کابل ناتهـ، Kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   
صبحانه


زینت نور
 
 

کورم، بگیر دست مرا گوشه کن خطر
چشمم به جیب پیرهنت رفته بی خبر


چشمم دوتا ستاره شده رفته پیش ماه
تا خنده های چشمک آبی شود سحر


تک تک بزن به پنجره تا صبح گل کند
ازپلک های چشم سیاه ام به سمت در


بعدش لبان قند و نبات مرا بنوش
صبحانه ات بخور کمکی شیر با شکر


۲۲نومبر ۲۰۰۸


گوشي


در اين فضا كه گرد هوا ميشود مريض

در ذهن خسته چون و چرا ميشود مريض

ويروس شك به گرد دلم چاق ميرسد

لاغر ترين ياد شما ميشود مريض

آري شما! تو كه نشد...این صمیمیت

بي ميم خود شكسته به يا ميشود مريض

گوشی به گوشِ باورِ من تب گرفته است

از دست توست؛ سیم و صدا می شود مریض

.....

بیچاره این صدا ... چه شدی؟ حرف زن کمی

قطعش مکن، دگر، به خدا می شوم مریض

..............

2011

گپك: در مقطع من در رديف تصرف كردم و به جاي ميشود...ميشوم نوشته ام. اين كار راعمدي انجام دادم برای ايجاد زيبايي كه در نظر داشتم

 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۱۷۴،          سال    هشتم،        اسد/سنبله   ۱۳۹۱ هجری خورشیدی                    ۱۶ اگست      ۲۰۱۲ عیسوی