کابل ناتهـ، Kabulnath

 
 
 
 
 
پنج سال زندگی در تارنما
 
 
 
از مریم محبوب
 
 


کابل نات پنجمین سال نشراتی اش را در تارنماها ، با موفقیت و سربلندی به پایان می برد و اکنون در جستجوی سالهای پربار دیگر ، در لابلای این تارنمای آینده است .
به میمنت این سالهای درخشان و در استقبال از بهاران در راه ، که نیروی شگفتن و بالندگی را در پهنای طبیعت و هستی به ارمغان می آورد ، برای کابل نات و بهارستان کابل و نوروز نیک پی باستانی ، خیرمقدم می گوییم ، خانه تکانی میکنیم و سبزه میاندازیم و هفت میوه تر میکنیم و سفره هفت سین را با لاله و نرگس و شمع آذین میبندیم ، تا آتش زردشتی نوبهاران را در یاد ها زنده بداریم .
با امیدواری به اینکه سال و سالهای پربار و پربرکتی داشته باشیم و تارنمای کابل نات ، با گل های بهاری شور زندگی و عشق پیچان ارزش های انسانی ، نمود های قشنگ و پر بار تری بیابد و کابل نات در تکاپوی خود برای طرح مسایل گفته ناشده ، بکر و ناب و سیر در ریشه های تاریخی و فرهنگی وطن و مردم تاریخی آن و ارزش ها و ضد ارزش های که هرگز توأما در جامعه فرهنگی ما مطرح نگشته ، موفق و کامیاب باشد .

بر همین انگیزه بود که پنج سال قبل ، کابل نات بنا بر درک و دریافت خاص اش از زندگی اجتماعی ، سیاسی و هنری یکی از برازنده ترین و در عین زمان محروم ترین قشر اجتماعی افغانستان (( هندو های افغان )) وارد تارنما ها شد .
نکته ارزشمندی که آقای ایشورداس به کشف آن نایل آمد ، بیرون آوردن این قضایا از محاق فراموشی بود و برای این منظور ، انعکاس دادن حال و احوال هندوان افغانستان را ، توأم با تاریخ و فرهنگ مشترک آنها با سایر مردم ، در کارنامه ی کابل نات قرار داد .

این اقلیت محروم که نماد های حیاتی و تاریخی اش هزاران چهره است و جلوه های متنوع فرهنگی اش سرشار از اسطوره خدایان و عرفان و رقص و شعر و موسیقی و نقاشی و پیکره سازی است ، بیش ازان غنامند است که با نادیده گرفتن و جعل تاریخ ، بتوان آن را در غبار تاریخ فرو برد . آنها در تاریخ کهن کابلستان ، روهیلی ، گندهارا و حتا شمال افغانستان امروزی چنان نقش پایی دارند که با هیچگونه اجحاف و تغلبی نمی توان آن را از حافظه تاریخ زدود .
در پشت سر این اقلیت ممتاز ، تاریخ کهن و باستانی یی که مملو از افتخار و غرور است ، خوابیده است . تاریخ کابل قدیم و کهن در واقع تاریخ شکوهمند هندوان و بوداییان و زردشتیان و مهر پرستان این سرزمین است و نمی توان میان تاریخ کهن آنها و سایر مردمی که دراین بلاد زیسته اند ، خط افتراقی کشید . اجداد تاریخی و مشترک کابلیان قدیم ، همواره در برابر استیلاگران و مهاجمین استقامت کرده اند و رزمیده اند . در برابر اولین مهاجمین عرب همین اجداد مشترک ، قیام کردند و از فرهنگ باستانی به دفاع برخاستند و استوار رزمیدند . حصار ها و باره های اطراف کابل ، یادگاری که دفاع از سرزمین مقدس شان را نشان می دهد ، محصول کارنامه ها و جانبازی های همین هاست . نکته یی عمده و اساسی ایکه متاسفانه ما هیچ وقت نخواسته ایم فی الحقیقه با آن مواجه شویم و همیشه از رویا رویی با آن طفره رفته ایم ، اینست که کابلیان بعدی و امروزی فرزندان همین مردم بوده اند . اما کسی گویا نمی خواهد که این حقیقت را باور کند و یا به این حقیقت پی ببرد .

آنجا که شمشیر های رقصان " شاه دوشمشیره و جابر انصار " سر از تن هندوان و بوداییان و زردشتیان انداختند ، سلاله ی مسلمانان کابلی زاده شد و سرنوشت درین جاده خون آلود ، پای کوبید و ادامه یافت . اما در ادامه آن می بینیم که بعد از تسلط اعراب در این مرز و بوم ، فرزندان آن هندوان سلحشور ، اندک اندک پراگنده و در گوشه و کنار سکنا گرفته و منزوی شدند ، به همین دلیل فعالیت های اجتماعی شان محدود و با گذشت زمان جز اقلیت ها شدند .

کابل نات در معرفی و انعکاس فعالیت های این اقلیت ممتاز اما حسرت کشیده ، ابتکار شایان و قابل توجهی را بدست گرفت و در خلال پنج سالی که گذشت ، بی دریغ کوشید که بتواند چهره شایسته و ارجمند تاریخی ، فرهنگی ، اقتصادی و هنری اقلیت هندوان افغانستان را آنطوریکه لازم است ، در حد و توان خود ، به خوانندگان خود معرفی کند .

زحمات ایشورداس را در این راه پاس می داریم و موفقیت های بزرکتری را برایش آرزو می بریم

مریم محبوب

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل    116            سال شـشم       حوت  ۱۳۸۸  هجری خورشیدی       مارچ  2010