کابل ناتهـ، Kabulnath



























































Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان

همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
 
 
سرمایه ملی در حال نابودی؟!
 
 
 
 
 

( شنبه 7 سنبلهء 1388 )

 

همیشه و از ابتدای پیدایش انسان و معاملات تجاری ـ به نوع ساده تر معامله بین انسان ها ـ وسیله ای برای تبادله و داد و ستد موجود بوده که با استفاده از آن، جنسی داده و جنس دیگری در مقابل آن گرفته می شد. تبادله با اجناس، آهسته آهسته با برخی مشکلات از جمله نوعیت تبادله، ضرر یک طرف از معامله گران و... مواجه گرديد که این عوامل باعث شد تا انسان برای از بین بردن اين مشكلات، وسیله ای برای تبادله به صورت هماهنگ ایجاد کند تا با استفاده از آن، از هرگونه مشکل در مبادلات به خصوص در یک قلمرو مشخص سیاسی ـ جغرافیایی بکاهد و یا حتي اين مشكلات را از بین ببرد. همین عوامل دست به دست هم دادند تا کم کم پول به عنوان وسیله تبادله پا به عرصه اقتصادی کشورها بگذارد و هر کشور را به فکر این بیاندازد که چه گونه بتوانند پول خود را بالاتر و بهتر از دیگر کشورها به بازار عرضه کنند.

 

در کشور ما هم تمام این گفته ها صدق می کند؛ هرچند  هفتاد سال پيش در سال 1318 خورشيدي، بانك مركزي افغانستان (د افغانستان بانك) در كابل تاسيس شد و در 26 دلو همان سال، اين بانك، پول هاي جديدي را به چاپ رساند، اما با چاپ پول هاي كاغذي (اسكناس) جديد، پول افغانستان كه براي اولين بار در دوران «امان‌الله  خان» به چاپ رسيده بود، وارد مرحله نويني شد، ولی تفاوت حضور و پیدایش پول در کشورمان این بود که در هر زمان شاهد پول هایی با دیزاین و ارزش های متفاوت بودیم که در نوع خود می توان گفت که جالب است تا بدانیم افغانستان ممكن است از معدود كشورهايي باشد كه با تغيير پادشاهان و حكام، پول هاي رايج نيز همانند بیرق ها و نمادها در اين كشور تغيير كرده است.

 

اما گذشته از هر حرف اضافی و حاشیه پردازی، اگر به طور واقع بینانه به مسئله پول و ارزش آن در کشور بنگریم، شاهد آن هستیم که پول افغانی به اندازه ای که می بایست از قدرت لازم برخوردار نیست و در حال حاضر هم هنوز از دیگر اسعار برای معاملات کلان تجاری بین تجار داخلی و خارجی استفاده می شود.

 

پول زبان اقتصاد یک کشور به شمار می رود و جریان چهار پول در یک اقتصاد، حاکی از بحران اقتصادی در جامعه است و نمی تواند نمادی از ثبات اقتصادی باشد. افغانستان اینک با چهار زبان اقتصادی با بحران پولی روبه رو است. کلدار، تومان و دالر توانسته‌اند افغانی را از جریان و گردش خارج نمایند و مقدار خارج شده افغانی از جریان، در اقتصاد ملی راکد مانده و باعث انفلاسیون در کشور شده است. اين در حالي است كه یکی از دلایل افزایش روز افزون  قیمت ها همانا از جریان بیرون شدن افغانی از بازارهای کشور است.

 

یکی از سه هدف اصلی اقتصادی در یک کشور، استقرار قیم است، اما دیده می شود که در بازار های افغانستان، نه‌تنها استقرار قیمت وجود ندارد، بلکه انارشیسم قیمت، این بازار ها را اشغال نموده است.

 

 امروز در مرکز برای معاملات بزرگ، دالر، در ولایات شرقی و جنوب شرقی، کلدار پاکستانی و در مناطق غرب افغانستان، تومان در جریان است، و جریان این سه پول سبب عدم استقرار قیمت ها در بازار های افغانستان شده است و مستهلکین را متضرر ساخته است. این که چرا کلدار و تومان می توانند در بازار های افغانستان گردش کنند، همانا ارزش اسمی واحد پولی ماست.

 از سوی دیگر، انفلاسیون گذشته چنان اثر سوء بر روان مردم ما  گذاشته است که حاضر نیستند از افغانی به حیث پشتوانه اقتصادی شان کار بگیرند، حتی شماری از بانک های خصوصی در افغانستان برای پول افغانی حساب پس انداز باز نمی کنند و بانک های خارج از کشور حاضر نیستند افغانی را با دیگر ارز ها تبادله نمایند.

 

در عین حال اگر به بازارهای کشور نظر بیاندازیم، می بینیم که نوعی ثبات در نرخ تبادله بین پول افغانی و دیگر اسعار وجود دارد، اما در این بین باید به این نکته اشاره کرد که پول دارای دو نوع ارزش ـ اسمی و حقیقی ـ است که هر کدام از آن ها معنا و مفهوم خاص خود را دارد. ارزش اسمی در واقع همان قیمتی است که در تبادلات اسعار بین افغانی و دیگر پول ها انجام می شود، اما اگر از دید ارزش حقیقی به موضوع ببینیم، متوجه می شویم که پول افغانی فعلی بیش از گذشته و ابتدای چاپ؛ ارزش خود را از دست داده است؛ زیرا در ابتدا با پنجاه افغانی (ثبات فعلی در برابر دالر) مقدار بیش‌تری جنس و مواد لازم از بازار خریداری می شد، اما حال این گونه نیست که اگر با این واقعیت بنگریم، بازهم شاهد کاهش نرخ افغانی خواهیم بود.

 

کارشناسان اقتصادی نیز باور دارند که از نقش پول در رشد و توسعه اقتصادی، زمانی می توان سخن گفت که پول دارای ارزش حقیقی باشد نه ارزش اسمی. در اصلاحاتی که در زمینه پولی در افغانستان صورت گرفته است، عمدتا به جای ارزش حقیقی ـ که از روی قدرت خرید سنجش می شود ـ  ارزش اسمی ـ که در آن قدرت خرید مطرح نیست ـ در نظر گرفته شده است و همین امر سبب شده است که بانک مرکزی مکررا  هشدار جریمه آن عده از فروشنده گان و خریدارانی را بدهد که به ارزهای خارجی داد و ستد می کنند.

 

از سوی دیگر کاهش قیمت افغانی باعث می شود تا وجهه پول‌مان در تجارت نیز کاهش  یابد. دولت افغانستان هرگونه معاملات تجارتی با پول های خارجی را ممنوع اعلام کرده است، اما با آن هم در کابل و برخی از ولایات کشور در معاملات تجارتی از اسعار خارجی استفاده می شود و تاجران در معاملات بزرگ شان به جای استفاده از پول رایج کشور یعنی افغانی از دالر آمریکایی و یا کلدار پاکستانی استفاده می کنند.

 برخی دوکانداران در سطح کشور در این رابطه می گویند، آنان اموال را از خارج به دالر یا کلدار وارد می کنند و دوباره زمانی که در افغانستان به طور عمده آن را به فروش می رسانند، مجبوراند تا به کلدار و یا دالر بفروشند، زیرا اگر به افغانی معامله کنند، ضرر می ‌نمايند.

آنان معتقدند به دلیل این که پول افغانی استقرار دوام دار ندارد، آنان مطمئنانه با آن معامله نمی توانند، زیرا در صورت وارد شدن کدام تغییر در ارزش آن، ضرر می کنند.

 

در عین حال با تمام این تفاسیر، نکته مورد توجه برای مسئولین چاپ پول در کشور این است که در شرایط فعلی، پول رایج در کشور در حال نابودی است و به نوعی سرمایه کشور از بین می رود؛ زیرا پولی که بین مردم وجود دارد، به دلیل استفاده نادرست مردم و عدم توجه مقامات، فرسوده شده و برخی از آن ها عملا مورد استفاده قرار نمی گیرند. در این راستا تا حال کار جدی نیز صورت نگرفته و شاید اعلام این که قرار است به زودی پول جدید نشر و به چاپ برسد، دلیلی بوده بر این که مردم زیاد به فکر نگه داری با دقت پول نباشند و در فرسوده شدن و از بین رفتن سرمایه کشور کمک نمایند.

 

در پایان باید یاد آور شد که هر مرحله از چاپ پول نیاز به سرمایه زیادي دارد که تمام این سرمایه از جیب دولت و ملت صرف می شود.

 

اما در مورد اين كه چه بايد كرد، بايد گفت كه ‌ افغانستان برای این که بتواند کلدار و تومان را به خانه های شان برگرداند، خوب است برای حفظ ارزش افغانی به جای پمپ کردن دالر در بازار ،  سکتور تولیدی را تقویه نماید تا افغانی به جای ارزش اسمی، ارزش حقیقی اش را بازیابد، زيرا با ارزش اسمی افغانی، هر روز قیمت ها صعود خواهد نمود و انفلاسیون موجب کاهش سطح عاید حقیقی خواهد شد و کشور یک‌بار دیگر با بحران پولی و اقتصادی روبه رو خواهد شد

 

منبع: راهء نجات

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل 103           سال پنجم         سنبله   ۱۳۸۸  هجری خورشیدی        سپتمبر 2009