کابل ناتهـ، Kabulnath







































Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان

همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
 
 
بودای من
 
 
نوذر الیاس
 
 

این دو رباعی را در پیـــام روز خواندم که سخت بردلم جنگ زدند، اینجا میگذارمیشان تا شما فرزانه گان بلندمرتبت هم از آنها کیف ببرید. اس

 

بودای من

بودای من اینجاست، درین کوه بلند

در این شب سر به اوج انبوه بلند

با شادی رازناک دریاست قرین

این ساحل بی کران اندوه بلند

 

رنگ و درنگ

پاییز، درخت آتش افروخته است

باغ شب و روز را به هم دوخته است

گویی که به روی سینه ی شامگهان

دریاچه ی روشن سحر سوخته است

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل 106           سال پنجم        میزان/ عقرب   ۱۳۸۸  هجری خورشیدی       اکتوبر 2009