کابل ناتهـ، Kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
     منبع: دعوت
   
صفحه از تاریخ و خاطرات من


کبیرالله سراج
 
 

 جنوری ۵، ۲۰۱۲
 

مقدمه: تعریف دیموکراسي، آزادی های فردی در حکومات مشروطه (خواه شاهی خواه جمهوریت)، در کدام وقت و چطورنظریات آزادی خواهی فردی یا حقوق بشر و کلمات قانونی و مشروطه در ساحه عمل روی کار آمد.

قسمت اول: تاسیس جریده سراج الاخبار باراول تنها یک شماره در سال ۱۹۰۶م تحت نظری مولوی عبدالروف خاکی (اما بدلیل نامعلوم نشر بعدی ان متوقف گردید). درین موقع از جمله افغانانیکه قبلا به خارج تبعید شده بودند، فامیل طرزی و اهل یحیی پس از بیست سال به کشور برگشتند و در کابل متوطن گردیدند. محمود خان طرزی رول عمده در مورد انکشاف افکار آزادی خواهی ادا نموده است. جریده سراج الاخبار در بیدار شعور سیاسی عامه مردم و جوانان افغان تاثیر عمده داشت. سراج الاخبار تحت اثر طرزی از ترکان جوان ترکیه الهام گرفته بود.

شروع معارف با مجادله با خرافات و مطالبه آزادی ها از جمله مطالب عمده جریده فوق الذکر بوده است.

جنبش مشروطیت: محل اصلی این جنبش فکری مکتب حبیبیه بود که در سال ۱۹۰۳م تاسیس شده بود. درین حرکت داکتر عبدالغنی و برادرانش و سایر معلمین مکتب متذکره حصه داشتند و شگردان هنوز خورد سال بودند. این جنبش فکری قبل از سال ۱۹۰۹م به شکل جمعیت سری بنام جمعیت ملی که دران معلمان مکتب حبیبه، سرداران، مامورین و صاحبمنصبان به صفت یک حلقه روشنفکر شامل بودند. (نامهای این کسان به صورت کل در کتاب عبدالحی حبیبی، جنبش مشروطیت در افغانستان) موجود است. ازان جمله، عبدالرحمن لودین، عبدالهادی داوی متخلص به پریشان، اما عده به امیر حبیب الله خان اطلاع داده بودند که این جمعیت در صدد قتل امیر است، ازینرو آنها اعدام و حبس گردیدند.

در عصر امیر امان الله خان: زمانیکه امان الله خان پادشاه شد، جامعه افغانی همان جامعه قدیمی قبیلوی و خان خانی مرکب از اقوام و قباییل مختلف بود که حکومت مرکزی در حالت انزوا بود. درین ایام تحولات و تغیرات جهانی از عصر انقلاب صنعتی، سیاسی و اقتصادی در جهان وهمسایه های افغانستان واقع شده بود، لیکن افغانستان در انزوای مطلق بسر میبرد افغانستان ازبدو تاسیس  آن یعنی از زمان احمد شاه درانی بر علاوه اختلافات لسانی و مذهبی، تضاد دیگری در بین نظام دولت مرکزی و ملوک الطوایفی  یا فیودالی از سوی دیگر وجود داشت که خود مانع هر گونه تحول اجتماعی بود. اصلاح این موانع باعث شورش ها میشد که دولت مجبور به استعمال قوه میشد که این خود حس بدبینی را بین حکومت مرکزی و قبایل، خوانین و روحانیون تقویت می بخشید. گرچه امیر حبیب الله خان تا حدی شروع به بعضی اقدام های در ساحه حقوق بشری نمود. مثلا در مورد زندانیان، چگونگی احوال مردم هزاره، لغو جزا های مختلف و موضوع زنان و غیره...

اما ن الله خان زیاد تر اصلاح طلب بود نسبت به یک دیموکرات، در روند اصلاحات و ریفورم های سیاسی و اجتماعی، شاه امان الله خان در دوره اول از سال ۱۹۱۹م الی ۱۹۲۴م، کابینه ظاهرا شاهی مشروطه را روی کار آورد و اعتماد الدوله سردار عبدالقدوس خان به حیث صدراعظم تقرر حاصل کرد اما در واقعیت شاه تمام اداره امور را در اختیارداشت. درین دورمشروطه طلبان مثل نور بسمل، رحمان لودین، داوی، میر سید قاسم خان و غیره نیز با شاه همکاری داشتند. گرچه این اشخاص نتوانستند، حزب سیاسی تشکیل دهند تا نظام حقیقی مشروطه رویکار آید اما مردم درین دور آزادانه انتقاد میکردند. درین دوره بود که که برای بار اول در تاریخ افغانستان قانون اساسی تصویب شد که بنام نظام نامه اساسی دولت مستقل افغانستان یاد شد. درین قانون اساسی که متشکل از ۷۳ ماده بود، توسط ۸۰۰ نماینده ملت افغان در لویه جرگه جلال آباد تایید شد. همچنین برای اولین بار در افغانستان قدرت شاهی توسط قانون و موسسات سیاسی مثل کابینه، شورا دولت و محاکم عدلی محدود گردید. یک تعداد از حقوق اساسی افراد مثل آزادی بیان، آزادی نشرات خارج دولت با مصونیت مسکن و محرمیت مکاتبات تامین شد. درین جرگه وضعیت و موقعیت زبان ملی پشتو مورد بحث قرار گرفت. و انجمن محرکه برای تعمیم و انکشاف زبان پشتو نیز در کشور تشکیل شد. و در نشر و محتوا روز نامه انیس زیادتر مطالب به زبان ملی پشتو نوشته می شد.

به این ترتیب جرگه جلا ل آباد در واقعیت متعادل مجلس موسسان بود که در آینده هر وقتیکه امان الله خان میخواست بر پلان های خود جنبه قانونی دهد، لویه جرگه را دایر مینمود که گام عمده در راستای قانون گذاری و قانونی کردن جامعه بود. امان الله خان برعلاوه قانون اساسی تقریبا ۵۰ قانون جدید برای هر رشته بنام نظام نامه وضع نمود مثل: نظام نامه نفوس و حصول پاسپورت، نظام نامه مواشی، نظام نامه جزایی، نظام نامه تشکیلات ملکیه و بودیجه و دیگر...

یاد آوری: درین زمان کدام کار شناس و حقوقدان وجود نداشت و اکثر این نظام نامه ها توسط جمال پادشاه رهبر حزب اتحاد و ترقی مملکت ترکیه و بدری بیگ انجام یافت.

دوره دوم ریفورم های امان الله خان برای آبادی افغانستان بعد از مسافرت اروپایی او میباشد، که در سال ۱۹۲۸م صورت گرفت که بعدا منجر به سقوط دولت امانیه گردید.

از سقوط دوره امانیه تا صدارت شاه محمود خان۱۹۲۹- ۱۹۴۸م :

یک مرحله ظلم مربوط به صدارت محمد هاشم خان برادر نادرشاه، دوره تاریک در مورد هر نوع مفکوره و جنبش دیموکراتیک بود. در دروان نادر شاه قانون اساسی دوم افغانستان در سال ۱۹۳۱م تصویب شد. این قانون گرچه ظاهرا نظام مشروطه را تایید میکرد اما در واقعیت تمام صلاحیت  نهایی بین شاه و طبقه روحانی تقسیم شده بود. بر خلاف قانون اساسی ۱۹۲۳م قیود شدید به آزادی مطبوعات وضع شده بود و شورا ملی در عمل بیک مجلس مشورتی به تبه دولت تبدیل شده بود. نمایندگان مجلس اعیان انتصابی از طرف شاه بود.

در قسمت یا مرحله دوم ۱۹۴۸-۱۹۵۳م ریفورم های دیموکراتیک شاه محمود خان جنبش های ملی را از سر گرفت و آن موقع انتخابات مجلس شورا ملی ۱۹۴۹م بود. برای شهر کابل دو نفر وکیل بطور سری انتخاب میشدند که در نتیجه داکتر عبدالرحمن محمودی و میر غلام محمد غبار وکلا برنده اعلام شدند. در ولایات کشور هم روشنفکران به وکلات رسیدند، مثل: گل پاچا الفت، محمد کریم نذیهی، صلاح الدین سلجوقی، عبدالحی حبیبی و غیره... حکومت با عجله عبدالهادی داوی را که مورد اعتماد مردم بود با مداخله از ولسوالی ده سبز وکیل و ریس شورا ملی ساخت اما مداخله حکومت تاثیر قوی نکرد.  در سال ۱۹۵۰م قانون آزادی مطبوعات و نشر جراید از طرف حکومت توشیح شد. در نتیجه جمعیت های سری و نیمه سری بمیان آمدند. بر علاوه، تشکیلې بنام اتحادیه آزادی پشتونستان به رهبری غلام حیدر عدالت (در پشت پرده محمد داوود خان)، ببرک کارمل نیز شامل این جمعیت بود. موازی به این حرکت جمعیت محصلین پوهنتون کابل ، اتحادیه محصلین را تشکیل داد.

عکس العمل در باره این آزادی ها: با تشکیل کلوب ملی در راس داوود خان و نعیم خان در کابینه حکومت وتشکیل چند گروپ و تاسیس یک حزب بنام حزب دموکرات ملی که در واقعیت داوود خان میخواست زمام امور آنرا در دست بگیرد. باید متذکر شوم که در مرحله اول ریفورم ها صدراعظم شاه محمود خان بین مردم لقب (پدر دیموکراسی) را کسب کرد. اما در سال ۱۹۵۱م جراید و نمایندگان این تشکیلات مستقل توقیف گردیدند.تظاهرات مردم در مقابل گرفتاری های بدون حکم محکمه، فشار محمد داوود خان بالای شاه محمود خان برای استعفا، و از بین رفتن حرکت های آزادی خواهی، منجر به استعفاء شاه محمود و به صدارت رسیدن داوود خان شد.

 

 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل     ۱۸۸،          سال    نهـــــــــم،      حوت/حمل     ۱۳۹۱ هجری خورشیدی           ۱۶ مارچ      ۲۰۱۳ عیسایی