کابل ناتهـ، Kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   
پیرامون مقاله دپلوم انجنیر کریم عطاءی وزیر اسبق مخابرات

خان آقا سعید
 
 

بسم ا لله ا لر حمان ا لرحیم


قبل از وارد شدن به بحث در مورد مقاله اغای عطاءی لازم میدانم خدمت ایشان ودیگران بعرض رسانم که از هرچی اول اصالت یک مقتاله را محتوای ان تشکیل میدهد که به راستی استوار بوده باشد با لخاصه به اولیای اموریکه سن انها در مرحله رسیده باشد که نه چوکی بدرد شان بخورد ونی هم سرمایه جذ نام نیک وراستی که مردم به ان معتقد باشند که راست گو وراست کار است . اگر یک حرف هم نزد مردم ثابت شد که دور از واقعیت است تمام نظریه ومفکوره شانرا ضرب صفر می نماید جناب وزیر صاحب با وصفیکه شما به بنده منت گذاشته در سال های قبل مقاله هایم را برایم تصحیح ودر سایت وزین وپر از اعتبار افغان جرمن انلاین به نشر سپردید که یک بار دیگر مراتب تشکرات خودرا بعرض رسانیده ومی نگارم رابطه ما وشما جدا و واقعیت کار جدا ما وشما نمی توانیم رول مردمانیکه بخاطر وطن از جان خود گذشته بودند وجمهوریت را تاسیس کردند را نا دیده بگیریم کار اوردن جمهوریت کار یکنفر نیست کار دسته جمعی یک عده افراداست دوستی ودشمنی ما با انها نباید فداکاری ان ها را زیر سوال ببرد جمهوریت از خود دوستان ودشمنان بی شمار بجا گذاشته است ولی نباید دوستان ودشمنان شان ان گونه به عقب بر گردن و شرایط دشوار موجود در کشور را با عقب گرد خود زیر سوال ببرند از این حرف ها که گذشته شود بهتر است به اصل مطلب که نقد شما در برابر کتاب تاسیس وتخریب اولین جمهوریت در افغانستان اثر دوکتور شرق است پرداخته شود .
وزیر صاحب شما قبلاّ پیرامون محتوای کتاب دوکتور شرق نقد همه جانبه کرده بخاطریکه شما وزیر کابینه جمهوریت بودید ویا کدام ملحوظ دیگر دوکتور صاحب شرق نقد شما را شاید مطالعه کرده باشند ولی از جواب ان خود داری کردند که به بزرگی شان دلالت می نماید . شما چرا؟ وچطور در این شراءط که مشکلات بی حد مردم مارا به بیچاره گی کشانیده است قلم را برداشته ودر سطر اول ان نوشتید که (( این کتاب تازه بدستم رسیده واز انجا که در حکومت اولین "جمهوریت افغانستان "مسءولیتی داشتم خواستم نظر خود را در باره قضایا ءبا لخاصه تخریب اولین جمهوریت افغانستان که با قسمت های عمده توضیحات مولف کتاب راجع به تخریب ان نظام تفاوت کلی دارد ء روشن سازم .
شما یک بار روشنی انداخته بودید. وبرید جنرال فضل احمد صالحی به ان نقد نموده بودند شما اول به جواب نقد موصوف می پرداختید که در زمانیکه شما رءیس رادیو بودید ایشان به صفت رءیس مسلخ که وزیر دفاع شاغلی محمد داوود بودند ایفای وظیفه می نمود ودفاتر شما تقریباّ در یک ساحه قرار داشت .وجاه داشت که دران زمان بعد نقد جنرال صالحی مجدداّکتاب دوکتور شرق وخود شانرا زیر حملات خود قرار می دادید روشنی مجدد شما واقعاّ به ان ملحوظ خواهد بود تا همدردی خود را به سلطنت طلبان نشان داده یک بار دیگر شهید راه وطن محمد داوود را به نقد وقلم هرکس ...قرار دهید که عقده های خود را تر کانیده وهر انچه که دلشان بخواهد در شهر بی باز خواست وبی پرسان بگویند . انها هر چه که می خواهند حق دارند که بگویند ولی شما چطور کمیته مرکزی جمهوریت را بی رحمانه با تمام جمهوری خواهان را ضربه قرار دادید در این حرف شما با شما هم عقیده هستم که کمیته مرکزی بی جرءت بودند ورنه چطور اجازه می دادند که انجنیر برق رءیس رادیو شود وای به حال انها واینکه کودتاییان را ملامت کرده وگفته اید در بست های بالا مقرر شدند وزیر صاحب به صراحت خدمت شما به عرض میرسانم که کودتاییان از مقام های تفویذ شده دولت جمهوری به ایشان به مراتب اهلیت بیشتر داشتند ودر زمان های قدیم هم هر کدام به پاس اهلیت خود دارای کرسی های معتبر در اردو بودند اگر بی ادبی نباشد بنده خود در سال 1349 که رتبه دوهم برید من داشتم در بست دگرمن امر تخنیک غند 36 جاجی ایفای وظیفه می نمودم که قوماندن غند ما مرحوم دگروال فضل احمد خان اوریاخیل معاون غند دگرمن عبد ا لاحد خان نورستانی امر طوپچی جگرن عیداگل خان جاجی امر لوژستیک جکتورن پیر محمد خان قوماندان کندک اول جگرن میر عبد ا لله خان بودند چون قوماندان کندک از ولسوالی خود ما بودند وجگرن در بست جگرن قرار داشتند با بنده در بسا موارد اختلاف می ورزیدند که چرا در بست دگرمن دوهم برید من مقرر شده است امرین ما دراختلاف ان ارزش قایل نشده به رتبه وبخاطر بزرگی اش که از وطن ما بود بنده به ایشا ن احترام می گذاشتم . ولی کمیته مرکزی ومتباقی اعضای کودتاییان اشخاص با درایت جدی طرف اعتماد همه صاحب منصبان اردو ومردمان نجیب منقه خود هر کدام بودند وتا این دم هم نگفتید دولتی راکه انها بنیاد گذاشته بودند ان دولت به انها چه احترای را قایل شد در کدام مراسم رسمی دولتی از انها پذیرایی به عمل امد در کدام بورس تحصیلی ویا کدام سمینار انها را فرا خواند تا مسهولیت ها ی شانرا یک بار دیگر وضاحت بخشد . وزیر صاحب این حرف های گذشته است وان دوره به تاریخ پیوسطه است ویادی از ان یادی از تاریخ کشور است عدهیی از انها زنده هستند افسوس که عمر شان به اندازه نیست که با دولت همکار شوند ولی امروز ویا فردا دولت مردان که سر حال بیایند متوجه خواهند شد که انها افراد شایسته جامعه خود بودند و هستندبلی این تنها دولت جمهوری بود که از جمله ان ها چند نفر اغابلی گویان انها را حفظ ودر چوکی هایی گماشت که هم خود وهم دولت را از ریشه کندند ولی به دیگران پشیزی ارزش قایل نشدند منجمله بنده در دولت جمهوری خودم جکتورن ودر بست دوهم بریدمن ایفای خدمت می کردم که جناب شما تعنه زنان نوشته اید چند بست بالا تر را کار می کردند .از این حرف ها که بگذریم  حاجت به بیان نیست که شما شاید نا فهمیده ویا هم قصداّبه مخالفین موقع را مساعد ساختید تا یک بار دیگر مجرمین جنگی را گذاشته خدمت گار واقعی وطن شاغلی محمد داوود را به انتقاد قرار دهند افسوس به حال دولتیکه وزیرش که دوست رءیس جمهور هم بود کتاب دوست تا کتب دشمن جمهوریت را فرق نتوانسته به کسی که خود در جمله رهبری نظام بود را به باد ناسزا گرفته حتی دیوان محاسبات دولت را اله دست معاون صدراعظم قلمدادنماید واین را نداند که در صورتیکه صدراعظم در راس صدارت باشد معاون چه ارزش داشته وچه کرده می تواند اگر چنان بود که هرچه دل معاون صدر اعظم می خواست انرا عملی می کرد ومخالفین خود را به قید وزنجیر می کشید پس وظیفه صدر اعظم چه بود؟ ایا ایشان منتظر بودند تا مردمان بی گناه از طرف معاونش به بند وقید کشیده شو ند وخود ش تماشا گر باقی ماند ؟ ایا چه نفعی را صدراعظم می برد که از اجرا ات معاون خود جلوگیری نکرد ؟ ایا جنرال مودودی که خود شخص رءیس دولت وصدراعظم انرا مقرر فرموده بودند واز جمله اشخاص پاک نفس کشور به حساب می روند چه ضرورت داشت که اشخاص بی گناه را دوسیه سازی کرده به قید وزندان بکشاند وزیر صاحب نمی خواهم که گستاخانه در برابر شما قرار گیرم ورنه اغای انجنیر عبد ا لغفار احسانیار رءیس شورای مجاهدین کابل در پشاور ویکی از انجنیران ورزیده برق کشور که دولت افغانستان را در سال 2001 متوجه برقی ساختن کشور کرده ومقالات متعدد در ان رابطه نوشته بودند روزی برایم حکایه کرد ه وگفت در روز های اول جمهوریت 26سرطان 1352 بنده را شاغلی محمد داوود که دوکتور شرق معرفی کرده بودند خواسته وهدایت فرمود ند اشخاصیکه می توا ند عیوض حمید ا لله حمید کار برشنا موسسه را به پیش ببرند را طالب معلومات شده در ضمن نام اغای انجنیر عطاءی را هم به زبان اوردند بنده به عرض رسانیدم که شاغلی عطاءی کار برشنا موسسه را پیش برده نخواهد توانست رءس صاحب دولت جویای انجنیران ورزیده شده در ضمن به بنده نیز علاقه داشتند تا خود را معرفی نما یم بحضور شان بعرض رسانیدم که انجنیر گران بهترین شخص به این پست است ورءیس صاحب دولت داکتر صاحب شرق را گفت چون انجنیر غفار اغای انجنیر گران را تایید می کند زیر نظر بوده ودر تعین ان در موقع مساعد اقدام نمایید خوب وزیر صاحب این حرف ها که در این موقع گفته شود به حالت موجود وطن چه بدرد بخور است ؟ باید بزرگان چون شما ان چیز هایی را به دولت وبه جانب مقابل ان پیشنهاد نمایند تا با عث کم شدن تنش در کشور شود یاد اوری از گذشته ها خوب است به شرطیکه راست وسنجیده وبی طرفانه بوده باشد .وزیر صاحب شخصی بنام معلم قیوم در سایت اریایی به نمایندگی از حزب ویش زلمیان تاخت وتاز خود را علیه شهید راه وطن شاغلی محمد داوود کرده وانرا جنرال ماشینی خوانده اند وان هم شخص شاغلی محمد داوود را واز دیگرانیکه یکجا با شاغلی محمد داوود برتبه جنرال فارغ شده اند نام نبرده اند شاید نامبرده از جمله هوا خواهان اءتلاف سلطنت طلبان چپی ها واخوانی ها بوده باشند که یک جانبه به قضاوت نشسته اند ک و دیگران فراموش شان شده است صرف وصرف شاغلی محمد داوود را به باد ملامتی قرار داده اند چه می شد که شما به ان می پرداختید تا به مندرجات کتاب دوکتور شرق گرچندیکه ان قدر چنین نوشتار قابل ارزش نیست باز هم قابل یاد اوری است که مخالفین شاغلی محمد داوود ایشان را به حمایت از ویش زلمان متهم وشما معلم قیوم ان را دشمن ان جریان می شمارید چقدر خوبست که مخالفین شاغلی محمد داوود خود قضاوت کرده تناقض گویی را در هر بعد ان به مطالعه قرار دهند هم از جانب دوستان وهم از جانب دشمنان ولی به معلم صاحب عبد ا لقیوم خاطر نشان ساخته می نگارم مگر ترکی عضو ویش زلمیان نبود که ریشه مملکت را کشیده وسند اسارت وبردگی کشور را به خاطر زدن حفظ ا لله امین امضا وکشور را به دامان روس انداخته دوملیون شهید وهفت ملیون اواره از برکت فرمان های پی در پی خود به تاریخ به میراث گذاشت مگر جنرالان ان دوره ودوره های بعدی وسترجنرالان بی شمار فراموش شان شده که نه از دزدی نه از چپاول ونی هم از ادم کشی ترس وهراس داشتند ودارند کاشکه معلم صاحب . دارایی های انها را هم به حساب می کشید وعادلانه به قضاوت می نشستند کاشکه از ادم کشی های انها نام می گرفتند باز دهن خود را با قلم گندیده خود به طرف شاغلی محمد داوود باز می کردند معلم عبداقیوم از بندی های دوره شاغلی محمد داوود یاد اور شده واسمای اعضای ویش زلمیان را که در قید بوده اند را به تحریر اورده اند مگر ننوشته اند که عده انها در دوره سر دار شا محمد خان سپه سالار غازی به حبس کشانیده شده بودند تا شاغلی محمد داوود معلم صاحب اگر عادلانه قضاوت می کردند می دانستند که در دوره شاغلی محمد داوود تمام بندی ها از چند نفر تجاوز نمی کرد وهر کس دلش به حال انها می سوزد که واقعاّباید بسوزد که هم وطن ما بودند و هستند ونباید دولت ها هرکسی که باشد بالای انها ظلم را روا می داشت اگر محمد داوود ویا کس دیگر ولی این را نگفتند که در راس کشور شخصی قرار داشت یا نه ایا ایشان صلاحیت داشتند ویا اینکه شاغلی محمد داوود خود مختار بودند ؟واین را نفرمودند که در وقت وقت شما ها چند نفر بگوییم ویا چند ملیون به ابدیت پیوستند که روح همه شهدای وطن را خداوندشاد داشته ومایان را توفیق عطا کند که واقع بینانه عمل نماییم وگنا ه دیگران را از دیگری حساب نگیریم در تشکیلات دولتی ان طوریکه صلاحیت است مسءولیت نیز وجود دارد که هر قدمه از خود صلاحیت و مسوءولیت دارد
باعرض ادب
خان اقا سعید
یکی از کودتاییان 26سرطان 1352
 

 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل   ۱۶۶    سال       هشـــــــــتم         حمل / ثــور   ۱۳٩۱   هجری خورشیدی         ۱۶ اپریل      ٢٠۱٢ عیسوی