کابل ناتهـ، Kabulnath
































Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
 
اهل هنود : اصطلاح درست یا نادرست؟
 

خواجه بشیر احمـــــد انصـــــــــــــــاری

 
 
 

هموطن عزیز و فرهیخته جناب ایشور داس،

بعد از تقدیم سلام و احترام توفیق هر چه بیشتری برای تان خواهانم.

از اینکه دراین دو هفته در حال سفر هستم و در ارسال این پاسخنامه تأخیر صورت گرفت پوزش می خواهم.

اما پرسش شما در باب اصطلاح «اهل هنود» گذشته از دغدغه های ادبی و درستی و نادرستی ساختار گرامری آن خود دلیلی است بر بالا رفتن شعور اجتماعی در میان لایه های مختلف جامعهء ما و ایستادن در برابر تبعیض و تعصب که باید آن را به دیده قدر نگریست.  

اما «اهل هنود» اصطلاحی است مرکب از مضاف و مضاف الیه که «اهل» در اینجا مضاف است و «هنود» مضاف الیه. واژهء عربی «اهل» دارای معانی و مفاهیم گوناگونی است که فرهنگهای زبان عربی آن را اقارب ، عشیره ، ساکنان یک خانه و یا یک منطقه ، سزاوار ، پیرو دین و ملت و مذهب خاص و امثال آن ترجمه نموده اند. با آنکه جمع «اهل» را اهلون و اهال و آهال نیز گفته اند ولی «اهل» برای جمع و مفرد و مذکر و مونث یکسان به کار می رود. به باور من «اهل» در این ترکیب به معنی «پیرو» به کار برده شده است که «اهل کتاب» و «اهل سنت» می توانند شواهد  دیگری در این زمینه باشند. جمع مکسر «هنود» در اصل خویش عربی بوده که مفرد آن «هندی» است، نه «هند» و نه هم «هندو». اصطلاح «اهل هنود» همان طوری که در کشور های همسایه و همزبان ما چون ایران و پاکستان رایج نیست، در حوزهء کشور های عربی زبان هم مورد استعمال ندارد. در زبان مروج عربی ساکنان هند را «هنود» خوانند ، چه آنها مسلمان باشند یا سیک و یا هم هندو. اما آنکه از نظر دیانت هندو است او را در عربی «هندوسی» گویند که جمع آن «هندوس» می شود. هنود با آنکه جمع مکسر است ولی نمی توان آن را جمع «هند» خواند زیرا ما در جهان تنها یک هند داریم نه هند های متفاوت. همان طوری که نمی توان برای ایران و چین و مصر صیغهء جمع یافت ، کشور هند هم فاقد جمع است. اگر این فرض درست هم باشد پس چطور می توانیم  اطلاق «هند ها» بر جمعیت ویژه ای را توجیه نماییم؟ جمع مکسر در زبان عربی همیشه مطابق به قواعد و موازین گرامری نیامده و ما لستی طولانی از این جموع را در اختیار داریم  که مستثنی از اصول و اوزان گرامری اند. گاهی ما با مفرد هایی روبرو می شویم که دارای مفاهیم مختلفی بوده و به عین شکل هم نوشته می شوند، ولی جمع تکسیر شان متفاوت می باشد. به طور نمونه دین (به کسر دال) به معنی کیش است و دین (به فتح دال) به معنی قرض می باشد، ولی ، دین (به کسر دال) را به «ادیان» و دین (به فتح دال) را به «دیون» جمع می بندند. هنگام جمع بستن «عبد» که به معنی «بنده» آمده و دارای دو صیغهء مختلف جمع «عباد» و «عبید» است هم این اصل در نظر گرفته شده است.  

اما آیا اصطلاح «اهل هنود» دارای باری تحقیری است؟ به نظر من هرگز چنین نیست. دیگران را نمی دانم ولی من خودم هنگام شنیدن این اصطلاح هیچگونه تبعیضی در ذهنم تداعی نمی شود. ولی با این هم هرگاه ببینم که هموطنم از شنیدن این تسمیه احساس ناراحتی می کند در آن صورت خود را مکلف به کاربرد اصطلاحی می دانم که مورد پسند خود اوست. در این زمینه پیامبر بزرگ ما می گوید مردم را به همان نامی صدا زنید که مورد پسند خود آنها است. مسئلهء دیگر اینکه ما نیازی نداریم تا هنگام صحبت از هندو های هموطن خویش پیشوند اقلیت را در کنار نام شان بچسپانیم زیرا کسانی که به طرح صفت «اقلیت» و« اکثریت» عشق می ورزند و آن را به جا و بی جا به کار می برند می خواهند تا زمینه را برای تبعیضی نهادینه شده آماده سازند.  

 عزیزم ایشور داس!

اگر خواسته باشیم ریشهء تعصب و تحقیر را از جامعه برکنیم، این کار را نمی توان با تغییر اصطلاح «اهل هنود» انجام داد. سیاهپوستان امریکا که سالها در زیر بار تبعیض جان می کنند در گذشته به نام «نگرو» یاد می شدند.   گروهی از رهبران سیاهان تصور می نمودند که با تعویض نگرو (Negro) به کلرد (Colored)  و سپس به بلک (Black) می توانند بر تبعیض نژادی در امریکا نقطهء پایان گذارند اما دیدند که سرنوشت انسان (Black) و (Colored) با (Negro) تفاوت چندانی نداشت. این بار آنها در صدد ابداع نامی دیگر بر جامعهء سیاهان امریکا بر آمدند و آن ایجاد اصطلاح (African American) بود. تاریخ مبارزات سیاه پوستان امریکا به صدای بلند می گوید که تغییر اسماء و مسمیات نمی تواند درمان درد استخوانسوز تبعیض در جامعه باشد. مایکل جاکسون با آنکه رنگ پوست خویش را عوض کرده است ولی آیا با این کار توانسته است خود را به عنوان یک امریکایی سفید پوست معرفی نماید؟ می گویند گروهی از زنان که از تبعیض جنسیتی رنج می بردند روزی جلسه تشکیل داده و در صدد راه و چاره ای برای پایان بخشیدن به ستم مردان افتیدند. آنها پس از گفت و شنود فراوان و جستجوی همه راه های احتمالی پایان بخشیدن به ستم جنسیتی به این نتیجه رسیدند که هنگام ظهور قوس قزح «کمان رستم» همه به یک قومانده از زیر کمان رستم عبور نمایند تا همه مرد شوند. زن سالخورده و حکیمی که چین های پیشانی اش بیانگر تجربهء طولانی وی بود دست بالا نمود و گفت: خواهران عزیز! مناسبات تبعیضی در جامعهء ما چنان نهادینه شده که حتی اگر جنس خود را با گذشتن از زیر کمان رستم هم تغییر دهیم  باز هم از شر آنها «مردان» رهایی نخواهیم داشت زیرا جنس مرد به اصطلاح « بالای ما راه یافته» ، به ستم خو کرده و به تبعیض معتاد شده است. آری! تا زمانی که ریشه های تبعبض و تحقیر در درون مغز و لایه های روان و سرزمین دل و دماغ ما خشکانده نشود نغییر نام چه که حتی اگر رنگ پوست خویش را دگرگون سازیم و جنس خود را تغییر دهیم باز هم نمی توانیم بساط ستم تبعیضی را از جامعه بر چینیم.

به باور من اصطلاح «اهل هنود» نه تنها که فاقد بار تحقیری است بلکه اشاره به یکی از تمدنهای درخشان و کهن دارد. بر خلاف جمعیتها ، ملتها و کشور های مختلف منطقهء ما که بر مبنای قوم و قبیله و نژاد و دودمان مشخصی نامگذاری شده اند، تسمیهء هند و هنود ... از لحاظ تاریخی ریشه در نهر تمدن آفرین (Indus) دارد که از پنج هزار سال بدینسو پیروان همه ادیان و فرزندان همه قبایل را سخاوتمندانه سیراب می نماید. اما اصطلاح «اهل هنود» از لحاظ ادبی ترکیب درست و مناسبی نبوده و دست اندر کاران امور اداره و سیاست کشور هنگام نامگذاری جمعیت هندوان افغانستان دو اشتباه را مرتکب شدند. اشتباه اول اینکه «هندو» را به «هنود» جمع کرده و سپس بر آن جمع، بار اعتقادی گذاشته اند، در حالی که واژهء «هنود» برخلاف لفظ «هندو» اشاره به سرزمین هند دارد نه به دیانت ویژه ای. اشتباه دوم اینکه همین صیغهء جمع را مضاف الیه قرار داده اند. اگر «هنود» را جمع «هندوان» هم بپذیریم باز هم نمی توانیم اهل هنود بگوییم  زیرا ترجمهء آن «پیروان هندو ها» می شود در حالی که هدف گویندهء این اصطلاح خود «هندو ها» است نه پیروانِ آنها. به عبارت دیگر؛ هدف گوینده پیروان کیش هندویسم است نه پیروان ِ، پیروان ِ آن کیش. کاربرد اصطلاح «اهل مسلمانان» و «اهل شیعیان» و «اهل سنیان» هم از همین لحاظ نادرست است.

به هر حال، من معتقد هستم که بخش اجتماعی این مبحث مهمتر از سرگرمی های ادبی و ابعاد گرامری و جنبه های ساختاری این اصطلاح است.

  اگر از من پرسیده شود که چه نامی را برای هموطنان هندوی خویش بهتر می دانم، من خواهم گفت که «جامعهء هندوهای افغانستان» را.

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۷۷           سال چهـــــــــارم                  اســــــــــــد    ١٣٨۷                  جولای/ اگست 2008