کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

 

    

 
بررسی کتاب: رسول رحیم
برده گی- تجارت انسان و عواید میلیاردی
نویسنده : خانم لیدیا کچو
 مترجم: داکتر عزیز گردیزی

 

 

 

شناسنامه:

عنوان کتاب: بردگی۰ تجارت انسان و عواید میلیارذی
نویسنده: لیدیا کچو
مترجم : دوکتور عزیز گردیزی
ویراستار:معراج امیری
بازنگری: عبدالله رسولی
طرح روی جلد: مسعود مؤمن
صفحه آرایی: شجاع الدین جهانی
سال:۱۳۹۵ هـ ش
چاپخانه: مطبعه صنعتی، کابل
قیمت: ۱۵۰ افغانی
 حق چاپ برای میدیوتیک افغانستان محفوظ است

 

 

 

خانم لیدیا کچو ژورنالیست مکزیکی نامدار و برنده جایزه های حرفه یی مهم بین‌المللی در این کتابش که در سال ۲۰۱۰ میلادی پایان یافته است در مورد تجارت انسان و عواید میلیاردی اش به تحقیق همه جانبه می‌پردازد که سالانه به دلیل فقر اقتصادی، ستم اجتماعی و فشارهای درون خانوادگی دو میلیون زن و دوشیزه را طعمه کاسبی برده داران جنسی می گرداند که از آن جمله دست کم صد هزار تن این قربانیان دوشیزگان خردسال حتا کمتر از ده سال می باشند. این پژوهشگر شجاع در طی یک کار طولانی که اولین ثمره آن کتاب «الماس در باغ عدن» بود که در سال ۲۰۰۵ میلادی انتشار یافت و برای کتاب حاضر پنج سال مشقت بار را اختصاص داد که در هرگام با خطر کشته شدن و مورد تجاوز قرار گرفتنش توأم بوده است.

نویسنده پیشاپیش می‌خواهد بر این اعتقاد تأکید نماید که :«فاحشه گری بدون تقاضا اصلاْ نمی‌تواند وجود داشته باشد. روسپی گری با تمایلات جنسی زنان هیچ ربطی ندارد. روسپیگری در اصل اختراع مردان است. اگر مردان در سراسر عالم از تقاضا برای خرید آن دست می کشیدند، در آن صورت می‌شد قاطعانه گفت که نه میلیون‌ها زن و دختر در جهان اختطاف می شدند، نه با آن‌ها بد رفتاری صورت می‌گرفت و نه تحت شرایط غیر انسانی در بند و اسارت به سر می بردند.»

او در حالی که بی باکانه در پی افشای این پدیده شوم محصول جهانی شدن اقتصاد نو لبرال است، با توجه به جهانی شدن مافیاهای رنگارنگ و سندیکاهای جنایتکاران و همدستی مقامات دولتی، پولیس و قضا با آن، قسماْ در مورد چشم انداز ریشه‌کن ساختنش اظهار درماندگی می کند.

نویسنده نظام اقتصادی حاکم برجهان را که بر بتواره پول سرسجود فرود آورده است، فقر و محرومیتی که برای میلیاردها انسان انتخاب تأمین معیشت شرافتمندانه را دشوار می گرداند و ستم اجتماعی زن ستیز و فشارهای درون خانوادگی را عوامل اصلی جلب زنان نگونبخت به این پدیده نفرین شده قرن ۲۱ می داند.

کتاب با اسلوب دل‌نشینی نتایج پژوهشهای دقیق و ذره‌بین را که سرشار چشمدیدهای دست اول، روایت های قربانیان، دست اندرکاران، سازمانهای بین المللی، تصامیم دولتها و تاملات شخصی خودش می‌باشد با خوانندگان شریک می گرداند. از نگاه نویسنده کتاب، جنگ و مهاجرتها زمینه‌های بسیار مساعدی برای رویش و گسترش این سرطان است. او بر ارتباط تنگاتنگ مافیاهای مواد مخدر و تجارت انسان پا می فشرد و با استناد به منابع تحقیقی راه‌های پولشویی و سفید گردانیدن پولهای سیاه را به نمایش می گذارد.

دانشمند ارجمند، دوست گرانقدر و همکارم عزیزم داکتر عزیز گردیزی با ترجمه این کتاب کار بیسابقه ای را انجام داده است و یا دست کم شخصاْ برگردانی در مورد چنین موضوع حاد و مهم جهانی از هموطن دیگری ندیده ام.

داکتر گردیزی در ضمن پابندی به متن با چنان استادی و زبان شیوا و روان این اثر را ترجمه نموده است که خواننده کمتر فکر می‌کند برگردانی از زبان دیگر است.

اهمیت این کار به‌موقع داکتر گردیزی از چندین نگاه قابل یادآوریست:

نخست، افغانستان یکی از مهمترین کانونهای داغ رقابت خونین جناح های جهانی سرمایه داری نیولبرال است که از حدود چهل سال به اینسو جنگ و اغتشاش بر کشور حاکم بوده، در میزان تولید تریاک در سقف جهانی جایگاه اول دارد، اداره اقتصاد آن به روایت مقامات رسمی و مؤسسات پژوهشی در دست جنگسالاران، سرمایه داران دلال و تجار لاشخوار یعنی لومپن بورژوازی است که حتا شخص اول کشور نیز بارها آن را «اقتصاد جرمی» خوانده است. بنابراین جامعه‌ای چنین آسیب‌پذیر نزدیک‌تر از هر جامعه و کشور دیگر در تیر رس این طاعون تاریخی قرار دارد.

دوم اینکه، داکتر گردیزی از نخستین فارغان شعبه ژورنالیسم دانشگاه کابل می باشد. تاجایی که من می‌دانم با وجود سمینار ها و ورکشاپهای آموزشی و حتا محافل نیمه دولتی و دولتی در مورد ژورنالیسم تحقیقی و علی‌رغم موجودیت یک صف گسترده و صاحب صلاحیت ژورنالیست در درون کشور، تا هنوز اثر قابل ذکری توسط خود افغانها در این عرصه به جامعه عرضه نشده است. گردیزی با ترجمه این اثر شاز در حقیقت به یکی از تعهدات مهم حرفه پی اش عمل کرده است.

سوم،با رواج یافتن بیش از حد برنامه‌های پر سر وصدای تلویزیونی که بیشتر دنباله رو حوادث روزمره اند از یک طرف، و با فراهم شدن تسهیلات فیبسبوکی که مجالی جز لغازخوانی برای عمیق اندیشیدن نمی‌گذارند از سوی دیگر، جامعه در قبال ظهور فاجعه‌های در حال وقوع مغفول نگاه داشته می شود. ترجمه این اثر بیم دهنده توسط داکتر گردیزی نوعی سنت شکنی در روال اندیشگی چیز فهمان ماست و زنگ خطر را به صدا در می آورد.

چهارم، گردیزی این اثر بیش از ۳۰۰ صفحه یی را در عمر بالاتر از ۷۰ سال و در یکی از بحرانی ترین مراحل وضع صحی اش از زبان آلمانی به فارسی ترجمه نموده است. همزمان با این اثر او کار ترجمه کتاب دیگری در مورد داعش را به پایان رسانده است. اگرچه اکنون خوشبختانه کاملاْ شفایاب گردیده اند، اما نمونه پرکاری ایشان می‌تواند سرمشقی برای همه قلمبدستان باشد.

بررسی و معرفی کتابی با این اهمیت و غنای محتوایی می‌تواند از زوایای مختلفی صورت گیرد. چنانکه به تنهایی پیشگفتار میدیوتیک افغانستان به قلم زورنالیست ارجمند سید ضیاالدین صدر، مقدمه شخص داکتر گردیزی مترجم توانمند کتاب، مقدمه کارولین ایمکه و مقدمه خانم لیدیا کچو مؤلف کتاب، هر یک به نحوی معرف این اثر می باشند. من به فحوای اینکه «آفتاب آمد دلیل آفتاب»، کوشیدم تا با گزینش پاره هایی از متن ترجمه و افزودن جملات کوتاه و اشارت دهنده، این کار را انجام دهم:

:نگرانی واقعی نویسنده از تباهی اخلاقی گسترده 
«من در این مورد می‌اندیشم که در پناه تصورات جهانی شدن روزی فرا خواهد رسید که از آزادی،سعادت،تامینات اجتماعی، خانواده و عزت نفس انسان‌ها دیگر چیزی باقی بماند؟... من از خود می‌پرسم که با این گستردگی که سٰو استفاده از اطفال به عنوان فرهنگ پذیرفته شده و در شماری از کشورها به مشاهد می رسد، آیا روزی فرا خواهد رسید که به حالت عادی برگردد و آیا می‌توان آن را از بین برد، بی‌آنکه به جزم دینی و به گفتمان فلسفی آزادی مطلق توسل جسته شود؟ هستند کسانی به این عقیده می‌باشند که دیگر نورمها و قوانین روابط جنسی دییگر کهنه شده وو بایستی سوای تصورات اخلاقی آن را از نو بنا کرده و نوسازی نمود. یکی از نمایندگان این طرز تفکر ایزا برلین می باشد. او نگاشته است که آزادی آزادیست. این آزادی نه مساوات است، نه عدالت و نه هم می‌توان آن را سعادت بشر دانست و نه هم وجدان آرام. من که هوای مرطوب کمپوچیا را در ششهایم فرو می برم، از خود می‌پرسم، پس برای این دختران و زنان دیگر آزادی چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟»

«تاجران انسان دریافته‌اند که چگونه حرکت خود را با حرکت تمدن عصری و حدید متوازن بسازند. به همین سب آن‌ها با توسل به گفتمان دانشمندان و زنانی که طرفدار احقاق زن حقوق زن و آزادی جنسی اند، روسپی گری را مساوی به آزادی خواهشات جنسی زنان در اقتصاد بازار آزاد سرمایه داری نوین تعبیر کرده و می‌گویند که دیگر لزومی ندارد که زنها معتاد به مواد مخدر گردند، لت و کوب شوند، در ترس و اضطراب فرو برده شوند.»

نویسنده جهانی شدن مافیا و سندیکاهای حنایتکاران را از قول یک پولیس با وجدان ترکیه چنین روایت می کند:
« در سال ۱۹۹۸ هنگامی که مافیای ترکیه، البانیا
و صربستان در ترکیه فعال بودند، برای حکومت ترکیه آسان بود دست روی دست بنشیند و به اقدامی دست نزند. ترکیه سرزمین بخشیده شدگان و نفرین شدگاه قاره آسیا و اروپا به حساب می آید. پلی است میان دو جهان.راه های عبور و مرور از طریق بالکان همواره با دشواریهایی همراه بوده است. ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که مامورین و کارمندان ترکیه به فساد اداری آلوده نیستند. در سراسر جهان ما می‌توانیم سیاستمداران و پولیسهایی را در یابیم که به چند دالر و یا یورو خود را می فروشند. ما اداره بین‌المللی مهاجرت (آی ام او ) را به ترکیه آوردیم. با این اقدام خویش انتظار داشتیم اروپاییها و امریکاییها با ما رفتار و برخورد مساوی الحقوق نمایند.هیچ کس در این مورد لب به سخن نمی گشاید و گپ نمی‌زند که ساختار های مافیایی دستخوش تغییر گردیده است... ولی آن‌ها زمانی دست به اقدام می‌زنند که برای‌شان این احساس دست دهد که علایق ملی و یا اقتصادی شان مورد تهدید قرار گرفته است.برای مافیای روسیه و البانیا که از مقدونیه به اداره و سازمان بخشیدن تجارت بر سر زنان می پردازند، با مافیای ترکیه هم وارد معامله و داد و ستد هستند... جهانی شدن مافیا ها بخش جدایی نا پذیر اقتصاد بین‌المللی گردیده است.»

امکان دارد تجارت انسان در سایه جهانی شدن از مواد مخدر پیشی گیرد:
 از کوستاریکا تا ایالات متحد آمریکا، از روسیه تا جاپان، از ویتنام تا قطر من درجریان سفرهای که داشته‌ام، پیوسته فقط یک چیز را می‌شنیدم و آن اینکه در تجارت بر سر ارضای جنسی میل گپ بر سر میل و شوق مطرح نیست، بلکه مطلب اصلی بدست آوردن پول است.
 جهان گستری بازاری به وجود آورده است که اشتهای سیری ناپذیر تقاضا، بهره مند می باشد، درست مثل تجارت مواد مخدر. دامنه تجارت بر سر انسان هم پیوسته در حال گسترش و شگوفایی بوده، حتی بسیار احتمال دارد که دومی از اولی پیشی بگیرد.

:تجارت مواد مخدر و ترغیب فحشا ارتباط تنگاتنگی دارند
 این تاجران بزرگ مواد مخدر اند حه از خیرات سر آن‌ها اقتصاد مواد مخدر جان می‌گیرد و جریان پیدا می کند، زیرا آن‌ها اموال مورد فروش را تحویل می‌دهند. و از بازار معتادین باید سپاسگزار بود که پیوسته تقاضای ثابت ایجاد می کنند. به همین سان بایستی از معامله گران خرده پا و فروشندگان ابراز شکران نمود زیرا آن‌ها مشتریان جدید را دست و پا می نمایند. در اخیر از بانکها و تصدیها باید تشکر کرد، چه آن‌ها پولهای حاصل از آن را شستشو می‌کنند و در بازار به صورت پو لهای مشروع به گردش در می آورند. تجارت بر سر انسان هم درست به همین سان جریان پیدا می کند، همان مسیری را می پیماید حه مواد مخدر در آن ره می سپارد. بنابر معلومات سازمان مواد مخدر و جنایت سازمانیافته ملل متحد(UNDOC)در ۱۵۵ کشور عصو این سازمان معلوم گردیده است که ۷۹ فیصد تجارت بر سر انسان به مقصد و منظور روسپی گری صورت می گیرد. همواره عده زیادی زنانی که در فقر و ستم و زورگویی مردها و خانواده به سر می برند، به فاحشه گری کشانده می شوند.

دلایل و طرقی که زنان به بردگی جنسی و فاحشه گری کشانده می شوند:
جنگ‌ها و خطر بردگی جنسی:
 « برخی از زنان جوان پس از آنکه از چنگال توسل به قهر در دررون خانواده نجات یافته اند، به فاحش گری روی آورده اند. آری، گرفتار شدن به وضع غیر قابل تحمل در کشورهایی چون مکسیکو، افغانستان، فلیپاین، کولمبیا و تعداد زیادی از کشورهای دیگر و همچنان به سر بردن در جامعه درگیر تبعیض و عدم مساوات برای زنان غالباْ راه و چاره دیگری نمی‌ماند جز اینکه به فاحشه گری روی آورند و از این طریق امرار حیات نمایند. از آنجایی که تاجران انسان هم بر این وضع وقوف و آگاهی دارند، از تمامی امکانات و راهکارها به سود خود بهره برادری می‌کنند تا آن‌ها را به دام بکشند.»

زنان جوان پناهجو به طور خاص در معرض خطر قرار دارند:
«ماگان- بنیاد غم خورشی برای پناهجویان- که در سال ۲۰۰۴۴ تاسیس شده است، از آن زمان تاکنون(سال ۲۰۱۰ که این کتاب نوشته شده است) ۱۳۰ زن را از قید اسارت تاجران انسان آزاد و جهت پرستاری و غم خورشی پذیرفته است.»

سو استفاده مافیاها از انترنت و فضای مجازی:
 در گزارش روزنامه مکسیکویی «له ژورنال» آمده است که :« مدعی العموم عالی در مقابل اعضای پولیس جنایی و مامورین اداره مهاجرت که به یک شبکه جنایی ارتباط دارند، اقامه دعوا نموده است.بنا به اظهارات مدعی العموم اختصاصی علیه جنایات سازمانیافته این شبکه موفق گردیده است که در زیر چتر حمایتی صفحه انترنتی () از مکسیکو تماسهایی را با سندیکاهای جنایی در اروپای شرقی و امریکای جنوبی برقرار نماید و از همین طریق یک سازمان فعال و گسترده تجارت انسان و عرضه لذت جنسی را در مکسیکو به وجود آورد.... این سازمان در چندین کشور جهان با زنان تماس می‌گرفتند و با آن‌ها قرار دادهای کار کردن را در کشورهای چون ارجنتاین، چلی و مکسیکو پیشنهاد می کردند. در جریان پنج سال بنیاد گذاران این صفحه موفق گردیده بودند که با حمایت و پشتیبانی نیرومندی ... اطریق انترنت یک شبکه روسپی گری را به وجود آورند و با سندیکاها و شبکه‌های جنایت پیشه که در سطح جهانی فعالیت دارند و در کار روسپی گری و تجارت با انسان تخصص دارند، تماس برقرار نمایند.»

خانه‌های امن و سازمان ها آن جی او یی قادر به مقابله نیستند:
«سازمانهای  امدادی که به قربانیان تجارت انسان مدد می رسانند یک ضعف بزرگ دارند و آن اینکه با کارهایی که انجام می‌دهند در‌واقع به طور غیر مستقیم از سازمانهای جنایت پیشه حمایت می کنند. به گفته یک تاجر انسان از نیکاراگوا، وقتی زنی که مورد استفاده جنسی قرار گرفته است، نجات پیدا می کند، در آن صورت تصدی ای که زیان دیده است، شبکه‌های خود را فعال می گرداند تا هرچه زودتر جنس و یا گوشت تازه را برای خود تهیه نماید. قاعدتاْ دلالان در ظرف ۷۲ ساعت، به جای زن نجات یافته، بدیل دیگری پیدا می کنند.»

جنگها بهترین زمینه تجارت انسان و فاحشه گری اند:
 «در جریان جنگ هند و پاکستان زنانی که مورد تجاوز قرار گرفتند، به صفت بردگان جنسی به فروش رسیدند. دو سال بعد از پایان جنگ سه چهارم زنانی که قربانی استفاده جنسی گردیده بودند، هنوز هم در زندان ها به منظور استفاده به سر می بردند. چنانکه باری بردگان آفریقایی داغ اسارت را بر بدن و جبین داشتند، در هند و پاکستان هم بسیاری آن‌ها را با قوغ آهن داغ می‌کردند تا داغ اسارت را در بدن خود حمل نمایند. همجو زنها هرگز نمی‌توانند به خانه‌های خویش برگردند، زیرا از نظر وابستگان و همسایه ها آن‌ها زنانی هستند که آلوده و کثیف شده اند.

در جریان جنگهای بوسنیا از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ شبه نظامیان صربی به صورت پیگیر بر زنان مسلمان بوسنیایی تجاوز نموده بودند تا از این طریق مسلمانان را از دهات شان بیرون رانند.
در سال ۱۹۹۴۴ هنگامی که قتل عام در روندا به راه انداخته شد، عساکر هوسی ها بر هزارها زن قبیله توتسی تجاوز کردند.
 در جریان قیام ژاپاتیست در ایالت شی یاپاس مکسیکو، عساکر اردوی این کشور در همین منطقه روستایی نشین بر زنان تجاوز کردند تا از مردان منطقه انتقام بکشند و از این راه مقاومت دهقانان را درهم شکنند. به طور مجموعی هفت صد مورد تجاوز کشف و شناسایی شد. مگر حکومت مکسیکو تا امروز از این خودداری ورزیده است که عاملین این تجاوز را به دادگاه بکشد.
در سال ۱۹۹۷ شماری از زنان  الجزایری که ددر مقابل شورشیان اسلامگرای آن کشور اقامه دعوی نموده بودند، مدعی شدند که شورشیان اسلامگرای آن کشور آن‌ها را اختتطاف نموده و به بردگی جنسی کشانده اند.
 در کانگو که از یک و نیم دهه به اینسو جنگ داخلی جریان دارد، بیش از نیم میلیون زن و صدها مرد مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند. بنا به اظهار کدی اسویا خانم خبرنگار، توسل به قهر در برابر زنان هدفمندانه به عنوان اسلحه مورد استفاده قرار می گیرد.
در سال ۲۰۰۶۶ پنج تن از عساکر آمریکایی بعد از آنکه پدر و مادری را کشتند، بر عبیر قسیم حمزه الجنانی دختر ۱۴ ساله عراقی تجاوز جنسی کردند. این عاملین قتل محمدیه در نزدیکی بغداد «متاثر از نشه الکهول و علاقه‌مندی به خونریزی» دست به چنین عمل زدند. دیده می‌شود که بند و باری زاده الکهول چه گونه مایه نجات عاملین جنایت می‌گردد و توسل به قهر در توضیحات مقامات رسمی به عنوان عمل جنسی پرده پوشی می گردد.»

قاجاقبران مواد مخدر و تجارت انسان چگونه پولشویی می کنند؟
«روبین سون چهار اصل پل شویی را که تاحال اعتبار دارد بدین سان تشریح می نماید:
۱۱- نام صاحب پول باید مغشوش گردانیده شود، زیرا تا زمانی که تا زمانی که مرجع ارسال و هدف آن روشن باشد، پول را نمی‌توان شستشو نمود.
۲۲- تماشای فیلم‌های سینمایی در فکر و ذهن ما این باور را القاء می‌ نماید که یک میلیون دالر را در بکس دستی هم می‌توان جا داد. ولی این فهم درست نیست. صرف نظر از اینکه نوت ها چه اندازه بزرگ می باشند، وقتی یک میلیون دالر نوت روی هم گذاشته شدند، یک بندل به ارتفاع دو متر به وجود می‌آید و وزن بس سنگینی روی ترازو قرار می گیرد.به همین سبب پول نقد باید به شکلی در آورده شود که چشم خور نباشد، یعنی بی آنکه توجه را به خود جلب کند، انتقال داده می شود.
۳۳- روند پولشویی تا جایی که ممکن و مقدور است، باید غیر قابل دید و به دور از انظار، پوشیده و پنهان انجام گردد تا هیچ‌کس از آغاز تا انجامش را تعقیب کرده نتواند.
۴۴- سر انجام صاحب پول بایستی تاحدی کنترول و نظارت را بر روند پولشویی داشته باشد، زیرا در صورت به سرقت رفتن پولها نمی‌تواند کسی را به محاکمه بکشد چون پول‌های که پولشویی می گردند، اصلاْ موجودیت رسمی ندارند.»

در مورد تجارت انسان تا هنوز قوانین و هنجارهای قابل اجرای بین‌المللی به وجود نیامده است:
«در سال ۲۰۰۹ « پروژه حمایت » قوانین ۱۷۵ 
 کشور جهان را در رابطه با فاحشه گری مورد تحقیق و پژوهش قرار داد. نتیجه تحقیقات آن‌ها بدینسان می باشد:
۹۵کشور تجارت بر سر انسان و روسپی گری را ممنوع قرار داده است.
۷۶ کشور دیگر تجارت بر سر انسان و روسپی گری را در حد عمل‌کرد قابل مجازات بالا برده است.
۱۳ کشور دیگر در مورد طرح قوانین طرف نیاز جامعه شان کار می کنند.
۶ کشور جهان مجازات بر سرتجارت انسان را وارد قانون مهاجرت گردانیده است.
۶ کشور دیگر فاحشه گری زیر سن قانونی را ممنوع ساخته بودند.
۱۶۶کشور جهان در مورد تجارت با انسان و روسپی گری هیچ قانون و مقرراتی ندارند.»

 








 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل      ۲۸۰   سال  دوازدهم                جدی     ۱۳۹۵         هجری  خورشیدی                   ۱۶ جنوری ۲۰۱۷