کابل ناتهـ، Kabulnath

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   ۸صبح
دوستان نیریگ‌بار ما
نوشتهء زلمی خلیلزاد

برگردان ضیا افضلی
 
 

ده سال پس از راه‎اندازی عملیات نظامی‎‎ در افغانستان، امریکا دچار وضعیت بحرانیی شده است. در سوی مثبت آن، ایمن‌گاه‎‎های القاعده در این کشور از میان رفته است و دولت دیموکراتیک – برغم نامتوازن بودنش - به همکاری جامعه بین‎المللی به پدیده‎‎هایی چون مسایل امنیتی، مسایل اقتصادی و چالش‎‎هایی در زمینه حقوق بشر می‎‎پردازد. اما تاهنوز پیروزی علیه طالبان و گروه‎‎های وابسته به آنان قریب‎الوقوع به نظر نمی‎‎رسد. شورشگری ادامه دارد و دوام این پدیده باعث منحرف ساختن توافق و حل و فصل منازعات سیاسی می‎‎گردد و پیشرفت‎‎های ده سال اخیر را به مخاطره می‎‎اندازد. در برابر حملات نیروهای نظامی‎‎ ایالات متحده امریکا به پایگاه‎‎های طالبان، دشمن شیوه‎‎هایی را پیش گرفته است که منجر به ترور شماری از مقامات ارشد دولتی می‎‎شود که اخیرا برهان‎الدین ربانی رییس شورای صلح هدف یک حمله‎ی ترویستی قرار گرفت. 

دلایلی وجود دارد که باعث شده شورشیان در پنج‌سال گذشته خشونتبارتر عمل نمایند. تا جایی نیروهای ایالات متحده و دولت افغانستان می‎‎باید بخاطر عملکردهای نادرست شان مورد ملامت قرار گیرند. کشتار و مجروح شدن غیرنظامیان، کاهش تلاش‎‎ها در زمینه‌ی بازسازی، فساد اداری گسترده و ضعف دولت افغانستان در تطبیق قانون موارد دیگری‎‎‏اند که باعث شده است جمیعتی را از اغفال وارهاند.

اما عامل پراهمیت دیگری نیز وجود دارد: حمایت و مساعدت پاکستانی‎ها به شورشیان در طول سرحدات این کشور با افغانستان.

اداره اوباما از آغاز، رویکرد پرتکاپویی را اتخاذ نمود و از جانبی نقش اسلام‎آباد را در پیچیدگی سیاسی افغانستان پراهمیت دانست و از سوی دیگر عملیات یک‌جانبه را مانند کشتن اسامه بن‎لادن توسطه نیروهای ویژه سازمان داد و همچنان مناطقی را در داخل با بکاربرد هواپیما‎‎های بدون پیلوت مورد حمله قرار داد و با این ترفند برخی لانه‎‎های کلیدی تروریستان را درهم کوبید و پناهگاه‎‎های شورشیان را از میان برداشت. اما تا حال این‌چنین حملاتی که به شیوه‎ی جدیدی عملی می‎‎شوند نتوانسته‎‎‏اند وضع شکننده و گسست‎پذیری میان نیروهای نظامی‎‎ پاکستان و اداره استخباراتی این کشور و شورشیان در داخل افغانستان ایجاد نمایند.

بدتر ازهمه اینکه تا هنوز نیت راستین اسلام‎آباد مشخص نیست. در جریان صحبت‎‎ها با ایالات متحده امریکا و مقامات افغان، پاکستانی‎‎ها هر نوع دست داشتن دولت پاکستان را در حمایت از شورشگران نامحتمل دانسته و آنرا تکذیب نمودند. این موضوع عملا گفتگوها را ناسودمند و بی‎اثر ساخت. هفته‎ی گذشته مایک مولن فرمانده عمومی‎‎ نیروهای نظامی‎‎ ایالات متحده امریکا اعلام داشت که اداره‌ی استخبارات پاکستان (آی‎اس‎آی) در حمله بر سفارتخانه ایالات متحده در کابل که سیزدهم سپتامبر اتفاق افتید، نقش بارزی داشت. در واقع احتمال آن وجود دارد که دولت پاکستان به دو دسته تقسیم شده باشد. دسته‎ی نخست شامل شماری از رهبران تقریبا میانه‎رو می‎‎شود که ممکن است طرفدار حمایت طالبان به منظور ایجاد یک دولت موافق در کابل باشند و برضد تاثیرگذاری دولت هندوستان پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، مقابله نمایند. اما به احتمال زیاد دسته‎ی دیگر که برخی اسلام‎گرایان جاه‎طلب مرتبط با اداره استخباراتی پاکستان شامل آنند، هدف ایجاد امپراتوری پاکستانی را در آسیای مرکزی دنبال می‎‎نمایند.

در این‌جاست که حمایت مداوم پاکستانی‎‎ها از طالبان و گروه‎‎های تندرو دیگر، امریکا را وامی‎‎دارد تا به‌صورت استراتژیک وارد عمل شود. واشنگتن از اسلام‎آباد می‎‎خواهد تا رفتارش را عوض کند و همین‌حالا به این کار مبادرت ورزد.

این بدین معناست که باید آنها به دیپلوماسی لجوجانه و تعصب‎آمیزشان پایان بخشند. از یک‌سو اسلام‎آباد می‎‎باید شامل پروسه صلح با طالبان شوند. وقتی آنها از پروسه صلح کنار گذاشته شوند، مانع اجرای توافق و حل و فصل منازعات می‎‎شوند و حتا از گزینه‎ی تهدید علیه آنعده از سران طالبان استفاده می‎‎کنند که با مقامات امریکایی و رهبران افغان دیدار و مذاکره می‎‎‎نمایند. به‌صورت آشکار این راهکار می‎‎باید تغییر یابد. هر سه کشور می‎‎باید در این زمینه شامل فعالیت شوند و اگر طالبان از ورود به پروسه گفتگو خودداری ورزند، از پاکستان انتظار می‎‎رود تا در قسمت از میان برداشتن پناهگاه‎‎های شورشیان در داخل آن کشور وارد عمل شود. واشنگتن سالانه اضافه از یک بلیون دالر را به همین منظور به پاکستان مساعدت می‎‎نماید. از سوی دیگر در صورت عدم همکاری پاکستان، امریکا می‎‎باید مساعدت‎‎های مالی به نیروهای نظامی‎‎ و اداره استخباراتی آن کشور را قطع نماید، به حمایت از جوامع مدنی در آن کشور بپردازد، به حملات آنسوی مرز علیه اهداف شورشیان افزودی بخشد، با کسب حمایت از همه احزاب و ساختارهای سیاسی بر اسلام‌آباد فشار وارد نماید و در صورت لزوم پاکستان را به انزوا بکشاند و تحریم نماید.

حتا اگر نیروهای ایالات متحده از افغانستان بیرون شوند، اعمال فشار بر پاکستان می‎‎باید دست‌آورد موفقانه‌ای داشته باشد. باید نگذاریم که تلاش‎‎های یک‌دهه‌ی گذشته به هدر بروند. وادار ساختن پاکستان به همکاری، تفاوت میان پیروزی و شکست خواهد بود.

 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل   ۱۵۳       سال        هفتم              میزان     ۱۳٩٠     خورشیدی              اول اکتوبر ٢٠۱۱