کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

ترجمه سید ضیاء فرهنگ

    

 
روی‌داد‌های تاریخی افغانستان
نوشته ژیل روسینیول (Gilles Rossignol)

 

 


(باب‌های هفتم، هشتم و نهم)
ترجمه از کتاب "رویداد‌های تاریخی افغانستان " – نوشته ژیل روسینیول (Gilles Rossignol) – محقق فرانسوی در امور افغانستان. آقای ژیل روسینیول که در اوایل دهه ا‌ی ۷۰ به حیث آتشه ‌ی کلتوری فرانسه در کابل ایفای وظیفه می‌نمود و برای مدتی ریاست مؤسسه‌ ی "افرن – دوستی فرانسه - افغانستان" را نیز به عهده داشت، فارغ التحصیل انستیتوت مطالعات دیپلوماتیک پاریس و صاحب دیپلوم دوکتورا از دانشگاه نمبر یک پاریس در عرصه‌ ای اقتصاد و حقوق ممالک اسلامی میباشد. استاد دانشگاه‌های تونس و مانتریال، آقای روسینیول در باره‌ ای افغانستان مقاله‌های زیادی تحریر و چند کتاب تآلیف نموده است.

باب هفتم
۱۹۳۳ – سال دهشتناک

البر بودار (Albert Bodard) که در سال ۱۹۳۱ میلادی به حیث وزیر‌مختار فرانسه در افغانستان مقرر شد در بهار سال ۱۹۳۲ به کابل رسید و تا سال ۱۹۳۴ در آنجا اقامت داشت. گزارشاتی که او به وزارت امور خارجه‌ فرانسه ارسال نموده است از یک سبک خاصی که تبارز دهنده‌ شخصیت استثنایی او می‌باشند برخوردار اند.
در این باب اسنادی سره شده اند که با قتل محمد‌نادر شاه ارتباط دارند.

 

 


یکی از اولین اسنادی که در دوسیه‌ا‌ی وزارت مختاری ، مربوط به سال ۱۹۳۲، به نظر می‌خورد مقاله ای است که در شماره‌ ی ۱۴ جون روزنامه‌ ی "گازت ملکی و نظامی" چاپ لاهور در مورد وقایع افغانستان از بدو به قدرت رسیدن محمد‌نادر شاه نشر گردیده بود. عنوان این مقاله؛ که هیچ جایی برای شک و شبه نمی‌گذاشت، عبارت بود از: خاتمه دادن به هرج و مرج و تأمین امنیت. وزیرمختار مقاله ای مذکور را به پاریس می‌فرستد و به تعقیب آن به تاریخ ۲۵ جولای گزارش محتاطانه ای خود را تخت عنوان "افغانستان در مسیر ترقی" نیز ارسال می‌دارد.
قضیه‌ غلام نبی:
گزارشات بعدی البر بودار نشان می‌دهد که او به صورت دقیق اوضاع نسبتاً کم‌ثباتی را که در افغانستان حکم‌فرما بود درک و از اوضاع مغشوش ولایات و از حالت قریب به بغاوت اقوام پشتون اطلاع کامل داشت. علت این اغتشاشات همانا الحاق‌گرایی سنتی اقوامی بود که از یک سو قیمومت انگلیس را رد و از سوی دیگر حاکمیت حکومت کابل را نیز قبول نمی‌کردند. بنا بر آن این‌ها از پرداخت مالیه استنکاف و در مقابل تقاضا داشتند که قیمت آرام نشستن شان‌ نقداٌ برای شان پرداخته شود و به ایشان اجازه داده شود که آنرا در بین خود و طور دلخواه تقسیم و مصرف نمایند. بودار این را نیز دریافته بود که شاه امان‌الله هنوز هم در ولایات و در کابل طرفداران زیادی دارد.
به تاریخ ۹ نوامبر ۱۹۳۲، روزنامه ای اصلاح خبر می‌دهد که روز قبل غلام‌نبی خان چرخی به حکم محمد‌نادر شاه اعدام گردیده است. این جنرال وفادار به شاه امان‌الله قبل از آن به حیث سفیر افغانستان در مسکو، در برلین و در استانبول ایفای وظیفه کرده بود. او در سال ۱۹۲۹ کوشش‌های ناکامی انجام داد تا قشونی را ترتیب و شاه امان‌الله را بر تخت دسلطنت بازگرداند. بعداً ، پس از تخت‌نشینی محمد‌نادر شاه، طی مکتوب شدیداللحنی از استعفای خود به او خبر داد. چون خود را در خطر می‌دید نزد برادر خود، غلام‌صدیق خان، وزیر‌مختار افغانستان در برلین که از اعتماد شاه برخوردار بود، پناه برد. با گذشت زمان شاه، محمد‌صدیق خان را متقاعد ساخت که هیچ خطری متوجه برادرش نیست و او می‌تواند بدون دغدغه‌ ی خاطر به کابل بازگردد.
در گزارش مؤرخ ۱۰ نوامبر، بودار این جریانات را خلاصه نموده اضافه می‌نماید که غلام‌نبی همراه با شاه‌ولی خان، برادر شاه و وزیر‌مختار افغانستان در پاریس، که روانه‌ ی کابل بود از طریق بندر مارسیل، توسط کشتی، به افغانستان باز گشته است. این دو شخص به تاریخ ۱۳ اکتوبر وارد کابل شدند. بودار این اطلاعات را از شخص شاه‌ولی خان که به تاریخ ۷ نوامبر برای صرف چای به وزارت‌مختاری آمده بود به دست آورده بود. بودار در گزارش خود علاوه می‌کند که غلام‌نبی در حضور شاه با قنداق تفنگ لت و کوب و با سر نیزه به قتل رسیده است، فامیلش بازداشت و جواهرات خانم و دخترانش به غارت برده شده اند. او همچنان می‌گوید که شاه‌ولی خان از نقشه ای قتل محمد‌نبی خان بی‌خبر بود.
گمان می‌رود که شاه از هرج و مرجی که در اثر بازگشت دشمن دیرینه اش غلام نبی بدبخت در قبایل سرکش و آن هم در یک فضای اغتشاش و بغاوت رخ داده بود نسبت به او بد بین گردیده و همین موضوع سرنوشت او را تعیین کرده باشد. خرابی اوضاع در اثر بغاوت قبایل به حدی جدی بود که شاه‌محمود، وزیر دفاع و برادر دیگر شاه، در راس یک قوه ای دو هزار نفری برای خاموش ساختن آن به گردیز اعزام شده است.
به تاریخ ۲۸ نوامبر بودار گزارش می‌دهد که محاکمه ای پس از مرگ غلام‌نبی دایر و طی آن ملا‌ها او را مجرم اعلان و محکوم به مرگ نمودند. غلام‌صدیق خان برادر غلام‌نبی از وزارت‌مختاری برلین برطرف و به جایش عزیز خان، یک برادر دیگر شاه، مقرر شده است.
به تاریخ ۱۲ دسمبر بودار می‌نویسد که اوضاع گردیز و حوالی آن خیلی جدی است. شاه‌محمود هنوز هم در آن‌جا می‌باشد و در غیابش برادرش شاه‌ولی سرپرستی وزارت دفاع را به عهده دارد.
به تاریخ ۱۶ دسمبر بودار از مریضی شاه و از آوازه‌های عجیبی که در شهر شنیده می‌شود خبر می‌دهد و از خود می‌پرسد: مرض اعصاب ؟؛ فلج اعضاء ؟...
۲۴ دسمبر او می‌نویسد که صحت شاه بهتر شده است و برای خاطر جمعی مردم با موتر در بازار‌های شهر گشت و گذار نموده است. شاه‌محمود هنوز هم در گردیز می‌باشد.
ادامه دارد

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۶۵     سال  شانـــــــــــــــــــزدهم        اسد ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی                 اول اگست  ۲۰۲۰