کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

۱

 

 

 

۲

 

 

 

۳

 
 

               دکتر محمود حبیبی

    

 

 

 


فصل سوم
و نفس در سینه آزاد شد
دلو ۱۳۵۸

 

 

 


در روز های نخست حکمروایی خویش، ببرک کارمل متوفی، در قصر چهلستون که هنوز بدست ٌعدا با خاک یکسان نشده بود اقامت داشت، تلفن کرد و مرا دعوت نمود. به آن قصر تاریخی برفتم، با جنرال عبدالقادر در اطاق انتظار آشنا شدم. او خود را معرفی نمود و نشستیم. بعد از وقفۀ خاموشی پرسید "شما با خانم شفیقه حبیبی گویندۀ تلویزیون قرابتی دارید؟" از بی خبری اش تعجب کردم، اندکی مکث کردم و گفتم به اصطلاح مردم قندهار، او نزد من نشسته است.

با صداقت وهم خود داری قریب به اجبار افزود "من در زندان پل چرخی بودم و همه روزه شام مکلف به تماشای تلویزیون و شنیدن اخبار عمدۀ آن بودیم. بلا استثنا، زن جوانی بروی صفحۀ تلویزیون ظاهر می شد، خبر می گفت و تبصره میداشت. با چنان درستی و عقیده که همه گمان بردیم، او باید عضو رژیم بر حال باشد و با آنها هم قریب، چون اکثر محبوسین سیاسی و علی الخصوص من آماج حمله بودیم، تصمیم داشتم تا این زن، این آواز و این لحن و ندا را اگر روزی زنجیر های محبس از هم بگسلد، برای همیشه خاموش سازم." در خود فرو رفت و با ذوق و اعجاب قریب طفلانه بیفزود : "اما درین شب ها که رفیق کارمل بر اریکه است ، بازهم به همان ساعت، همان زن، همان نطاقه و با همان فصاحت و جذبۀ گویندگی خود، اخبار می گوید و تبصره می خواند، چنانچه گویی از منسوبین ما باشد. تصمیم را عوض کردم و بر او سلام گفتم. اکنون که او....." نفس در سینه آزاد شد"، گرچه من همیشه صداقت و رک گویی در سخن را از انچه حیله و حتی "حیلۀ شرعی" گویند و باعث آزار واذیت مخلوق باشد ٌمرَجَح دانسته ام. حرفش را گرفتم و گفتم: این یک عطیه ای الهی است که ارزانی میدارد، به آنکه خود بخواهد. یکی را پادشاه، آندیگری را جنرال و فردی را گویندگی و استعداد گویندگی و فهم تحلیل در قرآأت و خوانش می بخشد او شور می افریند و به اندیشه وامیدارد ....

 


اعتبار نامه ها و جوایز برگزیدگان توزیع شد:
پس از تلاش های پیگیر، کارمندان و همکاران مجلۀ آواز، ارگان نشراتی رادیو تلویزیون افغانستان، برگزیدگان مردم در نظر خواهی این مجله تثبیت گردیدند. مجلۀ آواز همراه با تحفه ها و جوایز نقدی اعتبار نامه های زیبایی نیز چاپ نموده بود. این اعتبار نامه ها و تحایف هنرمندان و نطاقان و.... روز هفتم جوزای ۱۳۵۹ هجری شمسی در تالار رستورانت باغ بالا، ضمن یک محفل شکوهمند به وسیلۀ پوهنیار لطیف ناظمی رییس نشرات رادیوافغانستان و رییس هیأت ژوری به مستحقان آنها توزیع گردید.
مجلۀ آواز طی یک نظر خواهی ذوقی و تلاش مسلکی از خوانندگان فراوان خویش که در عین حال بینندگان تلویزیون و شنوندگان رادیو افغانستان نیز بودند خواست تا نظریات شانرا در مورد آواز خوانان، نطاقان، شعر خوانان، ممثلان و سایر گردانندگان پروگرام های رادیو تلویزیون که بیشتر مورد پسند شان می باشد به مجلۀ آواز بنویسند.
طی چند ماه نامه های فراوانی به دفتر مجله رسید که شمار ان به قریب هفت هزار بالغ میشد. هیأت معینۀ ژوری به ریاست ادیب توانا لطیف نازمی، با در نظر داشت خواست مردم تصویب کرد تا برای ارج گذاشتن بمقام زن و برای احترام به خواست مردم در هر بخش هنرمندان، نطاقان، آواز خوانان، ممثلان و شعر خوانان مرد وزن را جداگانه به اساس بیشترین آراء برگزینند.
بدینسان و بعد از شمارش دقیق آراء، شفیقه حبیبی نطاق برگزیدۀ دری از بین زنان در پهلوی نخبه گان عالم هنر چون استاد سر آهنگ، برگزیده ترین خواننده در میان کلاسیک خوانان بأیستاد. ودر راه کسب شهرت ملی قدم برداشت.
 

 


 



اخبار ۸ شب تلویزیون ملی، گویندگان:
 شفیقه حبیبی و حسین انوش
 

 



اخبار ۸ شب تلویزیون ملی، گویندگان:
 شفیقه حبیبی و احمد شاه شهاب



اخبار ۸ شب تلویزیون ملی، گویندگان:
 شفیقه حبیبی و عنایت شریف، مدیر اخبار تلویزیون ملی



اجرای تبصرۀ سیاسی شب تلویزیون ملی، گوینده:
 شفیقه حبیبی



 


استعداد، دانش ورزی و درخشش آواز شفیقه حبیبی، او را در تفکر و انظار مردم برگزیده و بی بدیل ساخت، و باری مدال های صداقت و نشان افتخار را کسب نمود.

فصل چارم
ادامه دارد
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۴۱۶    سال هــــــــــژدهم                سنبله/میزان          ۱۴۰۱    هجری  خورشیدی                شانزدهم سپتمبر  ۲۰۲۲