کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

محقق محمد اکبر امینی

    

 
تاریخچۀ موزیم ملی افغانستان

 

 


تا عصر امارت امیر حبیب الله خان (۱۹۰۱ – ۱۹۱۹م.) کلسیونی از آثار صنعتی و نسخ خطی از قبل در ارگ کابل وجود داشت. حینیکه امان الله خان ( ۱۹۱۹ – ۱۹۲۹م.) بعد از فوت پدر به سلطنت رسید، طرفدارن نهضت امانی، آثار سورت شده و قابل نگهداشت این کلسیون را که شامل آثار انتیک و تاریخی ضبط شده، اشیا و لوازم سلطنتی، علم های جهاد، اسلحه، میناتوری ها، کتب،نسخ خطی، تکه های و البسۀ دست دوزی شده و غیره مواهب هنری و صنعتی بود در کوتی باغ بالا که در آنوقت بنام قصر مهتاب امیرعبدالرحمن خان یاد می شد و از ساخته های عبدالرحمن خان میباشد انتقال و به نمایش قرار دادند که می توان نام اولین موزیم افغانستان را بر آن گذاشت. این موزیم در آن وقت بنام عجائب خانه یاد می شد.
زمانیکه نخستین نشانه های شورش و قیام ضد نهضت امانی در کابل احساس شد، سال ۱۳۰۳ ش. ۱۹۲۳م. آثار عجایب خانۀ مذکور دوباره به داخل ارگ انتقال داده شد و در داخل آبدۀ تپیک (کوتی باغچه) که قبلاً وزارت معارف وقت در آن دایر بود جابجا و بقسم یک موزیم رسمی دولتی توسط شخص امان الله خان افتتاح گردید.
باید گفت که آبدۀ تپیک کوتی باغچه داخل ارگ کابل نیز از جملۀ عمارات عصر امیر عبدالرحمن خان میباشد که تا بحالی به وضع حفاظتی خوب اولی اش حفظ گردیده است.
در روز ۲۵ عقرب همان سال (۱۹۲۳م.) که روز افتتاح رسمی موزیم مذکور در داخل کوتی باغچه بود، شخص امان افغان سه تخته قالینچۀ انتیک نفیسی را که صورت شاهان قدیم در آن نقش شده بود با یک تخته قالینچۀ نو،ساخت خود افغانستان به موزیم مذکور تحفه داد. بتعقیب، یک تخته قالینچۀ نفیس ابریشمی و یک تفنگچۀ طلایی بسسیار کوچک از طرف شاه خانم در همان محفل به این موزیم تحفه داده شد. بعد از آن کلیه مهمانان مجلس، طرفدارن نهضت امانی، هرکدام به نوبۀ خود تحفه یی را به موزیم مذکور دادند.
در سال ۱۹۳۱ در وقت سلطنت نادر شاه بنا بر ذیقی جای، آثار موزیم کوتی باغچه به تعمیر موجودۀ آن واقع دارالامان کابل انتقال داده شد که تا کنون در آن تعمیر دایر میباشد.زیرا از سال ۱۹۲۳ م. ببعد آثار حفریاتی که بوسیلۀ فرانسویان ازساحات باستانی افغانستان بدست می آمد در این موزم کوچک جای برای حفاظت و نمایش نداشت.
عمارت موجودۀ موزیم ملی افغانستان در سال ۱۹۲۰م. بمنظور دایر شدن دفاتر بلدیۀ کابل در آن، درشهرک جدیدی اروپایی سبک، امان الله خان واقع دارالامان فعلی ساخته شد که درست در مقابل تعمیر پارلمان وقت (قصر دارالامان) که در سال ۱۹۲۳م. ساخته شده است موقعیت دارد.
این تعمیر موزیم ملی افغانستان بصورت یک عمارت بزرگ دوطبقه یی با بیسمنت یا تهکویی کلان، از مواد ساختمانی سمنت فولادی رنگ و گادر ساخته شده و دو دهلیز طویل در دو جناح دروازۀ بزرگ چوبی مدخل تعمیر کشیده شده است.
تا قبل از تخریبات دهۀ ۱۹۹۰م. در منزل اول آن: دفاتر، کتابخانه، عکاسخانه و محل حفظ و نگهداشت کلسیون های تصاویر، اطاق نجاری و اطاق های زیادی تحویلخانه دایر بود. یک زینۀ عریض کلان در مقابل دهلیز بزرگ مدخل تعمیر، بطرف بالا پته به پته در زیر سقف بسیار بلندی ساخته شده است که در وسط راه، بین منزل اول و دوم در مقابل این زینه،اطاق بسیار بزرگی قرار دارد که آثار حفریاتی زیادی را در آن به نمایش گذاشته بودند. در دو جناح دهلیز واقع بین منزل اول و دوم، یعنی کفشکن اطاق برزگ نمایش، دو زینه به منزل دوم تعمیر وصل می شد. در منزل دوم: دفاتر، اطاق های تحویلداران، گدام ها و نه (۹) اطاق بزرگ نمایش قرار داشت. در زیر سقف قیچی پوش عمارت نیز جای وسیعی وجود داشت که در آن جا هم آثار گدام شده بود.
در سال ۱۹۷۰م. دو اطاق بزرگ در دو انجام دو دهلیز پائین جدیداً یکی برای نمایش آثار مکشوفۀ آی خانم و دیگری برای نمایشات موقتی آثار ساحات دیگر ساخته شد.
از آنجایکه تعمیر مذکور در سال ۱۹۲۰م. بمنظور دایر شدن بلدیۀ در آن، دیزاین و آباد شده است نه بمنظور موزیم، تعمیردارای دهلیز های طویلی که در دو طرف اش اطاق های کوچکی که برای دفاتر اداری، کارا باشد ساخته اند.
اطاق نمایش آثار بگرام و اطاق نمایش آثار اسلامی مجدداً در سال ۱۹۵۰م. بشکل علمی امروزی موزیم داری، توسط موسسۀ یونسکو تنظیم شد.
در سال ۱۹۷۳م. موسسۀ یونسکو بیک مهندس دنمارکی وظیفه داد تا نقشۀ اعمار یک موزیم علمی مدرن در کابل را تهیه بدارد که به اثر وقوع کودتای داود خان همه چیز تغییر کرد و دیگر تا به امروز کسی به فکر آن نشد. این موزیم مدرن قرار بود در مقابل دروازۀ جنوبی ارگ – جای که فعلاً وزارت دفاع ملی آباد است - ساخته شود.
 

آمدن تیم های باستانشاسی جهان به افغانستان و سرازیر شدن آثار بی شمار حفریاتی به موزم:
اولین اروپایی که به افغانستان آمد شخص جورج فورستر بریتانوی – نمایندۀ کمپنی هند شرقی – بود که در سال هزار و هفت صد و نود سه میلادی ۱۷۹۳. از راۀ خاک های افغانستان عصر تیمورشاۀ درانی، از بنگال تا لندن سفرنمود. وی خاطرات این سفر اش را در دو جلد کتاب بنام: A journey from Bengal to England through the northern part of India, Kashmir, Afghanistan, and Persia in to Russia by the Caspian Sea. ۱۷۹۳. نوشت.
در سالهای ۱۸۲۴ تا ۱۸۲۶ گروپ دیگری از سیاحین و مستشرقین اروپایی به افغانستان رسیدند. بتعقیب از سال ۱۸۲۶ تا ۱۸۳۸م. چند تن از اروپایان به افغانسان آمدند و به فعالیت های باستانشناسی و حفریات خود سرانۀ غیر قانونی در این خاک اقدام نمودند که مهمترین شان هونیک برگر و چارلس ماسون بریتانویی میباشند که از ۱۸۲۸ تا ۱۸۳۸م. در افغانستان به تحقیقات و حفریات وسعیی دست زدند و اکثریت استوپه های بودایی بزرگ این کشور را شگافتند که می توان گفت در حدود ۴۰ فیصد از ساحات تاریخی افغانستان که امروز شناخته شده است، تا ختم قرن نزدهم میلادی سروی شده بود.
چارلس ماسون می دانست که افغان ها بعلت تجاوز بریتانیه به هند، از انگلیسها نفرت پیدا کرده اند. از این سبب در افغانستان با نام مستعار چارلس مأسون خود را یک امریکایی معرفی کرد.
چارلسس مأسون نتایج فعالیت های تحقیقاتی اش در افغانستان را در سال ۱۸۴۱م. در کتاب سه جلدی زیر نام: Narrative of various journey in Baluchistan, Afghanistan and the Punjab including a Residence in Those Countries from ۱۸۲۶ to ۱۸۳۸, London.` نگاشت.
گرچه اشخاص دیگری؛ مثل: مورگرافیت، هونیک برگر و دیگران پیش از چارلس ماسون در افغانستان فعالیت های باستانشناسی داشتند، مگر از آنجایکه چارلس ماسون کتاب اش را قبل از همه به نشر رساند بحیث پدر باستانشناسی افغانستان شناخته شد که در نتیجۀ نشر کتاب وی، افغانستان منحیث گنجینۀ باستانشناسی منطقه برای اولین بار در جهان شناخته شد. از آن زمان ببعد بود که کشور های بزرگ اروپایی و نیز امریکا به آمدن به افغانستان و ادامۀ حفریات و تحقیقات باستانشاسی در این کشور علاقمند شدند و از طریق مجرای دپلوماتیک کشور های شان بعد از سال ۱۹۲۲م. که افغانستان بحیث یک کشور مستقل در جهان شناخته شد در تماس شدند و روابط دپلوماتیپک و فرهنگی با این کشور قایم نمودند.
فرانسه اولین کشوری بود که در سال ۱۹۲۲م. با امضای قرار داد رسمی با دولت امانی وقت، امتیاز انحصاری حفریات و مطالعات باستانشناسی در افغانستان را حاصل نمود و دفتر مطالعات باستانشناسی فرانسه در افغانستان (دفه) Delegation Archeologque Françoise en Afghanistan (D.A.F.A.) در کابل تاسیس شد.
مطابق مفاد این قرار داد، آثار حفریاتی که منحصر بفرد و بی جوره می بود به طرف افغانی سپرده می شد. ولی آثار مشابه بیشتر از یک نمونه بین دولت افغانستان و فرانسه بصورت مساویانه تقسیم می گردید که سهمیۀ فرانسویان از آثار مکشوفۀ افغانستان تا کنون در موزیم گیمی پاریس موجود است.
از آنجایکه فرانسه با استفاده از مفاد این معاهده اجازه نمی داد تا کشور های دیگر ذیعلاقه، به مطالعات باستانشناسی افغانستان بپردازد؛ افغانستان در سال ۱۹۵۲م. نظر به علاقمندی شدید تیم های باستانشاسی کشور های دیگر جهان به مطالعات باستانشنلسی در افغانستان؛ مجبور شد تا قرار داد انحصاری مذکور با فرانسه را فسخ کند و قرار داد رسمی منصفانه تری را از نو با کشور فرانسه عقد نماید که این کار در همان وقت عملی شد و راه برای آمدن سایر تیم های باستانشناسی جهان به افغانستان باز گردید که در نتیجه تیم های باستانشناسی ذیل بترتیب به افغانستان آمدند:

 


۱- Italiano per il Medio ed Estermo Otiente ( IsMEO)
۲ - Scientific Mission of Kyoto University.
۳ – British Institute of Afghan Studies ( British Academy).
۴ – Smithsonian Institute .
۵ – American University Field Staff.
۶ – Archaeological Survey of India (ASI).
۷ – South Asia Institute of Heidelberg University.
۸- Other individual Scholarly Missions.
۹– Afghan-Soviet Archaeological Mission.

 

در قرار داد های اولی آثار بصورت منصفانه یی بین موزیم کابل و موزیم های کشور های مربوط تیم های خارجی فوق الذکر تقسیم می شد که بعد از سال ۱۹۶۴ خروج این آثار حفریاتی از افغانستان بکلی منع قرار داده شد که در نتیجه آثار بسیار گران بها و ناب حفریاتی در وترین های نمایش در موزیم ملی افغانستان که در آن وقت بنام موزیم کابل یاد می شد ذخیره گردید.
تا سال ۱۹۷۹م. که تمامی تیم های خارجی باستثنای تیم اتحادشوروی باساس پالیسی ضد غربی دولت کمونستی وقت از افغانستان کشیده شدند؛ آثار بی شماری حفریاتی از تقریباً پنجاه هزار سال قبل مربوط دوره های میانه سنگی Middle Paleolithic, سنگ جدید Neolithic، عصر برونز، هخامنشی، باختری، گریکو- بودیک، کوشانیان بزرگ، کوشیانیان کوچک یا کوشانو- ساسانی، هندوشاهیان تا به دوره های اسلامی و آثار اتنوگرافی امروزی را در بر می گیرد؛ همه به موزیم ملی افغانستان گدام گردید.
آثاری که بصورت تصادفی از ساحات مختلف افغانستان پیدا شد و کلکسیون های بسیار پر ارزش موزیم را تشکیل داد عبارت اند از: کتیبۀ فرمان آشوکا که از قندهار پیدا شد؛ آثار طلایی تپۀ فلول بغلان مربوط به ۳۵۰۰- ۲۵۰۰ ق.م.؛ آثار بودایی تپۀ خزانه و تپۀ مرنجان کابل؛ گنجینۀ سکه های چمن حضوری کابل؛ آثار سرای خواجه؛ آثار هندو شاهیان از تگاو و گردیز، اثار مشهور قندوز؛ گنجینۀ سکه های میرزکه و غیره.
در موزیم ملی افغانستان در حدود ۶۰۰ اثر بغیر از کلسیون سکه ها و آثار اتنوگرافیک به نمایش گذاشته شده بود. آثار طلا تپه از شبرغان که در سال ۱۹۷۷م. توسط تیم افغان-شوروی کشف گردید نیز به موزیم ملی افغانستان تسلیم داده شد که برای مدت کوتاهی در این موزیم به معرض نمایش قرار گرفت.
باید افزود تعمیر موجودۀ موزیم ملی کنجایش آثار بی شمار حفریاتی را که بوسیلۀ تیم های باستانشناسی خارجی و داخلی به موزیم سرازیر می شد نداشت. از همین سبب آثار بسیار گرانبها در دیپو های نمناک زیر زمینی تعمیر موزیم مذکور گدام گردیده بود که علایم مشخصۀ آثار گلی بکلی از بین رفته بود.
در سال ۱۹۷۷م. که نگارنده به همرایی داکتر سریاندی آثار گدام شده در دیپو های تیم باستانشناسی افغان - شوروی در علاقه داری نیچکۀ ولسوالی دولت آباد بلخ را بعد از تسجیل به موزیم آوردم هیچ یک از تحویلدارن موزیم حاضر به گرفتن آثار مذکور نمی شد. آنها مرا به تمامی دیپو های آثار موزیم بردند و نشان دادند که هیچ جای برای آثار اضافی دیگر در آن دیپو ها باقی نمانده است. آنها مجسمه های گلی را که در جمع شان قید بود بمن نشان دادند که بیک کلولۀ ِگل ساده مبدل گردیده بود و علایم و مشخصاتی که یک مجسمه را نشان داده بتواند در آنها دیده نمی شود و هه به اثر نم و رطوبت زیرزمینی مذکور شاریده بود. این تحویلدارن می گفتند که اگر ر وزی آثاری که در جمع شان قید است موجودی شود همه زندانی می شویم. زیرا مجسمه های گلی و غیره آثار آسیب پذیر دیگری که در جمع ما قید است تمامی علایم و مشخصات هنری شان را به اثر نم و رطوبت دیپو های زیرزمینی موزیم از دست داده است. اما بخت با آنها یاری کرد و جنگ های تنظیمی و مجاهدین دروغین به سروقت شان رسیدن و موزیم را بتارج بردند و همه چیز از دگرگون شد.
در حالیکه موزیم جای برای گذاشتن آثار اضافی نداشت و از پذیرفتن آثار اضافی جداً خودداری می کردند، حفریات تپۀ مرنجان کابل بوسیلۀ تیم افغانی ادامه داشت که تمامی آثار مکشوفۀ منقول آن ساحه در دو تعمیر انستیتوت باستانشناسی افغانستان در قلعۀ فتح الله و تعمیر قدیمی آن در عقب تعمیر موزیم ملی افغانستان در دارالامان گدام شده می رفت که فکر می کنم که کهآثار گدام شده در این دو تعمیر نیز در جریان جنگ های تنظیمی بسرقت برده شده است.
 

انتقال عجولانۀ موزیم ملی افغانستان به منزل سردار محمد نعیم خان و احیای مجدد آن:

در سال ۱۹۷۹م. (۱۳۵۸ش.) وزارت دفاع دولت کمونستی افغانستان به قصر دارالامان و تعمیر تپۀ تاج بیک دارالامان انتقال کرد و ساحۀ دارالامان یک زون نظامی گردید. چون پلان از بین بردن حفیظ اللۀ امین در قصر تپۀ تاج بیک دارالامان توسط کی جی بی طرح گردیده بود و بیم آن میرفت که حین کشتن حفیظ الله امین، نظامیان طرفدارموصوف مقاومت نمایند و جنگ در اطراف قصر دارالامان و تعمیر موزیم رخ دهد. لذا بفرمان کی جی بی و مقامات دیگر اتحاد شوروی تصمیم آنی گرفته شد تا آثار موزیم ملی افغانستان در ظرف سه روز از تعمیر آن واقع دارالامان کابل به جای امن تری در داخل شهر کابل انتقال داده شود.
در آن وقت، مناسب ترین جا و دم دست ترین محل، همین منزل سردار محمد نعیم خان در جوار شرقی ارگ کابل – مقابل لیسۀ عالی امانی موجود- که خالی از سکنه بود، تشخیص داده شد که شامگاهان ۲۸ حمل ۱۳۵۸ هجری شمسی انتقال آثار به عجله و بصورت آنی آغاز گردید و با تمام وارخطایی که در کار انتقال صورت گرفت انتقال بیشتر از چهل هزار اثر موزیم مذکور، بدون پکنگ علمی و فنی، مانند انتقال بوجی های کچالو مدت یک ماه را دربر گرفت.
باید افزود که حویلی سردار محمد نعیم خان در آنوقت خالی از سکنه بود و یک عمارت ضبط شده دولت کمونستی وقت بحساب می رفت. سردار محمد نعیم خان و یک تعداد از اعضای فامیل اش در جریان کودتای ثور با فامیل برادر اش ، دواود خان بقتل رسیده و یا بخارج فرار کرده بودند.
از همان شام ۲۸ حمل ۱۳۵۸ش. هر اطاق تعمیر موزیم که تخلیه میگردید صاحبمنصبان وزارت دفاع وقت- وابسته به حزب نام نهاد دیموکراتیک خلق افغانستان- آنرا به عجله و شادمانی تمام اشغال میکردند و دفاتر شانرا در آن دایر می نمودند. بدین ترتیب تمامی اطاق های تعمیر موزیم ملی افغانستان که شهرت جهانی داشت بوسیلۀ نظامیان حزب نام نهاد کمونست خلق افغانستان اشغال گردید و تعمیر موزیم ملی افغانستان مربوط به وزارت دفاع رژیم کمونستی و حزب نام نهاد خلق افغانستان شد. نظامیان حزب نام نهاد مذکور و همکاران روسی آنها در داخل اطاق های تعمیر موزیم به ذوق و سلیقۀ خود، هر کدام تعدیلات و تغییرات ساختمانی و نوسازی بعمل آوردند. مخصوصاً اینکه تشناب های مدرنی را در داخل یک تعداد از اطاق های نمایش آثار موزیم مذکور جدیداً احداث کردند.
در شش جدی سال ۱۳۵۸ش. حفیظ الله امین بوسیلۀ شوروی ها در قصر تپۀ تاج بیک دارالامان کابل کشته میشود و بعوض وی شخص ببرک کارمل توسط شوروی ها بقدرت می رسد و چون خطر مقاومت طرفداران حفیظ الله امین کاملاً مرفوع پنداشته میشود. لذا در جلسۀ ۱۱ حوت سال ۱۳۵۸ش. شورای وزیران –حزب نام نهاد دیموکراتیک خلق افغانستان- موضوع نجات آثار موزیم ملی افغانستان را که با بی تفاوتی تمام در تعمیر و حویلی سردار محمد نعیم خان، بی سرنوشت افتاده بود، روی دست گرفت و مسألۀ احیا، تنظیم و گشایش مجدد موزیم ملی افغانستان را درداخل تعمیر اولی آن ( دارالامان کابل) مورد بحث قرار داد و فیصله بعمل آورد تا آثار موزیم ملی افغانستان هرچه زودتر از تعمیر و حویلی سردار محمد نعیم خان به محل و تعمیر اولی و قبلی آن واقع دارالامان کابل انتقال داده شود و موزیم ملی افغانستان دوباره دایر و باز گشایی گردد.
شورای مذکور کمسیون مسلکی متشکل از باستانشناسان، موزولوگ ها و اهل تجربه را بمنظور تطبیق هرچه عاجل تر فیصله هایش در مورد احیای مجدد موزیم ملی افغانستان توظیف نمود.
نخستین جلسۀ کمسیون مذکور بتاریخ ۲۶ حوت سال ۱۳۵۸ش. دایر شد که از میان اعضای خویش، کمیتۀ تسجیل مجدد آثار و انتقال دوبارۀ آن به تعمیر دارالامان کابل را معین نمود. در ضمن هیأتی را مؤظف ساخت تا تعدیلاتی را که منسوبین وزارت دفاع در داخل اطاق های تعمیر موزیم وارد کرده اند بررسی کند و تعمیر مذکور را مجدداً برای جابجایی و نمایش آثار مساعد و آماده سازند. آخرین قست کار کمسیون مذکور جدا کردن آثار اتنوگرافی از میان آثار آرکیالوژی و تشکیل دادن ( موزیم اتنوگرافی) از آن آثار بود که اولین موزیم ملی اتنوگرافی افغانستان به اثر همین فرمان در همان سال در ساحۀ نندارتون های چمن حضوری کابل دایر شد که بعد ها بداخل ارگ در کوتی باغچه انتقال داده شد..
کمسیون هیأتی را مؤظف نمود تا بمنظور انکشاف آیندۀ موزیم، کار اعمار تعمیر جدیدی را که ساختن آنرا یونسکو قبلاً وعده داده بود و در بالا از آن یاد نمودیم با مقامات یونسکو در میان گذارد و بطور جدی موضوع را تعقیب نماید.
بتاریخ ۲۳ ثور سال ۱۳۵۹ش. وزارت اطلاعات و کلتور وقت به کمسیون مذکور اطمینان داد که چند اطاق عمارت اولی موزیم در دارالامان از طرف منسوبین وزارت دفاع وقت تخلیه گردیده است. از تاریخ اول جوزای همان سال، کار در چهار بخش: تنظیم، تسجیل، عکاسی و باربندی آثار، در داخل تعمیر سردار محمد نعیم خان شروع شد و در قدم اول تسجیل آثار ساحۀ باستانی طلاتپه ولایت جوزجان روی دست گرفته شد. کمسیون از طریق وسایل مفاهمۀ جمعی وقت باطلاع عامه رسانید که آثار باستانی طلاتپه بدون آسیب و کمبود در جملۀ آثار موزیم ملی افغانستان موجود و محفوظ است.۲۹ جوزای ۱۳۵۹ش.
در اکتوبر ۱۹۸۰م.( میزان ۱۳۵۹ش.) کار انتقال آثار مذکور دوباره از منزل سردار محمد نعیم خان به تعمیر اصلی کنونی اش واقع دارالامان کابل آغاز شد و بعد از ترتیب و تنظیم دوبارۀ آثار در جا های اولی اش، موزم ملی افغانستان یکجا با افتتاح اطاق نمایش نقوش دیواری ساحۀ دلبرجین تپه و فاروق قلعه ولایت بلخ؛ افتتاح اطاق نمایش آثار هلینستیک ساحۀ باستانی آی خانم و نمایش مجسمۀ مرمرین سوریا که توسط عساکر اتحادشوروی بطور تصادفی از ساحۀ باستانی کوتل خیرخانۀ کابل کشف گردیده بود رسماً بازگشایی گردید.
قابل یادآوری می دانم که در سال ۱۹۷۷م. نگارنده با همکاری داکتر سریاندی تمامی آثار مکشوفه توسط تیم باستانشناسان افغان- شوروی را که در داخل اطاق های یک سرای واقع علاقه داری نیچکۀ ولسوالی دولت اباد بلخ از چند سال گدام شده بود در محل سجل نمودم و به کابل انتقال و به موزیم ملی افغانستان تسلیم دادم.
بعد از احیای مجدد موزیم مذکور در سال ۱۹۷۹م. کار سروی و تیپولوژی تیکر های موجود در موزیم مذکور توسط باستان شناسان فرانسوی در داخل موزیم تکمیل گردید و تیکر های سورت شدۀ هر دوره در موزیم در کنار هم برای تحقیق دانشمندان مربوط بنمایش گذاشته شد.
باید افزود که در اثر این نقل و انتقالات کدام خسارۀ بزرگی به آثار مذکور نرسید. آثار نه گم شد و نه شکست. صرف به اثر انتقالات و بارندگی ها (برف و باران) خساراتی به محفظه های شیشه یی، چوبی و فلزی آثار مذکور عاید گردید.
در سال ۱۹۸۸م. چون قوای نظامی اتحاد شوروی از افغانستان می برآمد و سقوط دولت داکتر نجیب الله در نبود قوای نظامی اتحادشوروی محتمل به نظر می رسید. از این رو مقامات موزیم مذکور با مشوره با مقامات وزارت اطلاعات و کلتور وقت، تصمیم گرفتند تا آثار گرانبها و منحصر بفرد موزیم را از تعمیر موزیم واقع دارالامان بطور مخفی، به داخل ارگ کابل ( قصر ریاست جمهوری) انتقال و تحت مراقبت شخص داکتر نجیب الله قرار دهند که پیشنهاد مذکور مورد قبول مقامات دولت کمونستی داکتر نجیب الله واقع گردید و آثار ساحۀ بگرام، آی خانم، هده، تپۀ فلول و طلاتپۀ بطور مخفی به داخل اطاق های کوچکی که در بدنۀ دیوار های ( کوتی باغچۀ ) ارگ کابل کشیده شده است انتقال داده شد و گارد محافظتی مخصوصی بر آن توظیف گردید.
داکتر نجیب برای اینکه گماشتن گارد محافظتی بر کوتی باغچه را موجه نشان داده بتواند موزیم اتنوگرافی را که در داخل تعمیریکی از نندارتون های منطقۀ جشن کابل دایر بود به داخل تعمیر کوتی باغچۀ ارگ انتقال داد که من ( نگارنده) بحیث نمایندۀ انستیتوت باستاشناسی افغانستان در جملۀ هیأت انتقال موزیم اتنوگرافی مذکور به کوتی باغچۀ داخل ارگ، توظیف بودم که سیف های مستحکم فولادی آثار متذکره را در داخل اطاق های کوچک دیوار های کوتی باغچۀ ارگ حین تلاشی هیأت خان دیدم:
در روز افتتاح موزیم اتنوگرافی در داخل تعمیر کوتی باغچه، هیأت (خاد ) تمام ساحۀ کوتی باغچه را بمنظور امنیت داکتر نجیب الله که خود موزیم مذکور را افتتاح میکرد بازرسی نمود.هیأت خاد خواستار معاینۀ داخل اطاق های کوچک بدنۀ دیوار های کوتی باغچه که دروازه های همۀ آن مهرو لاک گردیده بوده شد. تا اینکه به امر وزیر اطلاعات و کلتور وقت ملا یعقوب تحویلدار موزیم که تمامی آثار مخفی شدۀ مذکور در جمع وی قید و کلی سیف ها و دروازه های اطاق های مذکور، نزد وی بود حاضر کردند که در نتیجه سیف های پر از آثار قبل الذکر در داخل سیف های مستحکم و جسیمی که در داخل اطاق های مذکور مخفی شده بود برملا شد. روی همین علت افشاء شدن آثار مخفی بود که داکتر نجیب الله آثار مذکور را بعداً به زیر زمینی های بانک مرکزی افغانستان انتقال داده بود.
 

بربادی موزیم ملی افغانستان در جریان جنگ های تنظیمی +۱۹۹۲م. و احیای مجدد آن توسط جهانیان:

از حوادث بعدی فرا رسیدن روز های تیره بختی سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴م. م. و بعد از آن همه خبر داریم. طوریکه پیش بینی می شد، بعد از سقوط رژیم داکتر نجیب الله و رسیدن گروپ های متخاصم تنظیمی بکابل و ساحۀ دارالامان که ساحۀ مذکور در خط مقدم جنگ میان تنظیم های جهادی قرار گرفته بود، موزیم بتاراج رفت و تعمیر آن مورد اصابت مرمی و راکت مجاهدین کرسی طلب و مغرض قرار گرفت. طبقۀ بالایی تعمیر موزیم آتش گرفت و قسماً سوخت و تخریب شد. در این وقت موزیم مذکور دست بدست میان گروپ های تنظیمی متخاصم جنگ افروز میگشت و هرکدام که بر ساحۀ دارالامان و تعمیر موزیم تسلط حاصل میکرد حق خود را از آثار موزیم میگرفت و با خود می برد. سپس گروپ غالب دیگر حق خود را میگرفت و با شکست خوردن و فرار از محل با خود می برد.
درنومبر سال ۱۹۹۴م. (عقرب ۱۳۷۳ش.) نمایندۀ خاص سکرتری عمومی ملل متحد Sotiris Mousouris بکابل آمد و با گروپی از تنظیم های جهادی که ساحۀ دارالامان را بدست داشت مذاکره نمود و از رئیس گروپ تنظیمی مذکور خواست که اجازه دهد تا پلان ترمیم موزیم به تاراج رفتۀ و تخریب شدۀ مذکور را ترتیب دهند و کار ترمیمات و گرفتن تدابیر حفاظتی عاجل و مقدماتی تعمیر موزیم را آغاز نمایند.
نمایندۀ مذکور زمینۀ بازدید ژورنالستان، دپلومات ها و نمایندگان دفتر ملل متحد و صلیب سرخ در کابل را ازداخل موزیم مساعد گردانید. نمایندۀ مذکور بعد از بازدید از داخل موزیم افشأ کرد که تعداد زیادی از آثار موزیم مذکور دزدی گردیده است که در جملۀ آن کلکسیون چهل هزار دانه یی سکه های رنگارنگ از ساحات مختلف افغانستان و نیز قالین های فرش دهلیز و داخل اطاق های نمایش موزیم قرار داشت.
نمایندۀ مذکور ترمیمات عاجل قسمی از تعمیر موزیم ملی دارالامان را به کمک مالی ملل متحد عملی کرد. منزل دوم تعمیر موزیم را weatherproof نمود. کلکین های منزل پایینی را با خشتکاری بند کرد. دروازه های آهنی جدیدی در مدخل تعمیر موزیم و دیپو های آثار نصب نمود و بتعداد سه هزار اثر مختلف النوع را از زیر خرابه های تعمیر موزیم پیدا کرد. در همین سال انجمن حفاظت میراث های فرهنگی افغانستان (SPACH ) به کمک غیر مستقیم مؤسسۀ یونسکو در اسلام آباد تأسیس شد که در قدم اول آثار داخل موزیم ملی افغانستان در کابل را موجودی نمود.
در سال ۱۹۹۶م. امنیت ساحۀ دارالامان نسبت به سابق بدتر و بدترشده میرفت. زمامداران وقت (رژیم برهان الدین ربانی) مصمم شدند تا آثار باقیماندۀ موزیم را بداخل تعمیر هوتل کابل ( فعلاً هوتل سرینا در مقابل تعمیر افغانستان بانک) انتقال دهند که هوتل مذکوررا با مبلغ ده هزار دالر امریکایی از بودیجۀ یونسکو ترمیم نمودند که دو هفته قبل از رسیدن طالبان بکابل ( آخر سپتمبر ۱۹۹۶م.) بتعداد سه هزار اثر موزیم ملی واقع دارالامان کابل را به تعمیر هوتل کابل انتقال دادند
بعد از استقرار رژیم طالبان، وزیر اطلاعات و کلتور آن رژیم، اطاق های آثار در داخل هوتل مذکور و نیز دروازۀ تعمیر موزیم در دارالامان را که زیادتر آثار دورۀ اسلامی در آن باقیمانده بود مهر و لاک کرد که برای مدت دو سال کارمندان موزیم حق داخل شدن به تعمیر موزیم در دارالامان و نیز هوتل کابل را نداشتند که همه به کار های دیگری از قبیل سبزی فروشی و غیره جهت امرار معاش مشغول بودند.
در سال ۱۹۹۸م. چون رژیم طالبان به هوتل نیاز داشت بناً آثار موزیم را از تعمیر هوتل کابل به منزل اول تعمیر وزارت اطلاعات و کلتور ( تعمیر سپین زر هوتل در ده افغانان کابل) منتقل نمودند و با مبلغ چهارده هزار دالر امریکایی که در سال ۱۹۹۵م. از طرف مؤسسۀ فرهنگی یونسکو غرض ترمیم تعمیر موزیم ملی دارالامان وعده داده شده بود، کار ترمیم منزل اول تعمیر موزیم واقع دارالامان را آغاز نمودند که یک تعداد از آثار دورۀ اسلامی از تعمیر وزارت اطلاعات و کلتور، در این وقت دوباره به تعمیر موزیم واقع دارالامان کابل انتقال داده شد. در اگست سال ۱۹۹۹م. موزیم توسط طالبان برای مدت چهار روز افتتاح گردید.
در مارچ ۲۰۰۱م. با فرمان ملاعمر مجسمه های بزرگ بامیان توسط طالبان وحشی حاکم بر ساحه، انفجار داده شد و تمامی مجسمه های مربوط به موزیم ملی افغانستان چه در داخل تعمیر اصلی دارالامان و چه در داخل تعمیر وزارت اطلاعات و کلتور به مثابۀ نشانه ها و نماد های از کفر و الحاد، تخریب گردید که جمعاً بتعداد ۲۵۰۰ مجسمه بی نظیر مختلف النوع حفریاتی را تخریب و تعدادی از طالبان میانه رو و روشنفکر را که به حمایت از کلتور و فرهنگ افغانستان برآمده بودند از وظایف اولی شان برطرف و به ساییر وزارتخانه های آن رژیم توظیف نمودند
بعد از سقوط رژیم طالبان در نومبر ۲۰۰۱م. کار جهت انتفال آثار از تعمیر وزارت اطلاعات و کلتور به دارالامان و پاکاری تعمیر موزیم دارالامان ادامه یافت و برای آخرین بار آثاراز جای به جای دیگر انتقال داده شد. یعنی از منزل اول وزارت اطلاعات و کلتور به منزل چهارم آن وزارت خانه منتقل شد. زیرا منزل اول آن برای گشایش دفاتر آن وزارتخانه نیاز بود.
در ماۀ جون ۲۰۰۳م. برق و آب مجدداً به تعمیر موزیم دارالامان برده شد و وجوۀ معین مالی از کشور ها و مؤسسات بین المللی جهت ترمیم منزل دوم تعمیر موزیم دارالامان آماده گردید. در این وقت کارمندان تخصصی ترمیم آثار از موزیم گیمی فرانسه بکابل آمدند و به ترمیم مجسمه های تخریب شده توسط طالبان و دیگر آثار خساره دیدۀ موزیم مذکور شروع نمودند. مؤسسۀ SPACH به تربیۀ کدر جوان موزیم کمک و یاری رساند و موزیم ملی افغانستان به سیستم مدرن بین المللی فایل و کتلاگ گردید.
در اپریل سال ۲۰۰۴م. آثار طلایی ساحۀ طلاتپه ولایت جوزجان و تپۀ فلول ولایت بغلان همراه با آثار مهم دیگر موزیم ملی افغانستان ازمخفی گاۀ آن واقع زیر زمینی های بانک مرکزی افغانستان (قصر ریاست جمهوری – ارگ کابل) توسط کارمندان موزیم ملی افغانستان برملا ساخته شد که در قدم اول در همان جا به دو زبان فارسی و انگلیسی دوباره سر از نو سجل شد و در جا های معین آن قرار گرفت. داکتر سریاندی باستان شناس روسی که آثار طلا تپه را کشف نموده است نیز حین باز نمودن سیف های آثار و سجل مجدد آن در زیرزمینی بانک مرکزی افغانستان نیز در محل حاضر بود که وی در همان جا از اصلی بودن آثار طلا تپه به مقامات موزیم ملی افغانستان و وزارت اطلاعات و کلتور وقت اطمینان داد.
باز هم قابل یادآوری می دانم که نگارنده در دورۀ سوم حفریات-۱۹۷۷م. مطابق ۱۳۵۶ش. طلا تپه با داکتر سریاندی حفریات نموده ام که در همین دوره از دزدی آثار داخل قبور طلا تپه توسط داکتر سریاندی جلو گیری نمودم و همان بود که آثارمذکور در دورۀ چهارم حفریات سال ۱۹۷۸م. کشف گردید. تفصیل قضیه را زیر عنوان ( خاطراتم از حفریات طلا تپه) نگاشته و در سایت کابل ناتههwww.kabulnath.de شمارۀ مسلسل ۲۰۱ به نشررسانده ام.
بعد از پیدا شدن آثار مخفی شده موزیم ملی افغانستان از زیر زمینی های بانک مرکزی افغانستان، تعدادی از آثار موزیم ملی افغانستان که بخارج برده و فروخته شده بود نیز بکمک بعضی از مؤسسات بین المللی مربوط و دولت های کشور های دوست خریداری و به موزیم ملی افغانستان برگشتانده و در جا های اولی اش قرارداده شد.
در اواخرسال۲۰۰۶م. بتعداد ۲۳۱ اثر از آثار موزیم ملی افغانستان بکمک مؤسسۀ نشنل جیوگرافیکل و کشور های فرانسه، هالند، جرمنی و ایالات متحدۀ امریکا در یک نمایش جهانی قرار داده شد و البوم های انگلیسی، فارسی و پشتو از این آثار با قطع و صحافت زیبایی به طبع رسید.
آثاراین نمایشگاه از چهار ساحۀ باستانی شمال افغانستان ( تپۀ فلول ولایت بغلان، آی خانم ولایت تخار، طلاتپه ولایت جوزجان و بگرام ولایت پروان ) از میان آثارمتعدد موزیم ملی افغانستان برگزیده شد که تا کنون در کشور های فرانسه، هالند، ایتالیا، اضلاع متحدۀ امریکا، کاندا، جرمنی و روسیه به نمایش قرار داده شده است.
بتاریخ پنجم دیسمبر ۲۰۰۶میلادی بود که آثار مذکور برای اولین باربکمک موزیم گیمی فرانسه و دفتر DAFA در موزیم گیمی پاریس به نمایش گذاشته شد که تا سی ام اپریل ۲۰۰۷م. در آنجا به نمایش قرار داشت. از آنجا به ترتیب به امستردم پایتخت کشورهالند ، ایتالیا، چهار ایالت مختلف اضلاع متحدۀ امریکا، کانادا جرمنی و سپس به روسیه منتقل گردید که طبق پلان قرار است به کشور آسترالیا نیزانتقال داده شود.
قابل یادآوریست که برای اولین بارمحترم احمد شاه بهمنش یکی از منسوبین بلند رتبۀ وزارت اطلاعات و کلتور وقت مقالۀ تحت عنوان: (نکاتی چند در بارۀ تاریخچه و احیای مجدد موزیم ملی افغانستان) نگاشته اند که زیادتر از واقعۀ انتقال آثار به منزل سردار محمد نعیم خان گزارش میدهد. این مقاله در مجلۀ باستانشناسی افغانستان؛ شمارۀ اول سال ۱۳۵۹ش. طبع کابل به نشر رسیده است. دو سال قبل از امروز، محترم سرمحقق میرعبدالروف ذاکر آمر انستیتوت باستانشناسی افغانستان مقالۀ فشرده یی تحت عنوان: تاریخچۀ موزیم ملی افغانستان، در سایت روزگار دات اورگ نیز به نشر رسانده اند. همین رقم محترمCarla Grossmann درکتاب Art and Archaeology of Afghanistan, Its Fall and Survival مقالۀ مبسوطی تحت عنوان:
The Kabul Museum: It’s Turbulent years نگاشته اند که من( نگارنده ) از هر سه مقالۀ فوق الذکر بخصوص مقالۀ بسیار جامع محترم کارلا گریسمن و نیز چشم دید های خودم دراین نوشته استفاده برده ام.
خاطر نشان می سازم که این سه مقاله نسبت به ساییر مقالاتیکه در سایت های رنگارنگ در مورد موزیم ملی افغانستان انتشار یافته است مؤثق تر و مورد اعتماد بیشتر می باشد.
البوم آثار موزیم ملی افغانستان که به سه ادیشن انگلیسی، پشتو و فارسی بطبع رسیده است نیز معلومات مستند و مغتنمی را در مورد در دسترس قرار میدهد که من ( نگارنده ) از آن نیز در نوشتن این مقاله استفاده برده ام.
نگارنده در مورد معرفی آثار موزیم ملی افغانستان که به نمایش جهانی قرار داده شده است و شرح جریان این سفر آثار، چندین مقاله در شماره های متعدد سال ۲۰۰۹م. همین سایت کابل ناتهه به نشر رسانده و نیز به معرفی البوم های انگلیسی، پشتو و فارسی آین آثار طی مقالۀ جداگانۀ در همان سایت پرداخته ام. شماره های ۱۰۴- ۱۰۵ و ۱۲۰ سایت کابل ناتهه دیده شود.
شرح تصاویر:
-------------
از چپ براست: ۱ - نمای بیرونی عمارت موزیم ملی افغانستان با مدخل آن قبل از جنگ های تنظیمی. ۲- ۳- حالت تخریب و آتش گرفته شدۀ تعمیر موزیم ملی افغانستان در دهۀ ۱۹۹۰م. در جریان جنگ های تنظیمی. ۴- یکی از دفاتر موزیم بعد از چور و چپاول توسط گروپ های تنظیمی. ۵- روک های خالی کلسیون سکه ها. بتعداد چهال هزار سکه نهیت درجه با ارزش تاریخی در این کلکسیونه حفظ گردیده بود که هم توسط گروپ های تنظیمی بتارج رفت. ۶- یکی دیگر از دفاتر موزیم بعد از تاراج. ۷- پیدا شدن آثار مخفی موزیم ملی افغانستان در زیرزمینی های بانک مرکزی. وزیر اطلاعات و کلتور با داکتر سریاندی در مورد اصل و بدل بودن آثار طلایی صحبت می کند. ۸- افتتاح موزیم بعد از ترمیمات و جا بجای آثار مخفی در سال ۲۰۰۴م. ۹- حالت تخریب شدۀ مجسمۀ بودیستوا مکشوفۀ تپۀ مرنجان کابل در داخل موزیم ملی افغانستان. این مجسمه با ۲۵۰۰ مجسمۀ دیگر در سال ۲۰۰۱ م. به امر ملا عمر توسط طالبان تخریب گردید. ۱۰-۱۱- ۱۲- البوم های آثار موزم ملی افغانستان که توسط موسسۀ نشنل جیوگرافیکل به کشور های بزرگ دنیا به نمایش گذاشته شده بود. این البوم به سه ادیشتن فارسی، پشتو و انگلیسی منتشر گردیده است. ۱۳- کتاب رهنمای تصویری آثار موزیم ملی افغانستان که توسط خانم ناسی دوپری تهیه و نشر شده است.

 

 

 

 

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۱۲          سال  چهــــــــــــــــــاردهم                    ثور/جوزا ۱۳۹۷          هجری  خورشیدی         شانزدهم  مَی    ۲۰۱۸