کابل ناتهـ، Kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   

         عتیق الله نایب خیل
     
 
                      پیرامون
                             مظالم جمهوری اسلامی ایران بالای مهاجرین
 

 
 

 

 

گنه کرد در بلخ آهنگری   به شوشترزدند گردن مسگری

 

 

 

درگزارش اخیرکمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد ،افغانستان با داشتن ۲،۷ ملیون پناهنده درجهان ، مقام نخست را احراز کرده است.)بی بی سی)

تعداد بیشتر این پناهندگان در دوکشور همسایه ،ایران و پاکستان، پناه برده اند. این دو کشور، که درحقیقت وجود پناهندگان افغان را برای خود غنیمت بزرگی می شمارند، همواره ازآن استفاده ابزاری کرده اند. اردوگاه های بزرگ پناهندگان افغان در پاکستان ،که در سال های قبل منبع سرشارکمک های جهانی برای پاکستان بود، اکنون به محل سربازگیری گروه طالبان مبدل گردیده که نتیجتا" درخدمت اهداف استراژیک و منطقوی پاکستان قرار می گیرد.

 

 اما درهمسایگی غرب کشورما ، جمهوری اسلامی ایران ،کشوری که رهبران دولتی آن ادعای رهبری جهان اسلام را دارند ، سنگ اسلام خواهی به سینه می کوبند و ملیون ها دلار بادآوردهً فراورده های نفتی را صرف تبلیغات اسلامی و ضد اسراییلی می کنند ، به تجهیزو تمویل حزب الله لبنان و حماس و حزب بعث سوریه وطالبان افغانستان ودهها گروه تروریستی دیگرمی پردازند تا مگرجهان اسلام به نقش رهبری آن گردن نهد . اما دربرابرکتله های وسیعی از انسانها که بنابردلایل متعددی به آن کشور پناه برده اند، سیاست  تبعیضی و جفا آمیز  پیشه کرده اند.

 

سالهاست که پناهندگان افغان به وسیلهً عوامل رژیم جمهوری اسلامی مورد اذیت و آزار قرار می گیرند.  کوچکترین موازین حقوق بشردرموردشان رعایت نمی گردد، درسرماهای  زمستان رد مرزگردیده اند وصدها تن ،به صورت مخفی و علنی ، اعدام گردیده اند ؛ درحالی که به آنان حق دفاع ازخود، درمحاکم رژیم جمهوری اسلامی ، داده نشده است و به وکیلان مدافع هم دسترسی نداشته اند.  

 

پناهندگان افغان در ایران به سخت ترین و شاق ترین کارهای جسمی، باحداقل مزد، وکمترازمزدی که به یک ایرانی پرداخته می شود، می پردازند. درمحروم ترین محله ها و خانه های فقیرانه زندگی می کنند. ازهیچگونه حقوق اساسی و انسانی بهره مند نیستند. مورد تحقیر و توهین عوامل رژیم و آن عده ایرانیانی قرار می گیرند که متاًثر از فرهنگ شوینیسم ایرانی و تبلیغات دروغین رهبران آن کشور اند. آنانی که علل اصلی بحران وناهجاری  های اقتصادی واجتماعی در ایران را نمی دانند، فریب دروغ ها را میخورند .

 

این روزها نیز، شاهد فیصله ها و تشدید رفتارهای تبعیض آمیز در برابر مهاجرین افغانستان در ایران هستیم. دور تازه یی از اقدامات ضد پناهندگان افغان به اجرا گذاشته شده که یاد آوربرخورد نیروهای نازی آلمان دربرابر یهودیان و رژیم آپارتاید افریقای جنوبی در برابر سیاهان است. مسئوولین رژیم هرچه درتوان دارند به خرج می دهند تا این دید ضد کرامت انسانی و تبعیضی را درجامعه رواج دهند. این درحالیست که ایران خودنیز درجمع کشورهایی به حساب میاید که پناهندگانش درهمه کشورهای دنیا به سر می برند.

 

تاکنون در ۲۸ استان ایران بودوباش افغان ها ممنوع شده است. سال روان خورشیدی ورود افغان ها به یک پارک در اصفهان را ممنوع کردند که با اعتراضات بسیاری درجهان ، از جمله درمیان حقوق دانان ، نویسندگان، هنرمندان و دیگر طیف های روشنفکرایرانی، مواجه شد . در استان فارس حتی فروش مواد غذایی و هرنوع سرویس و خدمات دیگر را برای افغان ها ممنوع کرده اند.حق رانندگی نیز از پناهندگان سلب شده است.

 

اخیرا" در شهر یزد جسد دختری را پیدا کردند که بعد از تجاوز به قتل رسیده بود. مسئوولین امور شایع کردند که قاتل یک افغانی بوده است. نه قاتل دستگیر شده است و نه شواهدی برجاست که قاتل یک افغانی بوده است . شکی نیست که یک افغان نیز می تواند دست به چنین جنایتی ببرد ، همان طوری که یک ایرانی و یا شهروند هرکشور دیگری. و ما همین چندی قبل شاهد شنیدن اخباری ازین دست و تجاوزات جنسی در زندان کهریزک ایران بودیم. آیا مسئوول آن تجاوزات هم افغان ها بوده اند ؟

 

 قصد ما این نیست که بگوییم همهً ایرانی ها در آن جنایات شریک اند. جرم یک عمل شخصی است و از شخصی به شخص دیگر سرایت نمی کند. ولی به فرض آن که این جنایت توسط یک افغان صورت گرفته باشد، چرا باید این موضوع را به همهً پناهندگان افغان عمومیت داد .  درشهر یزد با شلیک گلوله پناهندگان بی دفاع رامورد تهاجم قرار دادند ، مورد لت وکوب قرار گرفتند و با تخریب و به آتش کشاندن تعدادی از خانه های افغان ها، آنها را از کلبه های محقرانۀ آشیانه شان فراری دادند.

 

افغان ستیزی اکنون جزئی از سیاست رسمی دولت مردان ایرانیست. محمد رضا رحیمی ، معاون اول رئیس جمهوری اسلامی ایران روز ششم تیر(سرطان) گفت :"قدرت های بزرگ ، سه ملیون میهمان افغان رابرماتحمیل کرده اند که اگر این تعداد افغان نباشند ، آمار بیکاری به صفر می رسد." !!

 

در رد این ادعای غلط باید به واقعیت های جاری در ایران توجه نمود .

کافیست  اخبار یک روزۀ ایران مرور گردد تا به عمق بحران موجود درآن کشور پی برد. استخراج و صادرات نفت در طول سال روان میلادی چهل درصد کاهش را نشان می دهد. انجمن خودروسازان ایران درگزارشی اعلام کرده است که تولید خودرو در ایران طی سه ماهه اول سال جاری ۳۶ درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهش یافته است.

 

رادیو فردا (۲۴ سرطان / تیر) به نقل از روزنامه همشهری چاپ تهران می نویسد که برخی از مردم برای خرید مرغ دولتی از سه روز جلوتر ثبت نام می کنند ولی پس از ایستادن در صف های طولانی نتوانسته اند مرغ خریداری کنند. فرمانده نیروی انتظامی از تلویزیون دولتی ایران خواسته است تصویر خوردن مرغ را نشان ندهند که دهان کسانی که هوسش را دارندولی دست شان به آن نمی رسد ، آب نیاندازد.

 

 این ها مشت نمونه خروار اند که سیاست های غلط منجر به بحران وبیکاری شده است نه عامل مهاجرین افغان .

. واقعیت اینست که رژیم جمهوری اسلامی ایران با بحران ها و چالش های عمیق اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی دست به گریبان است و هراز گاهی عامل موجودیت پناهندگان افغان را تا آنجا بالا می کشد که به مردم ایران وانمود کند که دلیل این همه بحرانها همین ها هستند. تحریم ها و محاصره اقتصادی ایران به وسیله امریکا و غرب ، معضلات بیکاری و کاهش تولید و مسدود شدن کارخانه جات تولیدی ، تورم و افزایش سرسام آور قیمت مواد مصرفی ، سقوط ارزش ریال دربرابر ارز خارجی ، سرکوب نیروهای مخالف رژیم ، تجاوزات جنسی در زندان ها ، همه و همه ارتباطی با موجودیت پناهندگان افغان در آن کشور ندارد.

 

قابل یادآوریست که ستمی که بر افغان ها در ایران رواداشته می شود جدا از ستمی نیست که برعلیه سایر ملیت های غیر فارس مانند بلوچ ها ، کردها، لُرها ، اعراب، ترکمن ها و ترک ها به کار برده می شود.

 

درین میان دولت افغانستان نظاره گر است، همه چیز را فدای مصلحت گرایی ها می کند و نمی تواند از حقوق شهروندان زیر ستم خود در ایران وپاکستان دفاع نماید. سایهً شوم تروریسم و نبود امنیت، بیکاری ، ارتشاً و فساد متعفن دولتی ، کمبود مسکن و دهها عامل دیگر فرصت های بازگشت مهاجرین را مساعد نساخته و دولت نتوانسته است این فرصت های مساعد را برای بازگشت مهاجرین مهیا سازد.

 

وقتی برخوردهای نامنصفانه مقامات دولتی ایران را ،دربرابر پناهندگان افغان ، به مذمت می گیریم،نباید فراموش مان گردد که همدردی های مردمان شریف ایران را که جدا از دولت ایران هستند، نیز نمی توان نادیده گرفت. در همین راستا اصغر فرهادی ، کارگردان مشهور ایرانی که فیلم جدایی نادر از سیمین وی جایزهً سینمایی اسکار را از آن خود کرد ، شیوهً برخورد با پناهندگان افغان را به باد انتقاد گرفت و گفت که : " چنین رفتارهای ناشایستی با مهاجران در ایران برای کشوری که خود یکی از بالاترین آمار مهاجران را در کشورهای دیگر جهان دارد، تلخ است "

 

خودآگاهی انسانی همین است که بدانیم انسان ها، صرف نظر از نژاد و ملیت ، رنگ پوست ، طبقه ، دین و مذهب ،و موقعیت های شغلی ، دارای وجدان واحد انسانی هستند. هیچ انسانی برتر از انسان دیگر نیست مگر به درجاتی که از وجدان انسانی برخوردار اند.

 

این  درد نامه را با  صدای جاویدان سعدی به پایان می برم که طنین  همیشگی دارد:

بنی آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش زیگ گوهرند

چوعضوی به دردآوردروزگار

دیگر عضو ها را نماند قرار

توکزمحنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

 

                                   

 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۱۷۲،          سال    هشتم،        سرطان/اسد   ۱۳۹۱ هجری خورشیدی                    ۱۶ جولای ۲۰۱۲ عیسوی