کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

۱

 

 

۲

 

 

۳

 
 

   

نصیر مهرین

    

 
وقتی خاطره ها به شگوفه می نشینند
(در حاشیۀ کتاب "خاطرات من"
خاطرات هنرمند ارجمند عبدالوهاب مددی
قسمت چهارم

 


انتشارعکس ها
میدانیم که عکسها نیز روایتگر اند.هر عکس خاطره وخاطراتی را حمل میکند. روزگار و رویداد هایی را به یاد می آورد. نگاه برجای مانده از اشخاص در روی کاغذ اگر نیاز به لحظۀ کوتاه داشته است؛ گذشت زمان برای بسا بیننده ها و دارنده گان خاطرات از آن نگاه، بسیار گسترده تر دامن میکشد و او را با نگاه های خاطره انگیز تر آشنا می نماید.
محترم مددی با انتشار عکس های متعدد، منحصر به فرد و این که بخش قابل ملاحظۀ آنها برای نخستین بار در کتابی انتشار می یابند، عکسهای خاموش را در خلال خاطرات به زبان وسخن می آورد. میان نگاه های نهفته در عکس و بیننده، خاطرات راوی زمینۀ بهتر وبیشتر دریافت خاطرات شده است.

فضای خانواده
به پایان رسیدن کار کتاب خاطرات، رفتار مهربانانه و حمایتگرانۀ همسر و فرزندان گرامی محترم مددی را همراه دارد. همانگونه که موفقیت وی در عرصۀ هنر وکار های اداری، بدون چنان همراهی و دلبستگی حاصل نمیشد. حضور فضای صمیمانه ومساعد اعضای خانواده برای راوی خاطرات، از آنجا نیز ناشی شده است که خود وی هم ایجاد گر آنست. در واقع اگر می نگریم که در عقب وی با این همه موفقیت ها، همسر و فرزندانی حضور دارند، محترم مددی آنسوی دیگر، یا در عقب موفقیت های همسر و فرزندان نیز در کمال احترام و نیک رفتاری ایستاده است. تهیۀ کتاب خاطرات، آنهم هنگامی که عصایی در دست وی است و تقویم دیواری از وعده ها با دوستان و وعده های رفتن نزد داکتران چشم را خیره میکند، بدون چنان همیاری میسر نبود. ازینرو طی این خاطرات است که حق چنان وامداری را ادا می نماید.
درهمینجا شایان یادآوری است که اگر در نهانخانۀ بخشی از زنده گی محترم مددی، تا حال برای تعدادی وسیعی از مردم وعلاقمندان آوازش، درد های با نا شناخته گی هایش حضور داشته، زنده گی سرشار از طراوت و سر زنده گی را مدیون بانو ماهرخ مددی و مرهمی بر آن دردها و زخمها یافته است.
*
چه نیکوسفر پرباری بود به سوی یونان که پیشنهاد جناب خلیل یوسفی یک تن از هموطنان فعال را (که اکنون در شهر هامبورگ زنده گی می نماید) در آنجا پذیرفت که آن همه یاد داشتها و ذخایری که در حافظه ایشان است، بصورت کتاب خاطرات فراهم شود.
گونۀ ترتیب کار خاطرات و محتوی گیرا وتحسین برانگیزآن، افزون بر احترام و دوستی با محترم مددی وخانوادۀ ارجمند ایشان؛ اندک کار داوطلبانه- افتخاری اینجانب را نیز همراه نمود.
من اشتباهات تایپی را اصلاح نموده و شعرهای داخل متن را با منابع اصلی تطبیق نمودم. در کار ویراستاری اگر نارسایی بچشم میخورد، گمانی نیست که بار مسؤولیت بر دوش من است. اما نحوۀ نگارش و سبک روانی را که راوی دارد، در تمام کتاب محفوظ نگهداشته شده است.
با ادای احترام به این کتاب و راوی آن
محمد نصیرمهرین
هامبورگ. ماه عقرب سال 1397 خورشیدی
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۳۳۰         سال  چهــــــــــــــــــاردهم             دلو     ۱۳۹۷          هجری  خورشیدی        شانزدهم فبوری   ۲۰۱۹