کابل ناتهـ، Kabulnath

















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
راست گفتــــید ، خاموشی گناه ست
 
واسع بهادری

 

همین که از وطن گرامی یاد میکنیم،یک و دو و ده وبالاخره شاید صد موضوع دیگر بیاد ما میاید. گاهی یاد ازجنگ های که وطن ما دید، سبب میشود که هر کس خاطرۀ خود را بگوید.اشخاصی به سخنان ما گوش میدهند واگر قصۀ اعضای خانواده وخویش نزدیک باشد، گریه یی را همراه دارد.

 

قصۀ پرغم و اندوه هموطنان سکهـ وهندوی مارا شاید کمتر گفته وشنیده باشیم .اگر این گپ راقبول داریم ، باید علت ودلیلیش را پیدا کنیم. به نظر من هیچوقت به مشکلات آنها توجه نشده است. اگرمامورین مالیه از تهدیدی کار گرفته و پول بیشتر از دکاندار آنها خواسته است ، کسی غم آنها را نخورده است .

در مطبوعا ت کسی در فکر آنها نبوده است. اگرطفل شان روانۀ مکتب بود ومطابق عادت ،از طرف بچه ها اذیت شده است،سرمعلم و مدیر ومعلمی نه شاگرد ونه هم پد رو مادر او را خواسته و گفته است که بچۀ تان را ازین کارمنع کنید .

درمکتب معلم وسرمعلمی هیچوقت حاضر نشد که در صنف ها برود وبگوید ،عزیزانم ، هرکس به دین خود لطفا ًشاگردانی راکه هندو هستند ،اذیت نکنید . فکر کنید که شما درکشور دیگری زندگی کنید و درس بخوانید ولی از نظر دین ومذهب در اقلیت باشید، ایا دل تان نمی خواهد که آزادی داشته ومخصوصا ً تحقیر نشوید .

اگردیده شد که هندوها خدمت زیر بیرق رامجبورا ً باید انجام بدهند ولی صاحب منصبی نکنند، کسی نگفت که بیایید درین باره فکر کنیم  فکر و تصمیم سابق را به گذشته بسپاریم .

اگربه خانه ومال شان هجوم برده شد، خبر گریان وحال زارایشان را شنیدیم وبیشتر کسی برای جلوگیری اقدامی نکرد. وغیره وغیره.

حالا که دوباره یک اندازه امید پیداشد پس رفتن به وطن ویا کار وباری سر دست گرفته شد، هندوهای وطن در هرقسمت وظیفۀ بازسازی و وجایب ملی حصه گرفتند ،بازهم مشکل قبلی سر راه شان آمد. بدبختانه شنیدیم وچیزی نگفتیم.

 

بی انصافی نشود که یک عده  نویسندگان ما چیز های نوشتند ولی در مقایسه با رنجی که هندوها دیدند ومی بینند، کار جدی وافشاگریی که لازم است ، نشد.

به نظرمن مخصوصا ً که با یک عده دوستان درین باره صحبت داشته ام،دودلیل در غفلت ونکردن کار جدی وجود دارد.

یکی که خودهندوهای وطن ما سازمان ویا اتحادیه خود را بصورت جدی بوجود نیاورده وداخل اقدام خق طلبی نمی شودند.

دوم، عادت کردن به شیوه های سیربینی وخوی گرفتن به این که به من چـــه!

 

به این خاطر، باید این دو تغییر ببینند. هندوهای کشورما که توان کارجدی را دارند یا میتوانند از حق خود دفاع کنند،بیشترسیربین نباشند.ودیگراینکه همه نویسندگان،حقوقدانان وطرفداران حقوق بشر برای خدمت به پایان دادن تبعیض وارد تلاش شوند. اگردرین باره اقدامی نشود وبازهم سیربینی وبی تفاوتی ادامه پیدا کند،قبول کنیم که گناه بزرگی راقبولدار شده ایم .

 

خواهش من از همه تارنما های که مخالف اقلیت ستیزی و آزاردادن هندوهای وطن ما هستند این است که درقسمت جلب توجه به موضوع وجلوگیری ازادامۀ ازار هندوها بنویسند وهمکاری نمایند . 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۸۸          سال چهـــــــــارم                 جـــــــدی/ دلـــــو    ١٣٨۷  خورشیدی             جنــــــوری 2009