کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به کسان درد فرستند
و
 دوا نیز کنند!

 

بخش اول

 

این بخش را چند سال پیش برای انجمن فرهنگی افغانهای شهر هامیورگ نوشته بودم. اکنون از آن به عنوان مقدمه یی در دیدار با رویداد های مصیب آمیز پسین منطقه می بینیم.

                                                           نصیر مهرین

 

 

در ماه های پسین، گذشت هر روزی به انتظار جهانیان بیش از پیش می افزود تا دریابند که بالاخره ایات متحده امریکا چه تصمیمی را در برابر دولت عراق اتخاذ خواهد کرد. برخی از صاحبنظران از همان بدو ابلاغ امریکا و مبنی بر مقابله قاطع با "محور شرارت" که عراق نخستین نشانه و هدف آن بود، برین باور بودند که امریکا دست به حمله نظامی می زند. گویان سران دولت عراق نیز تردیدی به خویش راه نداده بودند که امریکا به عراق حمله می کند.

انتظار جهانیان را که امیدی برخاسته از راه های جلوگیری از جنگ نیز همراهی می کرد، دولت عراق با اجازه مجدد هیأت جستجوگر سلاح های کیمیاوی و نابود کننده جمعی افزایش داد. اما تدارکات نظامی، موضیعگیری کلی، سیاسی و نظامی ایالات متحده امریکا همراه با ایجاد وضع روانی ناراحت کننده و واکنش انگیز جنگ را در چشم انداز می گذشت. هرروزی که زمینه جهت حل مسالمت آمیز و بدون توسل به جنگ مساعدتر می گردید، مواضع امریکا نشاندار آن بود که به هر قیمتی جنگ می خواهد. ازین رو ادعاهای پیشین در مورد دولت صدام حسین در عراق مبنی برهمکاری با القاعده، داشتن سلاح کیمیاور، زهردار و کشنده جمعی، ظلم و ستم در حق مردم عراق، تمسکی قانونی مطلق فیصله های  موسسه ملل متحد در اختیار امریکا نمی گذشت.

پس انگیزه اصلی که از نیازهای عمدأ اقتصادی و استراژیک و "نظام نوین" جهانی در چهار چوب نیاز آقایی یکه تازانه در جهان بر می خیزد، آشکارا می گردید. پیش از آنکه به دنباله موضوع و مکث برانگیزه های اصلی جنگ که از جانب امریکا اجتناب ناپذیر بود، برویم، نگاهی کوتاه به واکنش های متنوع ماههای پسین بیاندازیم. واکنش هایی که معرف سطح رشد سیاسی، فرهنگی انسان ها در سدهء بیست و یکم است و در بُعد صف آرایی های دول مؤثر در رویدادهای جهان، پرده از رخ سیر حرکت جدیدی برخواهد داشت.

نخستین نارضایتی از بروز جنگ ناشی از حمله امریکا که در ماه های پیش احتمالی تلقی می شد، در کشورهای اروپایی و ایالات متحده و چند کشور دیگر در تظاهرات گسترده و ابلاغیه های ضد جنگ انعکاس داشت. مبتکران این فعالیت ها با تاکید برجوانب ویرانگرانه و معایبی که جنگ ها بر زندگی انسانها تحمیل می کنند، با فراگیری از درس های که جنگ های منفعت جویانه و تجاوزی بجا نهاده اند، به حمله امریکا هوشدار داده، علیه ان به مخالفت همراه با استدلال و توسل به معیار های انسان های متمدن شدند.

واکنش در شرق میانه و کشورهای اسلامی به دلیل برداشت های عینی تاریخ و سیاسی و مشاهدهء مواضع و عملکرد ایالات متحده امریکا و اسرائیل از طرف اکثریت عظیم مردمان آن دیار و دول مخالف مشهود بود. فقط دولی از کشورهای عربی جاده صاف کن حمله بودند که در وابستگی و فقدان استدلال شهرت دارند.

چندین کشور اروپایی و منجمله با نفوذترین ها مانند المان و فرانسه با تأسی از دو عامل به مخالفت برخاستند. نخست، تشخیص انگیزه های انحصاری ـ اقتصادی چپاول منابع نفتی عراق از سوی امریکا. می دانیم که با پایان کار هیأ ت جستجوگر ملل متحد، احتمال پایان یافتن تعزیرات اقتصادی علیه عراق محلی از تردید نداشت. در آن صورت دولت عراق صدور نفت را با استقلال و در چهارچوب قیمت های تعیین شده «اوپک» به طرف های قرارداد به فروش می رسایند. در این طرف های معامله، فرانسه، المان، روسیه و چند کشور دیگر اروپایی همواره وجود داشته اند. دول مخالف حمله امریکا که به هم خوردن میزان دریافت نفت و اشکالات جدید ناشی از انحصار کمپنی های امریکایی و عواقب متنوع اقتصادی، سیاسی آن را می دانستند، چاره یی جز ابراز نارضایتی نداشتند.

عامل دیگری که در واقع به کمک انگیزه نخستین شتافت و مورد بهره برداری قرار گرفت، وجود روحیات بسیار گسترده، ضد جنگ در میان مردمان این کشورها بود.

موضعگیری های جهانی، صف بندی های جدید، موفقیت صدام حسین در موقفی که مبتنی بود بر کرنش در برابر فیصله های ملل متحد به عقب نشینی های روزمره که خنثی ساختن ادعاهای امریکا و بریتانیا را در پی داشت، تحقق نیات اصلی جنگ را نخست به بن بست و سپس در نجات آن با توسل به جنگ نشان داد.

انتظار جهانیان پایان یافت. امریکا ملل متحد را به دو پیسه نخرید. به مخالفت ها اعتنا نکرد. متحدین همیشگی و ملل متحد را توهین کرد. مظاهرات صدها هزار انسان را علیه جنگ نادیده گرفت و در کمال بی اعتنایی به دیگران حمله به عراق را در سحرگاه خونین ٢٠ مارچ آغاز کرد.

دیدیم که ادعاها مبنی بر داشتن سلاح کیمیاوی و کشنده هماری با القاعده و غیره، جایی برای تمسک به جنگی که از راه ملل متحد و به اصطلاح با مشروعیت آن آغاز گردید، منتفی گردید. پس اگر انگیزه را سلاح کشنده و ظلم و ستم دیکتاتوری صدام حسین تشکیل می داد. زیرا در جهان صدها میلیون انسان از شر دیکتاتورها و دیکتاتوری ها ظاهرأ دموکراسی ماب در رنج و عذاب به سر می برند.

سلاح های کیمیاوی و کشنده جمعی در حالی که از دست رژیم صدام حسین بیرون شده است، و دیگر آن امکان پیش را که خلقی را به جنگ خون کشید در اختیار رژیم وی نبود، ده ها کشورجهان از داشتن آن بهره مند هستند. ظلم و ستم، نقض حقوق بشر در بسیاری از کشورهای جهان و منجمله کشورهای عربی و از همه حتا بیشتر در کشورهای دوست امریکا بیداد می کندد. آشکارا ترین بیداد سدهء حاضر را رژیم اسرائیل در حق مردم فلسطین اعمال می کند. چرا در انجا از کوچکترین اعتراض در برابر آن رژیم که بارها فیصله های شورای امنیت را نقص کرده است، خبری نیست؟

با این گفته باید افزود که رژیم صدام حسین همه انواع و اشکال بی عدالتی، تبعیض را داشت. اما انگیزهء جنگ را دسترسی به ذخایر نفتی از کشور تشکیل می دهد که بسیاری از کشورهای جهان از آن محروم هستند. برعلاوه سیاست همیشگی رژیم صدام حسین که مخالفت با اسرائیل بود، با همآهنگی طرح نظم نو جهانی در شرق میانه، در تضاد بود. می دانیم که جانب سیاست شرق میانه یی امریکا، پس از پیدایش چوچه نازپروردهء اسرائیل و جا دادن آن در قلب کشورهای عربی، پشتیبانی بیدریغ از اسرائیل را نماینده گی نموده است.

در حالی که دولت دست نشانده بعدی در عراق مسلمأ از سیاست نمکین در برابر اسرائیل نماینده گی می کند، هجوم موج براندازی دست از سر سایر کشور های مخالف مانند سوریه و ایران دور نخواهد کرد.

بهره گیری از عامل اقتصادی و ذخایر نفتی عراق، حربهء علیه کشورهایی نیز خواهد بود که در صف بندی های اخیر طرفداران جنگ و مخالفین از مشخص شدند. کشورهای فرانسه، المان و روسیه با حفظ دولت ها و سیاست ماه های اخیر بیشتر در معرض این تهدیدات کمپنی های نفتی دست یافته در عراق قرار خواهد داشت. ریچارد پرلی R. Perle متخصص امور دفاعی امریکا در این زمینه گفت: « بسیار محتمل است که قراردادهای پیشین شرکت های روسیه با عراق فسخ و از اعتبار ساقط گردند.»

(Ham. AB. ,22 Apr.) دست یابی امریکا به عمده ترین ذخایر نفتی جهان، امکانات گسترده یی اقتصادی را به منظور تحقق نظم نوجهانی، و سرکرده گی امریکا در اختیار آن کشور می گذارد. این جنگ باید بیگناهان بسیاری را با قربانگاه می فرستاد.

فیر هر مرمی، اگر مژده افزایش بعدی کار خانه های سلاح سازی و بشارتی برای رونق سرمایه و فرورفتن دالر در جیب جنگ خواهان است (مانند چینی، رامسفلد، رییس...) تحمیل مصایب بیشمار آن در حق مردم عراق، مردمی که بیش از یک دهه فشار طاقت فرسای تعزیرات اقتصادی را نیز بردوش داشتند، سنگینی می کند. ویرانی حاصله از جنگ، دستاوردهای زحمات مردم عراق را به هدر داده، طرح بازسازی را با رونق یابی شرکت های خارجی معرفی می کند.

این جنگ که از نقطه نظر منافع کمپنی های بزرگ نفتی، تسلیحاتی و سیاست مداران بی اعتنا به تمامیت ارضی و حقوق بشر، منافعی عاید حال آنها خواهد کرد، ابعاد گسترده تر پیامدهایی را در قبال خواهد داشت.

دور کردن رژیم صدام حسین که به ظلم و ستم مانند سایر دیکتاتور های موجود و حاکمن در بسا از کشورهای جهان شهرت داشت، با این انگیره های دیده شده، دردی از دردهای مردم عراق رامداوا نخواهد کرد. ادعای خشکانیدن لانه های تروریسم با این سیاست و شیوه ها که معرف تروریسم دولتی است و در شرق میانه اسرائیل با گستاخی از آن نماینده گی می کند، نه تنها ادعای پوچ است، بلکه در تشدید خشونت و تداوم تروریسم منتج خواهد شد.

  

ادامه دارد....

***********

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٣۶                         سال دوم                               اکتوبر ٢٠٠٦