کابل ناتهـ، Kabulnath

























Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 

منبع: آشـــــــیان

كـــــــــهزاد
 
مورخ، باستان شناس و پژوهشگر
 
 استاد مير حسين شاه

 

به اين تازگي ها شنيدم مجلس بزرگداشتي در وطن داير بود و به تلاش هاي علمي ساليان دراز استاد گرانمايه كهزاد، ارج گذاشته شد و لقب «علامه» به او مفوض گرديد.

 

 با اظهار قدرداني فراوان از اين اقدام نيك، بايد بگويم كه آن بزرگ مرد با داشتن آثار ممتع علمي، سال ها قبل در زمان حيات، مستحق چنين عنوان بود. با ارادتي كه به مقام والاي علمي ايشان دارم و به ارجي كه به نوشته هاي عميق تحقيقي آن دانشمند صاحبدل مي گذارم، اين چند سطر را در احوال و آثار او در اين جا مي آرم.

 

احمد علي فرزند ميرزا محمد علي در 8 ثور 1287 شمسي / 28 اپريل 1908 ميلادي در شهر كابل به دنيا آمد. تعليم در وطن در آن روزها، مانند امروز، بين بعضي از خانواده ها از خانه و مكتب خانه ها آغاز مي شد. در جوار منزل خانواده، آموزگار بزرگوار موسوم به سيد عبدالحميد آغا مي زيست و صاحب مكتب خانه اي بود. پدر، او را در اين مكتب خانه گذاشت. كودكان در اين جاها، قواعد بغدادي و تلاوت كلام الله مجيد را مي آموختند و بعد از آن سواد فارسي از پنج گنج آغاز مي شد و به حافظ و گلستان سعدي، كليله و دمنه، انوار سهيلي، تحريري از كليله و دمنه از ملا حسن واعظ كاشفي پايان مي يافت.



   
از راست به چپ: استاد كهزاد، ميرحسين شاه، عتيق الله پژواك

 

تعليم زبان عربي بين خانواده هاي اهل سواد آن وقت از حتميات بود كه احمد علي كهزاد چنان كه بعد ها از آثار او معلوم مي شود، حتماً دوره ي تعليم زبان عربي را در مدارس ديده و از ادبيات آن زبان بهره ي فراوان برده بود.

 

تعليم به روش غربي در افغانستان در اوايل قرن بيست ميلادي، اواخر قرن سيزده به حساب هجري شمسي آغاز شد.  امير حبيب الله (1901-1919/1280-1298) در سال 1903ميلادي/ 1282 هجري شمسي، به امامان مساجد كابل فرمان داد كه اطفال مشغول به بازي در كوچه ها را جمع كنند و به آن ها كلام الله مجيد و نوشتن و خواندن بياموزند (1). هر چند اين فرمان مفيد نتوانست شامل حال تمام كودكان (مقصود پسران) شود، يك سال بعد (1914) مكتب حبيبيه باز شد. اين مكتب سه درجه داشت: ابتدايي، متوسط (رشدي) و عالي (اعدادي). در صنوف ابتدايي كه مدت آن چهار سال بود، دينيات، فارسي، حساب، جغرافيه و مشق خط درس داده مي شد. در رشديه (سه سال) دينيات، تاريخ، جغرافيه، زبان پشتو، دري، انگليسي، يا اردو يا تركي، نقاشي، حفظ الصحه، رقوم و سياق تعليم مي گرديد. در اعداديه (سه سال) دينيات، دري، تاريخ جغرافيه، جبر و مقابله، مثلثات، هندسه تحليلي، حير اثقال، حكمت طبيعي، كيميا و انگليسي را ياد مي گرفتند. از مضامين دلچسب دوره ي اعدادي اين مكتب، رقوم و سياق بود. رقوم و سياق روش محاسبه در دفتر داري قبل از عهد اماني در افغانستان بود. اين اصول قرن ها قبل در دفتر داري هاي حسابي افغانستان و كشورهاي همسايه ايران صفوي و هند گورگاني رواج داشت و فراگيري آن به مطالعه و تحقيق اسناد آرشيفي مالي ياري مي دهد و مطالعه تاريخ اجتماعي،‌ به خصوص مالي و اقتصادي را ميسر مي سازد. كهزاد اين مضمون را مي توانست به آساني در خانه اش بياموزد. پدر و گذشتگان خانواده ي او همه ارباب اداره بودند و از اصول دفتر داري بهره ي فراوان داشتند.

 

دوره ي ابتدايي اين مكتب، شش شعبه ي فرعي در گوشه هاي مختلف شهر داشت به اين توضيح:  مكتب ابتدايي باغ نواب، تنور سازي، خاقي ها، پرانچه ها، مكتب «خدام حضور عالي» و كتب هنود (2). احمد علي قسمتي از آموزش ابتدايي اش را در شعبه خافي هاي آن دارالعلوم گذرانيد. و نيز در مكاتب اتحاد، و در دوره ي متوسطه حبيبيه يكي دو سال درس خواند. مهم ترين دوره ي تحصل وي در دوره ي عالي (اعدادي) بايد تحصيل در ليسه استقلال باشد. اين دوره در مشي زندگي علمي آينده ي اين دانش آموز، تاثير فراوان داشت. ليسه استقلال در زمان امير امان الله و به فرمان وي در سال 1922 ميلادي/ 1301 هجري شمسي  تاسيس شد و نام آن «امانيه» بود كه از نام پادشاه گرفته شده بود. امانيه بعد از آن كه محمد نادر شاه به پادشاهي رسيد، استقلال ناميده شد و بعد از شورش ثور دوباره «امانيه» شد. امانيه در زمان تأسيس پنج معلم فرانسوي و 12 معلم افغان داشت(3) و بعداً توسعه فراوان يافت و اين شهرت و اهميت تا شورش ثور بر جاي بود.

 

در اين مكتب احمد علي با استادان فرانسوي و زبان فرانسه آشنا شد و اين زبان را به خوبي آموخت و از ادب آن بهره ي فراوان برد و بنا برهمين تسلط وي در زبان و ادبيات فرانسه بود كه بعد از فراغ از تحصيل، توجه دربار به سوي او جلب شد و در دارالتحرير شاهي، شغل مترجمي به او گذاشته شد. علت ديگر اين توجه، خصلت هاي پسنديده اي بود كه او به آن متصف بود. او در طول تحصيل از مكتب تا ليسه شاگرد ممتاز بود. زبان فرانسه را روان صحبت مي كرد و به خوبي مي نوشت. با زبان انگليسي آشنايي داشت، حسن خلق، برخورد نيكو و آداب درباري را خانواده به او آموخته بود. شغل اداري در دربار از طرفي او را با رجال سياسي داخلي و خارجي معاشر ساخت و به بصيرت او به آداب و فرهنگ غربي و سياست بين المللي افزود و دربار را به استعداد فراوان و كم نظير او به درك مسايل علمي و فرهنگي و سياسي بيشتر متوجه ساخت. از همين جهت پس از دو سال، اعزام او را براي انجام وظايف سياسي در خارج از كشور مناسب دانستند و وي را به وظيفه سكرتري سفارت كبراي افغانستان درايتاليا به رم فرستادند.



  از راست به چپ: استاد كهزاد، عبدالشكور رشاد، ميرحسين شاه،
مسند نشين مزار نظام الدين اولياء (دهلي – هند)

 

سفارت ايتاليا در اين زمان پس از فتور نه ماه دوره ي امارت حبيب الله كلكاني، سخت صدمه ديده بود و به باز سازي جدي نياز داشت و كهزاد به انجام اين كار همت گماشت. از زبان خودش شنيدم كه سفارت از دفتر تا بنا، از ته بازسازي شد و به صورت يكي از سفارت خانه هاي معتبر آن كشور در آمد. سكرتر سفارت در اين وقت زبان سفير بود. هنگام انجام وظيفه در ايتاليا، استاد همراه با سفير، موسوليني (1883-1945 ميلادي/ 1262-1324 هجري شمسي) صدراعظم و رهبر حزب فاشيست ايتاليا را ملاقات نموده و به قول خودش او را مرد بسيار باهوش و جدي يافته بود.

 

سفير مثل اين كه نتوانست لياقت، استعداد و كفايت اداري سكرتر را تحمل كند و دور شدن او را از سفارت برابقا  وادامه ي وظيفه ترجيح داد. علت آن كاملاً شخصي بود و عودت به توصيه شخص سفيراز راه ايران صورت گرفت و بالاخره آن خود دليل جرم شد. به مجرد ورود به سرحد اسلام قلعه، زير نظر بود و چون به گمرك رسيد مستقيما به زندان تحويل داده شد. پس از گذراندن يك سال در زندان آزاد گرديد. همچنان كه غالب آثار معتبر علمي و تاريخي در زندان ها نوشته شده است او نيز فرصت را مغتنم شمرده و به تاليف كتاب «تاريخ افغانستان قبل از اسلام» پرداخت (4).

 

بعد از بيرون آمدن از زندان، اولياي امور مصلحت ندانستند سكرتر سابق سفارت ايتاليه به وزارت خارجه برگردد. اما اگر شغل دايمي براي او در وزارت خارجه به نظر صاحب نظران آن وقت از مصلحت دور بود، با داشتن معلومات وسيع از تاريخ و ادب وطن و تجارب در خور ستايش در امور سياسي از مشوره هاي او پيوسته استفاده به عمل مي آمد.

 

به اين صورت با قيام رابطه ي مشورتي با وزارت خارجه وظيفه ي عضويت در انجمن ادبي را براي او برگزيدند. اين انجمن در زمان پادشاهي نادر شاه (1929-1933 ميلادي/1308-1310 هجري شمسي) در سال 1930/1903 به مديريت احمد علي دراني تاسيس شد. اعضاي اولي آن عبارت بودند از: قاري عبدالله ملك الشعرا،‌غلام محمد غبار، سرور جويا، محمد كريم نزيهي،‌ سرورگويا و ديگران. از انجمن، مجله اي نشر مي شد به نام «كابل» و از سال 1932-1931 به بعد سال نامه اي به نام «سال نامه ي كابل». و كهزاد از مقاله نويسان معتبر آن مجله بود. اين مجله در وطن، كشورهاي همسايه و جهان مورد ستايش بود و خواننده ي فراوان داشت. كشورهاي مجاور به خصوص همسايه ي غربي در آرزوي داشتن انجمني و مجله اي بودند.

 

استاد در انجمن بيشتر مشغول پژوهش در موضوعات تاريخي و باستان شناسي بود و مقالاتي در همين موضوع ها مي نوشت. يكي دو سال بعد، سال 1933/1312 شعبه اي به نام مديريت تاريخ در همين انجمن باز شد و مدير آن كهزاد بود(5) و اين شعبه اندك اندك به اثر سعي مدير آن توسعه يافت و در سال 1941/1320 به فرمان محمد ظاهر شاه، دفتري مستقل به نام«انجمن تاريخ» به وجود آمد و رياست آن را باز هم كهزاد به عهده داشت. پادشاه حتماً از كفايت وي در تحقيق مطالب تاريخي مطمين بود و به ياد داشت كه در زمان پدرش و به احتمال زياد در اوايل سلطنت خودش شب ها تاريخ قديم افغانستان را در قصر سلطنتي از زبان او شنيده بود. پادشاه و دو بني عم وي سردار محمد داود به آموخته هاي وسيع اين دانشمند در تاريخ افغانستان و كاوش هاي باستان شناسي او ارج مي گذاشتند و عندالضروره ماخذ مورد نياز را از او جويا مي شدند. چنان كه يك روز قبل از قيام جمهوريت، سردار محمد داود از او كتابي خواسته و استاد خود آن را نزدش برده بود. گفتند (استاد): «هر وقت نزد او مي رفتم با چاي و شيريني از من پذيرايي مي كرد. آن روز هم چنين بود. وقت برون آمدن، گفتم بعد از آن كه كتاب را تمام كرديد خودم براي اعاده آن بيايم يا مي فرستيد. با تبسم گفت:«مي فرستم.» پادشاه و سردار محمد نعيم هر وقت او را مي ديدند از كاوش ها و يافته هاي تازه ي باستان شناسي مي پرسيدند.

 

(ادامه دارد)

 

 

ياد داشت ها:

 

  1. Asta-  olesen (islam and politics in afghanisatan), p.98.

  2. - غبار، مير غلام محمد، «افغانستان در مسير تاريخ» ج 2ص 1111

  3. - Ludwing w. ademec (historical dictionary of Afghanistan),p.122

  4. - كهزاد، احمد علي، «تاريخ افغانستان» جلد اول، ص416. كتاب «افغانستان قبل از اسلام» اثر ديگر كهزاد كه هنوز چاپ نشده است.

  5. - p.111.l.w.ademec,(historical dictionary of Afghanistan),

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٨5           سال چهـــــــــارم                  قوس    ١٣٨۷  خورشیدی              نومبر/ دسمبر 2008