان و فاریاب گرد آورده شده هر یک مرکب از یک تا شش نسخه بوده ؛ تفاوت نسخه های آنها در پاورقی هر صفحه نشان داده شده اند.

            کتاب مقدمۀ تحقیقی مفصلی دارد از قلم داکتر شعور که در آنها بعد از معرفی این دو نوع ادب شفاهی مردم ازبک کند و کاوی در بارۀ سابقۀ تاریخی آنها صورت گرفته بعد وجه تسمیه، شیوۀ کاربرد، ساحۀ اشاعه و ساختار این دو ژنر مورد بازشناسی قرار گرفته اند. توفیق داکتر شعور در تألیف و تدوین مجموعه های آثار شفاهی زبان های مختلف کشور در آن است که او نه تنها با اساسات فولکلورشناسی به عنوان تحصیل یافتۀ این رشته دقیقاً آشنایی دارد، بلکه با موازین ادبیاتشناسی ، نسخه شناسی و پژوهش در ادب نوشتاری نیز در حد تخصص آشنایی دارد و این امر زمینۀ آنرا برایش فراهم می آورد تا به اتکأ بر نسخ خطی و آثار چاپی تاریخی و فرهنگی ریشه های بسیار از نمودها ادب شفاهی را در گذشته ها نیز پیگیری کند.

            در مقدمۀ کتاب مورد بحث او ریشه قوشیق های ازبکی را تا نهصد سال پیش نیز پی گیری کرده نمونه های آن را از دیوان لغات الترک محمود کاشغری  به دست می دهد و در مورد سوزوان نیز فرضیه ای پیش می کشد که آن را با دلایل و اسناد به کرسی می نشاند. او بدین باور است که سوزوان همان نوع ادبی تویوغ و یا تویوق است که امیر علیشیر نوایی در محاکمه اللغتین و ظهیر الدین محمد بابر در عروض رساله سی از آن یاد کرده و آن را خاصۀ شعرای ترکی زبان خوانده اند. داکتر شعور با بررسی و مقایسۀ ساختار وزنی تویوق و سوزوان اینها با هم مطابق یافته، یگانه تفاوت آنها در تلازم صنعت تجنیس در تویوق ها می داند و می نویسد که در رسالۀ عروض بابر با آنکه بر تکیۀ تویوق سرا ها را بر استفاده از انواع جناس درین نوع شعر تاکید صورت گرفته و این هنر شاخصۀ اصلی تویوق شناخته شده است؛ ولی در نمونه ها قطعاتی آورده شده است که سوزوان اند و در آنها جناسی وجود ندارد و از طرف دیگر او می نویسد که خوانش تویوق ها با موسیقی با استناد مقاصد الالحان عبدالقادر گوینده معروف به ابن غیبی موسیقدان دربار شاهرخ در هرات ، در قرن نهم هجری در کشور ما معتدلیات نامیده می شد، به قول ابن غیبی طبع اتراک را به این نوع موسیقی میل تمام بوده است. این نوع شعر که در بحر رمل محذوف سروده می شود نمونه یی از آن از قرن نهم چنین است :

 

سورمه مندن کیم نو بولمش یانه دور

کاتش عشقونگ جانم یانه دور

باردی دل بلمان که خانسی یانه دور

عمر کجدی ینیه خاجن یانه دور

 

داکتر شعور نتیجه می گیرد که نوع شعری تویوق ازبکی که پنجصد سال پیش با این همه وسعت در ادب و موسیقی ترکان وجود داشته طبیعی است که باید ریشه در فرهنگ مردم و ادب شفاهی داشته باشد که بعد ها شاعران با التزام تجنیس آن را نوعی از ادب نوشتاری نیز ساخته اند. و از طرف دیگر او با بررسی وجه تسمیۀ سوزوان یا سبزمن عقیده دارد که این واژه در اصل سوزه بان یا سبزه بان بوده است، زیرا زنان در شب های نگهداری مزارع خربوزه بیشتر این نوع شعر را برای سرگرمی دور از خانه میخوانده اند که از یک طرف آن را صبغۀ زنانه داده و از سوی نامی مرادف فعالیت های زنان در فصل حاصل برداری از مزارع خربوزۀ شمال کشور گرفته است. چنین خلاصه ها و نتیجه گیری ها که برای نخستین بار توسط داکتر شعور پیش کشیده شده است  در پژوهش های ادب شفاهی ازبکی نه تنها که در افغانستان بلکه در ازبکستان نیز بی سابقه است.

            ترتیب فهرست های رهنمای محلات، سال ها و منابع ثبت مواد کتاب و فرهنگ لغات ازبکی که در اشعار متن کتاب آمده اند از خصوصیات منحصر به فرد این کتاب غنیمت است و جای بسا خوشی است که امشب انجمن فرهنگی ازبکان افغانستان چاپ این اثر ازرشمند را که از سال ۱۳٥۶ تا کنون منتظر طبع مانده است، بعهده گرفتند. امید است که این کتاب هرچی زود تر به دسترس علاقه مندان قرار گیرد.

دو کتاب دیگر شعور یکی نمونه های ادب شفاهی ازبکان افغانستان که شامل بیشتر از یک هزار سوزوان و قوشق، چهار صد تابتی متل یا چیستان و بیش از پنجاه سرود کار و محنت ، پارچه های تمثیل زنان و دختران ازبک، اشعار در قالب های دیگر و پارچه های اله یا للو ست و دیگری مجموعۀ چیستان های ازبکی هر دو خصوصیت ها کتاب بالا را دارند. مواد این دو کتاب توسط داکتر اسدالله شعور و استاد رحیم ابراهیم پروفیسر دانشگاه بلخ به صورت مشترک گردآورده شده است.

     در زمینۀ زبانهای دیگر کشور کتاب «نمونه های ادب شفاهی زبان های کم نفوس افغانستان» نیز کار ارزشمندی از جناب داکتر شعورست که شاید دوستان دیگر در مورد آن صحبت کنند و من صرف این نکته را در مورد مواد این اثر وی یادآوری می نمایم که مؤلف درین کتاب برای نخستین بار نمونه های از سروده های زبان های شغنی، بلوچی، پشه یی، کاتی نورستانی، ترکمنی، پراچی و مانند اینها را گردآورده با ترجمه تحلیل و تفسیر آنها پرداخته است که فصل ترانه های شغنی آن یک بار در مجلۀ صریر چاپ هالند و بار دیگر با اضافات در شمارهء سوم مجلۀ مردمنامهء باختر چاپ تورنتو به نشر رسیده و فصل بلوچی آن نیز به صورت فشرده در مجلۀ آشیان و سپس هفته نامۀ شهروند چاپ شهر تورنتو منتشر گردیده است. امید واریم چاپ مستقل این اثر را که برای نخستین بار نمونه های وافر آفریده های شفاهی ملیت های کوچکتر افغانستان را ارائه می دهد شاهد باشیم.

     کتاب «ترانه های از کرانه های خزر» یا «خزر قیراغی نین بایاتی لاری» که مجموعۀ در حدود ۳٥۰ بایاتی زبان آذری است که به شیوۀ معیاری و سیتماتیک تألیف یافته و گنجینه ی دیگری از فرهنگ و هنر مردمان ترک تبار را جلو روی خواننده قرار می دهید. چون دانشمند ایرانی استاد پناهی سمنانی در مورد این کتاب تقریظ مفصلی نوشته اند نظریات خود را پیرامون این کتاب داکتر شعور فعلا ازین مقاله حذف می کنم تا برای مجلس تجلیل از شصتمین زادروزش تکراری نباشد.

     برای این شاگرد و همکار و همرشتهء عزیز خود عمر طولانی و پربارتری آرزو می کنم و از خداوند برایش توانایی های زیادتر استدعا دارم تا در روشن ساختن هرچه بیشتر زوایای فرهنگ و ادب توده های زحمتکش و همیشه تحت ستم کشور عزیز ما افغانستان مثمر کار های بیشتر و نکوتری گردند.

 


دکتر اسدالله شعور، با  شکرالله شیون و سخنوران تورنتو استاد غنی هما، حمید ضرابی، ضیأ افضلی و هارون راعون

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۱۳٤       سال شـــشم            قوس/جــــدی ۱۳۸٩  خورشیدی         دسمبر ٢٠۱٠